_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

 

گردهمایی فعالین حقوق بشر در آلمان - فرانکفورت

 

13.07.2011

تحریریه ایران فانوس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روز شنبه 09.07.2011 برابر با 18 تیر ماه 1390  ایران ـ  فانوس آغاز بکار کرد. در این روز گروهی از فعالین حقوق بشر گرد هم آمدند تا راه اندازی انجمن ایران ـ فانوس  شهر فرانکفورت آلمان رسما اعلام شود. در این گردهمایی که با حضور هئیت ها و نمایندگانی از سایر انجمن های فعال در حقوق بشر برگزار شد، ابتدا آقای هادی شمس حائری از پیش کسوتان و مبارزان قدیمی و از زندانیان سیاسی رژیم شاه و فرقه مجاهدین سخن آغاز کرد و  گفت:

 

 

 

قسمت اول

قسمت اول گردهمایی فعالین حقوق بشر در آلمان - فرانکفورت

 

آقای هادی شمس هائری

خدمت همه دوستان و رفقا اینجا تشریف آورده اید سلام عرض میکنم خوش آمدید همه شما از برگزاری این جلسه اطلاع دارید که میخواهد انجمن ایران فانوس به انجمن های موجود اضافه بشود قبل از شروع صحبت چهره های جدیدی میبینم که اینجا تشریف آورده اند از راه های دور با کلی زحمت و مشقت از سازمان مجاهدین از اشرف جدا شده اند و مسیر طولانی را طی کرده اند تا خودشون رو اینجا رسانده اند و اینجا با مشکلات خاص خودش روبرو هستند امیدوارم که همه مسائل و مشکلات همه شما حل بشود بتوانید تجارب خودتان را مانند بچه های که از قبل آمده اند درمیان بگذارید و استفاده بکنند این راه را بتوانیم تا به آخر ادامه بدهیم و بچه هایی که در عراق هستند و در اشرف هستند پناهی ندارند و چشم به راه ما هستند کمکی بکنیم تا آنها را از آن اسارتگاه نجات بدهیم و صدایشان را به گوش جهانیان برسانیم صدای  که تنها از دهان ما بیرون می آید و به گوش مردم میرسد به گوش مجامع حقوق بشری و مجامع جهانی میرسد چون هیچ کس توی این قضیه توی این مسئله آنچنان خودش را ذی نفع نمیبینه و احساس مسئولیت نمیکنه حتی این را به شما که تازه آمدید حتی گاها مورد انتقاد قرار میگیریم که ای بابا مگر چه خبر است مگر مشکل ما تنها مجاهدین است ول کنید تمام فکر و ذهن و کارتان و وقتتان را گذاشتید که مجاهدین را افشا کنید و برای روشنگری و برای این کارها و ما باید بگیم که متاسف هستیم برایتان حتی این مقدار فعالیت را هم برای ما به رسمیت نمی شناسید و نمیخواهید که ما در این راه به دوستانمان کمک بکنیم. معمولا هر کس در اروپا به تناسب تخصص و علاقه اش در یک رشته خاصی وارد میشود یکی در کلوپ هنری وارد میشود یکی در انجمن های محیط سیزتی وارد میشود و فعالیت میکند یک وارد سیاست میشود یکی کار هنری میکند تخصص ما هم این است که با فرقه های مخرب و با فرقه های ذاله فرقه هایی که انسان ها را اسیر میکنند با آنها مبارزه کنیم آنها را افشا کنیم و  مانع افراد دیگری به دام این فرقه بیفتد این وظیفه کمی نیست این وظیفه خیلی بزرگی است و خیلی اهمیت دارد و تنها از دست کسانی برمی آید که قبلا با این فرقه کار کردند و عضو این فرقه و سازمان بودند و شگردهایش را میدانند و آشنا با شگردها و سیاست های و با متودهاشون هستند و فقط ما میتونیم این سازمان را افشا بکنیم و مانع بشیم شعارهای دروغینش را به خورد مردم بدهد به نام دمکراسی و آزادی این راه پر مشقتی است راه سعبی است راه سختی است حتی در این راه تهمت ها خواهید خورد زخم زبانها خواهید شنید و حتی از ناحیه اپوزسیون بی عملی که به ما انتفاد میکنند ول کنید این کارها را ما میگوییم باشد ما ول میکنیم ولی آیا شما این شجاعت و این احساس مسئولیت را دارید که این کار را به جای ما انجام بدهید از هموطنانتان که در عراق اسیر هستند دفاع بکنید و آنها را نجات بدهید نه ما میبینیم که اهل این حرفها نیستند اهل این کارها نیستند نتنها ما را در این راه کمک نمیکنند حتا سنگ اندازی هم میکنند و در همان دستگاه مجاهدین می افتند که مجاهدین برایشان بوجود آورده اند و دامن زده اند. راه سختی در پیش داریم و انجمن ایران فانوس تشکیل می شود بتواند به سایر انجمن ها بپیوندد و این انجمن ها وظیفه شان همین است از ابتدایی که اولین نفری که از سازمان جدا شد شروع کرد به افشاگری شورع کرد به کارهای که این مجاهدین آنجا میکنند چه بلاهایی که سر بچه ها می آورند و چه شگردهای که بکار میبرند چگونه اینها را به اسارت گرفته اند و در  خدمت قدرت خودشون اینها را بکار گرفته اند و بحث آزادی و بحث دمکراسی و بحث دفاع از مردم همه اینها شعار است و همه اینها را ما میتوانستیم به مردم بگیم چون از درون این سازمان بیرون آمده بودیم و تجربه داشتیم، شاهد داشتیم، نمونه های فراوانی داشتیم و انجمن هایی که تا به حال تاسیس شده و فعالیت میکردند و سایتی را بوجود آورده اند در همین راستا قلم میزنند. خوشبختانه یک خبر خوش هم داریم که امروز میخواهد به انجمن ما یک انجمن به نام ایران فانوس اضافه بشود و دوستانی که در کنار من نشسته اند مسئول این کار هستند آقای مهدی خوشحال با نام ایشان آشنا هستید ایشان از اولین کسانی هستن که وقتی از سازمان جدا شدند و به اروپا آمدند به آلمان و فرانکفورت آمده اند کتابهای متهددی نشوته اند در واقع پر تالیف ترین فرد در میان افراد جدا شده آقای خوشحال هستند. قلم ایشان بسیار شیوا است و مورد استفاده قرار گرفته است تا کنون توانسته به مطالب مخلفی بپردازد مسائل مختلفی را بیان بکند. خوشبختانه امروز انجمن ایران فانوس را ایشان با کمک دوستان خودش در شهر فرانکفورت تاسیس بکند و ما هم به همین مناسبت اینجا جمع شده ایم تا به ایشان تبریک بگوییم و امروز را به افتتاح این انجمن بنامیم و امیدوارم که در این را موفق باشند و بتوانند در کنار خانواده سایر انجمن ها فعالیت بکنند و وظایفشان را و تجارب خودشان را با مردم ایران و جوانان ایران در میان بگذارند و بتوانند تلاش و فالیتی بکنند در جهت آزادی دوستان ما که در اشرف گرفتار هستند و هنوز نتوانستند خودشان را از این دام عنکبوتی رها کنند من صحبت های خودم را تمام میکنم و بقیه صحبت را می سپارم به آقای مهدی خوشحال که خودشان در رابطه با این انجمن بیشتر صحبت بکنند و اهداف این انجمن را بیان بکنند و بقیه اش به عهده ایشان است خیلی متشکرم.

 

قسمت دوم

قسمت دوم گردهمایی فعالین حقوق بشر در آلمان - فرانکفورت

 

 

 آقای مهدی خوشحال

خسته نباشید زحمت کشیدید تشریف آوردید به شهر فرانکفورت من هم ضمن سلام و خیر مقدم به همه دوستانی که از راه دور و نزدیک به اینجا تشریف آورده اند و زحمت کشیده اند به این سمینار به این کنفرانس تشریف آورده اید. همانطور که آقای شمس هائری بخش بزرگی از اهداف این جلسه تشریح کرد من میخواستم در ادامه یک موضوع دیگری را با شما درمیان بگذارم هدف همان افتتاح انجمن ایران فانوس است. میخواستم بگویم که موضع کار چی است چرا چگونه و چه هدفی و چه عللی باعث شده که ما به همراه چندتا از دوستان دیگر که تازه وارد آلمان شده اند و اقدام به تاسیس این انجمن سیاسی فرهنگی بکنند. ابتدا میخواهم بیانیه انجمن ایران فانوس را برایتان بخوانم و در ادامه صحبتم را با شما ادامه خواهم داد.

 

فانوس

فانوس برای همه ما نامی آشناست. نوری در تاریکی، آنجا که چشمها نمی بینند. پدیده ای در دل تاریکی ها. شیئی که خود می سوزد، اما تاریکی ها را روشن می کند. هر گاه هوا تاریک می شود و اشیاء از نگاه ما ناپدید، آدم به یاد فانوسی می افتد، هر چند حقیر و کوچک که اگر روشن شود، بسیاری از اشیاء پدیدار، و نادیده ها دیده می شوند و بسیاری دیگر که در دل تاریکی، پنهان مانده بودند، آشکار خواهند شد.

در عرصه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز چنین است. مطبوعات و خبررسانی بدون سانسور و کنترل و برآمده از دل واقعیت و توام با جسارت، یکی از پایه ها و رکن اساسی دموکراسی و مردم سالاری در هر جامعه ای است.

ما اعضای انجمن ایران ـ فانوس، اعضایی که سال ها در یکی از سازمان های توتالیتر و تروریستی اما با امید به دموکراسی و آزادی مشغول و مصروف بودیم، اگرچه پس از سالیان خود چونان شمعی سوخته شدیم، اما توانستیم اطراف و گرداگردمان را روشن کنیم و بالاخره از طریق اطلاع رسانی آن هم در عصری که چنین خبررسانی و افشاء و اعتراف در جامعه ای سنتی، بغایت تابو بوده است، دین خود را نسبت به جامعه و مردم مان ادا کنیم.

اعضای انجمن ایران ـ فانوس، در حالی به سخن گفتن آغاز می کنند و دست به قلم می برند که هنوز فریب و خشونت و دجالیت یک فرقه تروریستی، بخشی از جامعه ایرانی را فریفته و به لوث وجود ناپاک خود آلوده و با سرسختی و حمایت های نامشروع خارجی، به سمت قدرت سیاسی خیز برداشته، خیزشی نامیمون که در حد و قواره اش، نبوده و نیست.

بدین سبب، نمایندگان نسلی سوته که خود سال ها از عمر و جوانی خویش را در اسارت فریب و دجالیت محض به سر برده و بهترین تجارب سیاسی و فرهنگی را اندوخته اند، جملگی همت نموده تا در این میدان و کارزار، بخشی از تاریکی هایی که در عرصه سیاسی و فرهنگی جامعه ایرانی را کدر کرده، با قلم و قدم خود برای نسل های آینده روشن تر کنند.

با آرزوی این که پایگاه اینترنتی فانوس، به همراه نسلی سوخته و دوستان و یاران و همرزمان سابق، با تجارب سیاسی و فرهنگی گران، بتوانند مجدداً در راه روشنگری، دموکراسی و آزادی در جامعه ایرانی، مسمر ثمر باشند و در این راه نه چندان هموار، به تکالیف انسانی و سیاسی خود نائل آیند. 

 

البته اهداف انجمن  در بیانیه ایران فانوس کاملا بیان شده قرار شد که ما در ادامه کار سیاسی فرهنگی خود به بچه های جدا شده و بچه هایی که یک دوره تاریخی کارهای زیادی کردند که امروز نمیشود همه این کارها را اینجا بازگو کرد بنظر من اگر این بچه ها نبودند جامعه ایران و ایرانی و بعضا جامعه جهانی میتوانست یک دوره حداقل در دام فریب و توطعه و دجالیت یک فرقه تروریستی گرفتار بوشد و یک بخشی از مردم وجامعه راه خودش را گم بکند همانطور که گذشته ما این چنین بوده من سالها قبل از یک گروه تروریستی جنجالی و شانتاژ و فریب که خودشان را مبارز میدانستند ولی یک گروه نظامی و تروریستی بودند وقتی جدا شدم ، تمام تلاشم این بود که به دنبال حذف و یا خنثی کردن چنین سازمانهای فرقه ای و تروریستی و خشونت طلب ما میبایست یک کار فرهنگی و سیاسی که بر آمده از تجارب گذشته خودمان است و این هم کار بچه های بوده که از دل چنین فرقه ای بیرون امده است نه یک کار تئوری و سیاسی نه یک کارشناس نه یک به هر حال آکادمیکه بود بلکه با گوشت و پوست خودشان راهی که آمده بودند تست کردند لمس کردند و آن را نتنها با گفتار و قدم و قلم خود بلکه با احساس خودشون هم با نگاه خودشان با نوع گفتار خودشون میتوانند تعریف بکنند که از چه جهنمی خارج شده اند و برای مردم باز گویی بکنند به همین دلیل با بعضی از دوستان صحبت شده که بتوانیم در شهر فرانکفورت که حضور داریم که یک انجمن فرهنگی و سیاسی طبعا کمکی باشه در ادامه کار بچه های جدا شده بازگویی های کرده اند با افشاگری و کارهای فرهنگی که تا به امروز صورت گرفته است همانطور که آقای شمس هائری گفت که خودشان از پیش کسوتان این راه بوده و هست خدا عمرش بدهد. این انجمن امروز ما خواستیم با حضور شما افتتاح بکنیم ما فکر میکنیم که به تنهایی یک کار فرهنگی سیاسی در یک جامعه در یک محیطی به پیش نمیرود و یا به کندی پیش میرود از همان اول هم قرار بر همین بود که دوستان و آشنایان و آنهایی که تجارب دارند قبل از ما و قدیمی کمک بکنند تا این پایگاه و این سایت و این انجمن هم اندلزوم بدون کمک و همیاری بدون کمک های افشاگرانه و کمک های نصیحت گونه که آقای هائری فرمودند به پیش نخواهد رفت با به کمک همه دوستان و همرزمان به ویژه بچه هایی که جدیدا آمده اند تجارب جدیدتری دارند اکتوئل دارند حرفهای ناگفته دارند همچنین به تجارب آنها هم نیازمندیم تا بتوانیم در کنار سایتهای دیگر و در کنار انجمن های دیگر به کار خودمان ادامه بدهیم و من امیدوارم که جامعه ایرانی و جامعه جهانی از شهر یک فتنه واقعی و فراگیر و یک سازمان تروریستی و یک فرقه خطرناک در جامعه و یا در و خارج از جامعه ایرانی اهداف و نقشه های بسیار شوم و خطرناکی برای مردم ایران دارد برای خنثی کردن چنین فرقه ای و سازمانی بتوانیم به سهم خودمان را ایفا بکنیم و دین خودمان را ادا بکنیم.

 

قسمت سوم

قسمت سوم گردهمایی فعالین حقوق بشر در آلمان - فرانکفورت

 

من ادامه صحبت خودمان را به یکی از دوستان دیگرما که قرار است در همین رابطه همکاری بکند ادامه صحبت را به آقای کریم غلامی که شما با ایشان آشنا هستید.

 

کریم غلامی

من به تک به تک تان سلام عرض میکنم و به شما خیر مقدم میگویم خوش آمدید و از اینکه پشتیبانی هستید برای این انجمن جدید ما از شما سپاس گذارم و تکشر میکنم انجمن فانوس یک ارگان و یک سایتی است که جنبه انسانی و حقوق بشری دارد برای نجات جان انسانهای است که در اسارت و در بند و در زنجیر فرقه مجاهدین هستند تشکیل شده است انسانهای که راه خودشان را گم کرده اند انسانهای که در دل تاریکی مجاهدین تشخیص راه درست برایشان سخت است انسانهای افسرده، انسانهای درهم شکسته با روح و جسمی که سالیان توسط رجوی های خائن آلوده شده تشکیل شده است. همانطور که انجمنهای قبلی مثل انجمن ایران قلم برای افرادی مثل من مثل فانوسی سوختند راه رو نشان دادند و با روشناییشان تاریکی را از بین بردند و راه را به ما نشان دادند این مسیر را ما آمدیم و الان هم ما و من از موضوع خودم این وظیفه انسانی خودم میدانم که این کار را بکنم و مثل شمعی و یا مثل فانوسی بسوزم و راه را برای دیگران نشان بدهم راهی که پیمودنی است و جمله همیشگی من این بوده که میتوان و باید نجات پیدا کرد از بند و اسارت و زنجیری که رجوی های خائن برای تک به تک بچه هایی که توی زندان اشرف هستند. حتما میدانید که تاریکی خیلی گسترده و وسیع است حتما در شب بودید و دیده اید ولی با روشن شدن یک فانوس کوچک تمام تاریکی از بین میرود و تمام اشیائی که آنجا پنهان هستند کاملا پدیدار میشود. انجمن ما هم مثل بقیه انجمن ها کارش این است این تاریکی و این ظلمتی که مجاهدین و سران مجاهدین یعنی مسعود و مریم رجوی خائن بوجود آورده اند با این فانوس روشن بکنیم تا همه ببینند تا واقعیت چیست و تشخیص بدهند. ایدئولوژی کثیف و عقب مانده و کهنه رجوی ها همیشه در تاریکی پنهان بوده، همانطور که کتابهای آقای مهدی خوشحال نوشته و یا افشاگری های که کرده اند تا به حال این راه را به ما نشان داده پس در نتیجه ما هم وظیفه ما این است که این راه را به مردم و خیلی ها بطور مثال همین دور اخیری که مریم رجوی در پاریس کنفرانس گذاشت، خیلی ها بدون اینکه اشراف داشته باشند اصلا هویت و ایدئولوژی و ماهیتشان چیست بلند میشدند میرفتند آنجا به عنوان مسافرت ولی با افرادی که برای این کار رفته بودند صحبت میکردم وقتی هویت و ماهیت مجاهدین را میفهمیدند متاسف میشدند از این کار، در نتیجه این وظیفه ما است که از توی دام افتادن به آن تارعنکبوتی که بتور بیندازند افراد را نگذازیم هیچ انسان دیگری مثل ما که در دام مجاهدین افتادیم بیفتند چون ما یک ایدئولوژی یک طرز تفکر برای آزادی میهن مان و مردممان برای دمکراسی و رفاح برخواستیم و قیام کردیم ولی متاسفانه بدون اینکه بدانیم تشکیلات و آن مجاهدین که پیششان میروم چه هویتی دارند توی این دام افتادیم پس در نتیجه باز من همین را میگویم که وظیفه انسانی ما است که این راه را نشان بدهیم این ظلمت را به روشنایی بکشانیم و این که کس دیگری مثل ما به دام نیفتد و آنهای که الان در اشرف اسیر هستند و راه را به آنها نشان بدهیم و توی راه رسیدن به اینجا تا به زندگی و آسایش برسند بهشان کمک بکنیم.

من دیگه سر شما را درد نمی آورم اگر اجازه بدهید ادامه صحبت را به آقای مهرداد ساغرچی میسپارم و ممنون از این که گوش دادید.

 

مهرداد ساغرچی

ضمن سلام و تشکر از اینکه دوستان از راه دور آمده اند من خودم احساس میکنم که پشتوانه و پشت گرمی در قدم اول است و از اینکه عددمان درست است که کم است ولی نشان میدهد که مسیرمان درست است به همین خاطر عددمان کم است قوت قلب میگریم از اینکه از همه جای اروپا از راه دور آمده اید و گفتنی ها را گفتند پیشکسوتها قدیمی ها اساتید من هم به سهم خودم میخواهم در این انجمن ایران فانوس سهمی داشته باشم و تشکلها و انجمن های زیادی توی این سالیان دیده اید و شنیده اید ساخته شده درست شده کار میکنند ما هم در ادامه کار آنها داریم کارمان را ادامه میدهیم درواقع در محتوا رسالتی که آنها از سالیان قبل شروع کرده اند با اندک نفرات نصبت به الان خیلی خیلی کم بودند و تنها بودند و الان ما دوستانی داریم با این پشتوانه و با این سابقه این برای ما قوت قلب است من خودم این را با یک مثال میگم شاید یک جمع کوچکی باشیم در اگر بخواهیم جهان را تصویر بکنیم و یا تشریح بکنیم به یک تابلوی نقاشی شاید یک نقش و رنگی از این تابلوی نقاشی باشیم که در نگاه اول دیده نشود ولی در هر حال به این تابلو یک نمایی میده که نبودنش حس میشود ما میخواهیم این انجمن را بدون هیچ جانب داری سیاسی و غیره به انسانهای فراموش شده کمک بکنیم که بتوانند به دنیای آزاد و آزادی برگردند و حق هر انسانی است که آزادی و حق تصمیم گیری داشته باشد ما جمعی هستیم و همه شما و ما که جدیدتر آمده ایم با زخمهای سالیان با اسارت جسمی و اسارت روحی که میخواهیم با حرف و قلم و قدممان بدون ترس در اینجا که اجازه اش را داریم بدون ترس از گذشته و آینده برای التیام روح و جان چه خودمان و چه هموطنانمان و چه کسانی که بیرون می آیند هرچقدر که بتوانیم کمک بکنیم کار ما یک کار فرهنگی و یک کار انسان دوستانه است به عنوان کسانی که تازه به دنیای آزاد رسیده ایم در حدود بیست سال اسارت محور کارمان محور حرکتمان در این ایران فانوس روی ایران است اما این به این معنی نیست که چشممان را به همه دنیا بسته باشیم نصبت به موضوعات دیگر که در جاهای دیگر در رابطه با مسائل انسان دوستانه و حقوق بشرانه انجام میشود بی موضع باشیم. واقعیت این است که ما نمیتوانیم از گذشته خودمان جدا بشویم در نتیجه اساسا این انجمن از کسانی تشکیل شده که از سازمان جدا شده اند تشکیل شده ولی معنی آن این نیست که کسانی که عاشق ایران و ایرانی هستند نتوانند توی این انجمن فعالیت بکنند نتوانند قلم بزنند نتوانند مقالاتشان را بفرستند و نتوانند فعالیت بکنند. نه در باز است برای همه و هر کسی که حسی دارد نصب به جوانان کشورمان و کسانی که میخواهند وارد دنیای سیاسی بشوند.

 

قسمت چهارم

قسمت چهارم گردهمایی فعالین حقوق بشر در آلمان - فرانکفورت

 

ما چیز زیادی نداریم مجموعا انبوهی تجربه و خاطرات تلخ کوله باری است که طی سالیان از نوجوانی رفته ایم تو سازمان و در آستانه پیری تونستین فرار بکنیم از سازمان اما قضاوت خوب محصول تجربه است و بد قضاوت کردن هم باعث میشود که آدم اعتبارش را از دست بدهد در هر حال رسالت انسانی ما ایجاب میکند که از تکرار حوادثی که در سالهای گذشته و چون چند دهه گذشته انجام شده ما ازش جلوگیری بکنیم چه در رابطه با مرددمان و چه در رابطه جوانان و چه در رابطه با منطقه ما انجمنی هستیم که به حقوق سایرین احترام میگذاریم دست دوستی و تقاضای همکاری به هر کس که با هر عقیده و مرامی که است دراز میکنیم و ازش استفاده میکنیم میخواهیم در یک امکان آن لاین به همه سئوالات و نظرات گوش بدهیم تلاش بکنیم که بدون بغض و جانب داری با یک بحث علمی منطقی و عقلی این کارمان را پیش ببریم و بتوانیم یک حرف جدید بزنیم و تلاش میکنیم که جامعه جهانی را وادار کنیم که به فکر فراموش شده ها باشند فراموش شده های که در قلعه اشرف الان زندانی هستند محور حرکتمان روی این دو است یکی کسانی که فراموش شده اند و دیگری روی روی روشنگری و افشاگری روی شعارها و اهدافی که در بیرون اعلام میکنه و در محتوی آن نیست. ما مخالف خشونت و تحمیل عقیده و نظر تحت هر عنوانی هستیم ما عاشق صلح و دوستی هستیم ما با اعدام و شکنجه و هر گونه سانسور تحت هر عنوان که باشد مخالفیم و ما صدای کسانی هستیم که در این زمان فراموش شده اند و به همین منظور از دوستان سابقمان در زندان اردوگاه اشرف حمایت میکنیم همزمان میخواهیم فانوسی باشیم برای نسل جدید و روشنگری بکنیم چون آنها در همون دامی که ما رفته ایم نیفتند ما در اینترنت این امکان را برای نسل جدید مگذاریم که بطور آزاد بحث و سئوال بکنند و دست هرکسی که به سمت ما دراز بشود میفشاریم و به نظر من ما وقتی خوشبخت هستیم این که آرامش دیگران را ببینیم مرسی.

 

هادی شمس هائری

من از جانب خودم و از جانب حضار و دوستان به این انجمن تبریک میگم و قدمش مبارک باشد و به جمع خانواده انجمن های حقوق بشری و ضد فرقه ملحق شده اند و برایشان آرزوی توفیق میکنیم و امیدوارم که بتوانیم کمک کار خوبی برای اینها باشیم به لحاظ فکری و بلحاظ عملی بلحاظ قلمی و هر نوع کمک که از دستمان برمی آید ما در خدمت این انجمن هستیم و ازشان تقدیر میکنیم و تشکر میکنیم و با توجه به این که اقای مهدی خوشحال تجارب زیادی در این زمینه دارند و تا بحال در سایتهای مختلف حضور داشند ولی خوب بطور مستقل حضورش به عنوان انجمن محسوس نبوده و غائب بوده دراین انجمن ها و با توجه به تجاربی که ایشان دارند لازم بود که یک انجمنی تاسیس بکند و دوستان خوبش که مثل آقای ساغرچی و آقای غلامی در کنارشان هستند خوب آدمهای درد کشیده و زجر کشیده هستند و راه درازی را طی کرده اند تا به اینجا رسیده اند زخم های زیادی بر تن دارند امیدوارم که این زخمها التیام پیدا بکنه و ما یکی از نفراتی باشیم که در التیام بخشیدن به این این زخمها موثر باشیم آقای غلامی هم که اطلاع دارید که در سازمان مجاهدین در طی یک عملیات بی حاصل که رجوی هر چند وقت یکبار علم میکرد دو تا پای خودش را از دست داد و اکنون با صندلی چرخ دار حرکت میکند برای ایشان هم آرزوی سلامتی میکنیم که پایش به اروپا رسیده اگر امکانی باشد بتواند پایش را عمل بکند و سلامتی خودش را باز بیابد.

 

مهدی خوشحال

من یک نکته کوچکی را که میخواستم در رابطه با آقای هائری شکسته نفسی الان فرمودند به هر حال من فکر میکنم که آقای هائری که این فانوسی که الان ما اسمش را گذاشتیم فانوس و این راه را انتخاب کردیم فکر کنم فانوس خود شما باشید که از بیست سال پیش خودت با کلوه باری از درد و رنج و زخمی که بچه ها تعریفش را کرده اند با بچه هایی که با گروگانهایی که داشتید خودتان آمدید و شروع کردید شاید آن زمان کسی فکر نمیکرد که کجا به واقعیت بپیوندند شما خودتا به عنوان یک تئوری آن چیزی که دیده بودید برای خیلی ها آشنا نبود خیلی ها توهم داشند شاید ایشان قرز ورزی میکند یا عقده گشایی میکنند ولی همه دیدند و شنیدند که واقعیتی بوده و شما هم در این راه خیلی خیلی زحمت کشیدید و عمر گرانبار خودتان را در این راه گذاشتید در زمانهای قبل هم مبارزه کردید مبارزه سیاسی داشتید ما هم از شما انگیزه و انرژی گرفتیم من هم از خدا میخواهم که بچه های شما هم بزودی آزاد بشوند همانطور که همه بچه های مردم از آن قلعه الموتی و اون فرقه آزاد بشوند و خدا به شما کمک بکند.

 

هادی شمس هائری

امیدوارم که همه بچه ها آزاد بشوند بچه های دیگر هم مثل بچه ها من هستند هیچ فرقی نمیکند آنها هموطنان و دوستان ما هستند امیدوارم که یک فرجی هم برای آنها باشد و از آن تاریکی نجات پیدا بکنند.

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد