_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

مبارزه ضد امپریالیستی یا وادادگی به امپریالیست

02.03.2008

خسرو جان نثاران ـ سایت آوا

اخیرا در سایت همبستگی که یکی از سایت های وابسته به قرقه رجوی است می خوانیم :

"بروکسل، سخنرانی رئیس جمهور برگزیده مقاومت" و .....".پیشروی راه حل سوم "و ....و کمی بلاتر از این متن در همین سایت می خوانیم " پیام به ارتش آزادی ــ مسعود رجوی" و .....

با توجه به این فاکت ها سوالی که پیش می آید این است که:

دیپلماسی نزدیکی به آمریکا و اروپا و نفی افتخارات مبارزاتی گذشته برای چه می باشد؟

از این نمونه ها می توان نتیجه گرفت که این فرقه برآن است با گرفتن تائیدیه از مجامع بین المللی برای شورای به اصطلاح مقاومت ملی به مثابه یک دولت عرض اندام نماید و دیپلماسی نزدیکی به امریکا و اروپا را در سیاست خارجی خودش قرار دهد .ولی این در شرایطی است که این فرقه در لیست سیاه تروریستی برای آمریکا و اروپا شناخته شده است و در امر براندازی رژیم حاکم به هیچ برنامه مشخص نرسیده است که بتواند به آن افتخاربکند.

همسر رجوی صحبت از راه حل سوم می نماید،اکنون راه حل سوم چه باشد و در عمل سر از کجا در بیاورد و این بار نیز این اولین بارنخواهد بود که چنین تئوری های ورشکسته را در مجامع بین المللی مطرح می کنند.

 از استراتژی های این فرقه که هر کدام جز ضربه زدن به جنبش ضد ارتجاعی مردم ایران حاصل دیگری نداشته است در ادامه به چند مورد آن اشاره کنیم.

رقابت این فرقه با رژیم حاکم بر سرکسب قدرت باعث گردید که بسیاری از اصول شرف و عزت را زیر پا بگذارد و از هر وسیله ای برای رسیدن به قدرت استفاده کند.

1 ــ استراتژی اول: به قدرت رسیدن بهر قیمتی که شده ( سالهای 57 تا 58 )

2 ــ استراتژی دوم: نفوذ در درستگاههای دولتی و حزبی لیبرالهای داخل رژیم و ارتش که جز ناکامی نتیجه ای دیگر نداشت .

3 ــ استراتژی سوم: سقوط رژیم ملاها توسط ترور شحصیت ها و مقامات دولتی از قبیل رئیس جمهور و نخست وزیر ( سالهای 60 )

4 ــ استراتژی چهارم: تظاهرات مسلحانه و بی خانمان کردن هوادارن جوان و آزادی خواه و به کشتن دادن آنان( سالهای 61و62 )

5 ــ استراتژی پنجم: زدن سرانگشتان رژیم یعنی با ترورهای کور پاسداران و بسیجی ها بتواند رژیم ایران را ساقط کنند ( در سالهای 60 )

6 ــ استراتژی ششم: خروج از ایران و خیانت به امید و اعتماد نسل جوان  و مردم مبارزدر سال 60 و بعد از آن

7 ــ استراتژی هفتم: و دهها استراتژی دیگر که احتیاجی به بحث مفصلی دارد و در اینجا از آن صرف نظر می کنم، در حال حاضر نیز با گذشت 30 سال از انقلاب بهمن 57 رجوی با لباسهای نظامی باقی مانده از دوران صدام حسین آنان را به تنش کرده و به اصطلاح چهره نظامی به خود گرفته و از مخفیگاه و پیام به ارتش آزادی میدهد و همچنان و با استراتژی های مختلف که نمونه آنرا در بالا ذکر کردم به خیانت خود ادامه میدهد ، حال کدام ارتش با کدام امید ؟ با کدام سلاح ومکان و با کدام برنامه و حمایت مردمی ؟با کدام نظرات و .....

با این اوصاف چگونه می توان سیاست خارجی دولت موقت این فرقه در اروپا را به جهانیان معرفی کرد ؟ آن چیز که از این موضعگیری ها مشخص میشود این است که این فرقه همه چیز را قربانی مطامع خود خواهانه اش کرده است و با هر نوکر وامانده و نطفه حرام رژیم های بیگانه پیوند اخوت می بندد و کمسیون های مختلف تشکیل میدهد و اغلب مسئولین این کمسیونها نیز از اعضاء اصلی خودشان یعنی تروریست های دوره دیده و باقی مانده از رژیم صدام انتخاب می شود و به خیال خود آن را یک نوع مبارزه با رژیم ایران می دانند .

برای خود به عنوان یک اتکاء و خوش باوری در مجامع بین المللی، وقیحانه با جنهاهای جنگ طلب غربی و دیگر شبکه های جاسوسی ارتباط برقرار میکنند . درست زمانی که خیال می کردند که سر امپریالیسم آمریکا ( به تعبیر خودشان ) را کلاه می گذارند ،

کلاه گشادی به سرخودشان می رود و در باتلاقهای استان دیاله بدون صدام به امید اربابان جدید در منطقه و خارج از منطقه نشسته اند .نمونه آن خلع سلاح کامل این ارتش مجاهدین توسط نیروهای چند ملیتی در ابتدای تصرف عراق.

سازمانی که قبل از انقلاب برای مبارزه با آمریکا به ترور مستشاران آمریکایی دست می زد و آنان را بیگانه و ضد خلق و استعمارگر می دانست و همیشه از این ترورها به عنوان افتخارات و نمودهای عملی مبارزه با امپریالسیم یاد میکرد تا به استناد به آن بتواند چهره مزورانه خودشان را زیر نقاب زیبا و فریبنده ضد امریکایی مخفی نگه دارند و میگفتند تا که ایران را گورستان امپریالیسم نکنیم از پای نخواهیم نشست و در همین رابطه حتی سرود و شعر و اهنگ هم درست کرده بود، حالا به دست و پای آقای دیک چینی و هارترین جناح های جنگ طلب امریکا و لابی های اسرائیلی افتاده اند تا از لیست تروریستی بیرون آورده شوند و با تزویر می کوشند ترورافسران امریکایی را به جناح مارکسیستی خودشان در سالهای 54 نسبت بدهند که شاید چهره ریاکارانه خلقی خودشان را در پس پرده شرمندگی و ندامت از این اعمال پنهان کرده تا شاید مورد آمرزش و مغفرت عمو سام قرار گیرند .

آن چیزی که آلان برای همه ملموس می گردد حتی ترورهای این سازمان تا قبل از انقلاب در جهت ضربه زدن به منافع آمریکا خود یک ترفند و شگردی بود تا بتواند مردم ایران را به سمت خود بکشاند و بدین وسیله توان و قدرت تصرف حکومت را برای خودشان ایجاد کنند .یعنی مقوله ای بنام امپریالیسم معنایی جز این نداشت و آن فقط نردبانی بود تا بوسیله آن می خواستند به قدرت و حکومت برسند .

در حال حاضر نیز شرکت در پارلمان اروپا و خوش رقصی برای عمو سام نیز چیزی جز ادامه همان حیله های گذشته نیست تا از این نردبان فرضی بالا رفته و خود را از مشکلات فعلی نجات بدهد.

اما ثبت این جریان به عنوان یک فرقه تروریستی ــ مذهبی فقط و فقط به عملکردهای و تفکر ضد انسانی وضد مردمی و ضد ایرانی آن اربتاط دارد .

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد