_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

ژان ژنه ، خالق آثار متناقض

امیر نادری

28.12.2006

ژان ژنه يكي از بزرگترين نويسندگان فرانسه و يا به جرأت مي توان گفت جهان در نيمه دوم قرن بيستم است و بعضي او را فرزند خلف مارسل پروست و مارتين سلين مي دانند. آثارش به بيست زبان زنده دنيا ترجمه شده و بهترين كارگردانان تأتر دنيا همچون: پيتر بروك، روژه بلن و پاتريس شر و نمايشنامه هايش را كارگرداني كرده اند.ژان ژنه در 1910 در روستايي در فرانسه زاده شد، ژان در محيطي كه از ظرافت و آداب داني بهره اي نداشت، رشد و نمو كرد، در خردسالي به هنگام دزدي دستگير شد و كارش به دارالتأديب كشيد و از آن جا گريخت. ولي دوباره توقيفش كردند، از آن پس بارها به جرم دزدي هاي كوچك و غالباً كتاب دزدي به زندان افتاد. ژنه بعدها در اوج شهرت و افتخار درباره آنچه بروي در زندان ها گذشته است گفت وقتي شنيدم كه مرا دزد خطاب مي كنند به خود آمدم تا از هيچ بودن و زندان سكوت رهايي پيدا كنم .

حقيقت اين است كه ژنه به عنوان انسان و شاعر درام نويس، آدمي آكنده از تضاد و تعارض بود و طبيعتاً آثارش نيز همينگونه يعني متناقض است. در شعر و رمانهاي ژنه، شتاب و آهستگي و زشتي و زيبايي و لبخند و شكلك و تقوا و بي تقوايي و مهرباني درشتي و فضيلت و ذلت به هم آميخته اند. تأتر ژنه نيز چون شعر و رمان هايش، نمايشگر همان تضاد در درون و برون انسان است. يعني تناقضي كه در ضمير آدمي و در جامعه پيرامونش لانه كرده است به بياني ديگر تأتر ژنه به قول منتقدان صاحب نظر، نمايشگر گونه اي آئين اجتماعي است. بدين معني كه مي خواهد بگويد زندگاني اجتماعي در حكم شبيه سازي و وانمود كردن است. نمايشنامه كلفت ها كه دومين نمايشنامه ژان ژنه محسوب مي شود بگونه هاي مختلفي قابل تفسير است و باعث شد تا دروازه هاي افتخار بر روي او گشوده شود در اين اثر ژنه با در آميختن واقعيت و تخيل رفتن يكي در قالب ديگري و تجسم رويا ها و آرزوهاي آنان توسط يكديگر بخش هايي از حقيقت و جواني شخصيت هاي نمايش را به گونه اي زيبا تصوير مي كند. «بالكن» نمايشنامه بعدي ژنه در سال 1956 نگاشته شده كه در اين اثر نيز همچون نمايشنامه كلفت ها تماشاگر از آغاز نمايش شاهد تولد تاتر در تاتر است. مكان نمايش بالكني است از يك عشرتكده كه در زير تلألو نورهاي تند و غليظ همچون جنگلي اسرار آميز مي نمايد و مشترياني كه به دنبال روياهاي خويش در ميان زنان اين مكان پرسه مي زنند و در خارج از اين عشرتكده، انقلاب در جريان است و زندگي تو فنده اي كه جاري است «سياهان» چهارمين نمايشنامه بلند ژنه در سال 1959 نوشته شد و در همان سال در پاريس به صحنه رفت. در اين اثر كه ژنه آن را «تراژدي طرد» ناميد تماشاگر سياهاني را مي بيند كه ماسك هاي سفيد به چهره دارند. ژان ژنه چند ماهي پيش از مرگ دستنويس كتابي را كه چندين سال وقت صرف پرداختنش كرده بود و بدان اهميت مي داد به ناشرش گاليمار سپرد. 20 سال بود كه ژان ژنه، همچون آرتور رمبو در سكوت به سر مي برد. شايد به علل سياسي در آستانه مرگ، سكوتش را شكست. كتاب خاطرات او شامل گواهي ها و مشاهدات و تفكرات وي درباره مبارزان فلسطيني است. ژنه در حدود سال 1970 مدتي در اردوگاه هاي فدائيان فلسطيني به سر برد و ابتدا مي خواست چند هفته همنشين آنان باشد ولي توقفش 2 سال به درازا كشيد و در سال 1982 دوباره به آن مناطق بازگشت تا آنكه پس از كشتارهاي صبرا و شتيلا ، مسئولان سازمان آزادي بخش فلسطين از وي خواستند كه درباره مشاهداتش ، كتابي بنويسد و ژنه نيز چند هفته پيش از خاموشي، واپسين نوشته اش را به ناشر سپرد.

 

 

 سایت قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد