_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
عیادت از آقای هادی شمس حائری و گفت و گویی گرم و صمیمانه با ایشان
پیام رهایی، هفدهم می 2012
بیماری یک یار قدیمی روز شنبه
دوازدهم ماه می بسیاری از اعضا و کادرهای سابق فرقه مجاهدین را همراه
با خانواده هایشان در هلند گردهم آورد. عکسها در ادامه مطلب
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حقی که آقا هادی بر گردن ما دارد
کریم حقی، شانزدهم می 2012
(آقای هادی شمس حائری)
سخت است به دیدار دوستی رفتن که ناخوش است. برای آدمی باور و قبول؛ درد؛ بیماری و ضعف نزدیکان سخت و غیر قابل تحمل است. به همراه تعدادی دیگر از دوستان به عیدات آقا هادی رفتیم. جمعی صمیمی گرد شمع مردی حضور یافتند که برای همه ما سرمشق مقاومت؛ صداقت،؛ پایمردی و وفای به عهد بوده است. آقا هادی از سال 1339 که وارد مبارزات سیاسی شد؛ فراز و نشیب های متعددی را تجربه نمود. در سال 1370 بعد از سه دهه مبارزه و مقاومت زمانیکه به انحرافات و خیانت های رجوی اعتراض نمود به همراه بسیاری دیگر به استخبارات صدام حسین تحویل داده شد و سپس به اردوگاه رمادی تبعید شد. دوستان ما در اردوگاه رمادی با سیگارفروشی و برپایی بساط لب لبو و فروش اسباب بازی و لباسهای کودکانشان روزگار می گذراندند. رجوی زن و فرزندان آقا هادی را به گروگان گرفت. همانند مهدی جان خوشحال که همسرش گروگان رجوی شد. من نجوا ها و مویه ها را همچنان در گوش دارم. درد ضجه های مادری در فراغ فرزندان ربوده شده اش. هیچ قلم و نوشته ای توان به تصویر کشاندن نجابت؛ مهربانی؛ فروتنی؛ مهر و دوستی دوستان را ندارد. باشد تا در مجالی دیگر از دردهای پیدا و پنهان این خانواده شریف بیشتر نوشت. هادی توانست اردوگاه رمادی را هم پشت سر بگذارد و خودش را به کشور هلند برساند. می توانست نظیر خیلی های دیگر به دنبال کار و زندگی خودش برود اما اینکار را نکرد. او رسم ایستادگی را پیشه کرد؛ در زمانه ای که بسیار سخت و دشوار بود. اولین کتابش که منتشر شد" ارتجاع غالب در رقابت با ارتجاع مغلوب" همگان را در مقابل تصویری قرار داد که باورش سخت و دشوار بود. " مرداب" که منتشر شد تلاش قبلی آقا هادی را در ترسیم وضعیت تشکیلاتی مجاهدین و ماهیت بغایت ارتجاعی و سرکوبگرانه شان را تکمیل نمود. همزمان با انتشار این دو کتاب ارزشمند؛ تلاشهای اقا هادی جهت متشکل تر نمودن دوستان جدا شده از فرقه رجوی؛ صدور اطلاعیه های متعدد ( درروزگاری که اینترنت نبود؛ اطلاعیه یکی از روشهای پیشبرد مبارزه بود) سخنرانی ها, مصاحبه ها و ...تاثیری با ارزشی در شناساندن ماهیت فرقه رجوی داشت. تمامی این تلاشها در شرایطی بود که مجاهدین هنوز به بدنامی حال نبودند. و طشت رسوایشان هنوز بر زمین نیفتاده بود. در نقطه مقابل فعالیت های خستگی ناپذیر آقا هادی؛ البته فرقه رجوی هم بیکار نبود؛ در کمپ پناهندگی ایشان را مورد تعرض قرار دادند؛ با تهدید و ارعاب؛ کوشیدند؛ فعالیت های وی را محدود کنند؛ همسر و فرزندان گروگانش را وادار کردند تا بر علیه ایشان موضع گیری کنند. و انبوهی رفتارها و حرکاتی که مخصوص تمامی دیکتاتورها و سرکوبگران است. اما نهایتا این آقا هادی بود که پیروز و سربلند از این مبارزه سخت و طاقت فرسا بیرون آمد. عزیزان و دوستان دیگر این راه را پی گرفتند و پرچم مقاومت و مبارزه در مقابل رجوی را برافراشته نگاه داشتند. برای دوستمان؛ هادی جان شمس حائری سلامتی و تندرستی می طلبیم. همه آنانی که هر زمان و هر کجا در مقابل ظلم و ستم رجوی ایستاده اند؛ مدیون و وامدار زحمات و مقاومت آقا هادی هستند. آرزوی روزی را می کنیم تا با برچیده شدن تمام و کمال اردوگاه اشرف؛ چشم ایشان به دیدار فرزندانش؛ نصرت و امیر روش گردد.
دوست داریم آن موقع آقا هادی
برایمان "مرغ سحر" بخواند.
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |