_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
مصاحبه انجمن ستارگان با آقای محمد سبحانی در رابطه با هدف از آکسیون ژنو در روز اجلاس سالانه حقوق بشر و آخرین وضعیت افراد اسیر در لیبرتی ( قسمت دوم و پایانی )http://www.youtube.com/watch?v=Q_RTOpwWtAA کانون ایران ستارگان
11.04.2014
نسرین ابراهیمی :
آقای سبحانی خانم رجوی پولهای کلانی را در اختیار لابی
ها و خارجیها قرار می دهد و دفاع می کند از اینکه بچه
هایی که در لیبرتی هستند همانجا باقی بمانند , دقیقا
هدف ایشان از این حرکت چی هست ؟ چرا همان پولها را خرج
این نمی کنند که افراد را از لیبرتی خارج بکنند ؟ _______________________________________________________________________________________________________مصاحبه انجمن ستارگان با آقای محمد سبحانی در رابطه با هدف از آکسیون ژنو در روز اجلاس سالانه حقوق بشر و آخرین وضعیت افراد اسیر در لیبرتی (قسمت اول )http://www.youtube.com/watch?v=Q_RTOpwWtAA کانون ایران ستارگان
2.04.2014 نسرین ابراهیمی : آقای سبحانی شما امروز با جمع دوستان آمدید به شهر ژنو و امروز اجلاس سالانه حقوق بشر هست ، می خواستم بفرمائید که هدف آمدن شما به اینجا چی هست؟
نسرین ابراهیمی : آقای سبحانی چند روز پیش مریم رجوی آمده بودند ژنو ، و یکسری صحبتها و سخنرانیها داشتند می خواستم بدونم مضمون حرفهاشون چی بوده ؟
http://www.youtube.com/watch?v=Q_RTOpwWtAA
____________________________________________________________________ نامه خانم نسرین ابراهیمی به خانم رژین دفورژ همراه با ترجمه انگلیسی
نسرین ابراهیمی
31.03.2014
مریم رجوی اگر راست می گوید اجازه دهد فقط یکی از کتابهای شما بین افراد لیبرتی پخش شود!!!!!!!! با سلام خانم رژین دوفورژ عزیز من نسرین ابراهیمی هستم یکی از اعضاء جدا شده از سازمان مجاهدین (فرقه رجوی ) که یک دهه کامل عضو این فرقه در پادگان اشرف بودم و با گوشت و پوست و استخوانم ظلم و ستم این فرقه را حس و لمس کرده و چشیدم و به همین دلیل از این فرقه شناخت کاملی دارم . من از طریق وبلاگ شما و هم از طریق اخباری که فرقه رجوی راجع به شما در سایتهایشان منتشر می کردند آشنا شدم . وقتی که صحبتهای شما را در سایتهای فرقه دیدم وبه طور خاص وقتی حمایت شما را و تعریفهای شما را از مریم رجوی , کسی که زندگی زنان و مردان زیادی را نابود کرد شنیدم به واقع متاثر و متاسف شدم از اینکه این فرقه چگونه می تواند با اطلاعات دروغ و با فریب و دورویی یکسری افراد را فریب دهد و از احساست انسانی آنها سوء استفاده کند خانم دوفورژ عزیز فرقه رجوی بر پایه دروغ و فریب بنا شده و از روز اول نه تنها به شما بلکه به اعضای خودش هم دروغ گفته و همواره در تلاش هستند که این تشکیلات فرقه ای را با فریب و دروریی و دروغ گفتن به مردم سر پا نگه دارند . آیا مجاهدین (فرقه رجوی) با حقایق تلخ این فرقه شما را هم آشنا کردند ؟ آیا فقط از قهرمانی ۱۰۰۰ زن قهرمان به شما گفتند ؟ آیا به شما نگفتند که این زنان قله های مبارزه ای را درنوردیده و از خانه و زندگی و … خود برای مبارزه گذشتند و …. ؟ البته که این تعریفها و هزاران تعریف دیگر هرانسانی و هر زنی را به خصوص تحت تاثیر قرار می دهد ! همانطور که این تعریف و تمجیدها و این تبلیغاتها به طور خاص در مورد زن , همان ۱۰۰۰ زن قهرمان را گول زد و بعد هم وارد چاه باطلی به نام سازمان مجاهدین خلق کرد و حالا همگی هر چی دست و پا می زنند نمی توانند به این سادگیها از آن نجات پیدا کنند سازمان مجاهدین خلق ( فرقه رجوی ) که مریم رجوی آن را رهبری می کند خود پایمل کننده حقوق زنان بوده و هست , مگر نباید این سازمان اگر خود را یک سازمان دمکراتیک می داند و اگر خود را حامی حقوق زنان می داند اول این را در درون خودش نشان بدهد و ثابت بکند که توان این را دارد و بعد شعار بدهد که من یک سازمان دمکراتیک هستم ؟ و یا من یک سازمان حامی حقوق زنان هستم . سازمان مجاهدین خلق اینکه به شما گفته اند این زنان خود آزادانه انتخاب کرده اند که از همه چیز خود بگذرند و خلص مبارزه بکنند فقط یک دروغ بزرگ است , مریم و مسعود رجوی که خود ازدواج کردند و خانه و زندگی خود با همه امکانات داشتند اعضاء خود را تحت فشار گذاشتند تا همگی شوهران و زنان خود را طلاق بدهند , مادران هم از فرزندان خود که خیلی از آنها شیرخواره بودند بگذرند و آنها را به خارج از عراق به بهانه جنگ خلیج بفرستند , در پله بعدی هم احساسات مادرانه را ممنوع کردند و کسی حق نداشت نگران وضعیت بچه هایش بشود و یا به آن فکر بکند , ارتباط داشتن با خانواده کاملا ممنوع بود , و البته ارتباط با دنیای خارج از پادگان اشرف ممنوع بود و اگر کسی به خانواده و یا فرزندش و یا شوهر و یا زنش فقط فکر می کرد , در دادگاهای بزرگی که فرقه به اسم جلسه تشکیل می داد شخص را تا سر حد مرگ می ترساندند که دیگر هرگز جرات نکند به خانواده اش فکر کند مریم رجوی زنان را مجبور و وادار می کرد که نباید چهره های قشنگ داشته باشند و برای اینکه آنها از زندگی در خارج از پادگان اشرف در آینده ناامید کند و آنها را وادار به ماندن در اشرف بکند , می گفت که من چهر های آفتاب سوخته زنان را دوست دارم و دوست ندارم زنی صورت قشنگی داشته باشد و می بایست شما از شدت کار دستهای ضخیم و صورتهای آفتاب سوخته داشته باشید . راستی شما خانم مریم رجوی را دیده اید , صورت خودش چگونه بود ؟ آیا او هم آفتاب سوخته بود با دستهایی ضمخت و یا اینکه ایشان هرگز رنگ آفتاب را به خودش ندیده و با دستهایش تا حالا حتی یک لیوان را هم نشتسته ! پس چگونه است که برای ما چهر ه هایی سوخته و چروکیده را می خواست ولی برای خودش نه ؟ با دستور همین خانم هم تعداد زیادی از زنان عقیم شدند تا برای همیشه آروزی مادر شدن را از آنها بگیرند !!! یا آیا خانم رجوی برابری زن و مرد را فقط در کاری یدی می داند که ما را شبانه روز وادار به کارهای یدی می کرد که خیلی از زنان به خاطر این بیگاریها فلج شدند آیا شما می دانید که خروج از فرقه رجوی ممنوع بود و به طور خاص اگر زنی قصد داشت فرقه را ترک کند او را سربه نیست می کردند ؟ آیا از آلان محمدی که تنها ۱۶ سال داشت خانم رجوی از این دختر قهرمان هم به شما گفت ؟ آلان محمدی به خاطر اینکه نمی خواست با فرقه رجوی در اشرف بماند سر به نیست شد . آیا شما می دانید که دختران زیادی به خاطر فشارهای بیش از اندازه دست به خودکشی زدند , همانها یی که شما از وقار و کرامتشان صحبت می کنید و می گویید که شما را تحت تاثیر قرار داده اند ؟ به خوبی بیاد دارم که وقتی که اشرف بودیم و کسی مثل یک وکیل یا هر کسی از خارج از عراق وارد کمپ می شد , فضا کاملا فضای امنیتی می شد و مهمان را فقط داخل قرارگاه زنان می آوردند چرا که از مردان می ترسیدند که مبادا کسی حقیقتهای فاجعه بار را به گوشش برساند و آنوقت ما را توجیح می کردند که باید مواظب حرف زدنمان باشیم و نفرات از قبل مشخص بودند که باید چه موقع با مهمان صحبت کنند و باید چه بگویند که مبادا چیزی لو برود و آنوقت آن مهمان فکر می کرد که چقدر همه چیز خوب است و چه سازمان خوبی ولی از ته دل تک تک ماهایی که اطرافش نشسته بودیم خبر نداشت که آرزو می کردیم قطره ای آزادی وجود داشت تا با آن شخص صحبت می کردیم و حقایق این فرقه مافیایی را می گفتیم خانم دوفورژ عزیز شما به آزادی پوشش زنان اعتقاد دارید , آیا می دانید که همین زنی که شما او ایده آل آمال ایرانی معرفی می کنید به ما می گفت که حجاب اجباری است ! آیا می دانید که اگر ذره ای از موهای ما بیرون بود با چه برخوردهایی مواجهه می شدیم و تا چه حد ما را تحقیر می کردند ؟ آیا می دانید که زنان حق آرایش و داشتن لباسهای رنگی نداشتند و فقط خود مریم رجوی از این حق برخوردار بود ؟ همان زنانی که کرامت و وقار آنها شما را تحت تاثیر قرار داده اند ثانیه به ثانیه آرزو می کنند که در جامعه ای آزاد بتوانند زندگی معمولی خودشان را داشته باشند , آرزو دارند که احساس مادر شدن را بچشند , آرزو دارند که مثل خود مریم رجوی لباسهایی که خودشان دوست دارند بپوشند , آرزو دارند که با پدر و مادرهایشان دیدار کنند و …. کاش می شد که خانم رجوی حقیقتا از مبارزه این زنان هم صحبت می کرد و کلا مبارزه را تعریف می کرد و بعد هم می گفت که این زنان چگونه مبارزه کرده اند ! اولا مریم رجوی به ما می گفت که همگی برای مسعود رجوی هستیم ! فکر و روح و جسم و جانمان باید برای رجوی باشد ! او به ما می گفت که بدون مسعود ما زنان هیچ معنی نداریم و فقط با او معنی پیدا می کنیم ! می گفت که هرزمان که مسعود بخواهد باید جانمان را فدایش بکنیم و ما صاحب داریم و خودمان صاحب جان و خون و نفس خودمان نیستیم ! به ما می گفت که باید از پیش مسعود فقط با کفن بیرون برویم یعنی تا آخر عمر باید با سازمان بمانیم ! و اما مبارزه زنان به راستی چی بود ؟ تا قبل از سرنگونی صدام رجوی زنان را سرگرم می کرد با تانکهایی بسیار قدیمی و در هم شکسته که عراق به مسعود رجوی هدیه داده بود و قرار بود که آقای رجوی با آن چند دانه تانک کشوری به عظمت ایران را با چهار هزار نفر که اغلب آنها بازنشسته بودند فتح کند ! و بعد هم ماها را باد می کردند که هیچ زنی در دنیا نمی تواند روی تانک باشد که شماها هستید و این یعنی پیشرفت زن ! و ما هم باور می کردیم که پیشرفت کردیم و به خورد مغرور می شدیم و گول می خوردیم و بعد از مدتی می فهمیدیم که اینها همه سراب بود و بس ! و بعد هم می بایست کارهای یدی مثل جابه جا کردن بارهای سنگین انجام می دادیم و یا علف کنی کل قرارگاه را می کردیم زیر آفتاب سوزان عراق ! و یا در آشپزخانه کار می کردیم و بعد هم به حدی تناقض و مشکلات وجود داشت و به حدی زنان آرزو می کردند که راهی پیدا شود که از این فرقه نجات پیدا کنند که همگی به همه چیز فکر می کردند الا مسئله مبارزه و سرنگونی و جمهوری اسلامی ! خانم دوفورژ عزیز این حقایق فرقه رجوی است , من فقط اشاره ای کوچک به آنچه که شاهدش بودم کردم ولی هر کدام از ماهایی که در این فرقه بوده ایم دریایی حرف و قصه داریم که هر کلمه اش پر از درد است ! من از شما می خواهم که در مورد فرقه رجوی تحیقق کنید و نگذارید با احساسات انسانی شما بازی کنند , از شما می خواهم که از مریم رجوی بخواهید اجازه بدهد تنها یکی از کتابهای رمان شما بین افراد و اعضای فرقه اش پخش شود ؟ آیا اجازه می دهد ؟ این همان مرز سرخ رجوی هاست و شما خواهید دید که حتی اسم کتابهای شما را آوردن در درون مناسباتشان ممنوع است , همینطور از شما می خواهم خودتان اقدام به پخش کردن یکی از کتابهای رمانتان بین افراد و اعضای فرقه رجوی بکنید ! آنوقت ببینید یک نفر از اعضا با فرقه رجوی می ماند یا نه ؟ این افراد به زور دیکتاتوری , خفقان و دور نگه داشتن آنها از جامعه و انسانهای معمولی توانستند آنها را بدین گونه در چنگ خود بگیرند در غیر این صورت یک نفر برای رجوی نخواهد ماند و برای همین هم کتابهای شما حتی آوردن اسم آن برای اعضاء ممنوع و مرز سرخ است که مبادا آنها را یاد زندگی , خانه و خانواده و شوهر و عشق و ….بیندازد و آنوقت فرقه را ترک کنند از شما می خواهم که در مورد زنانی که در لیبرتی هستند تحقیق کنید و به آنها کمک کنید ! خیلی از آنها باز نشسته هستند و مریض هستند و باید مریم رجوی را وادار کنید که دست از دورویی و فریب بردارد و اجازه بدهد این افراد به خارج از عراق بیایند و مورد معالجه قرار بگیرند , مریم رجوی از وحشت اینکه این افراد به کشور ثالث بیایند و دست به افشاگری بزنند به هر قیمتی تلاش می کند افراد را وادار به ماندن در عراق بکند ! او ترجیح می دهد که همه آنان توسط گروههای تروریستی کشته شوند و بعد هم آنها را خوراک تبلیغاتی کند و از آنها شهید بسازد ! هر کدام از آنها دنیایی درد و رنج کشیده اند , آنها می بایست به دنیایی آزاد بیایند و آزادانه مسیر خود را خود انتخاب کنند , نباید به مریم رجوی بیشتر از این اجازه داد که از این زنان بیگناه و زندگی باخته سوء استفاده بکند و فقط برای تبلیغ از آنها استفاده کند ! نباید به مریم رجوی اجازه داد از کلمات مقدسی مثل حقوق زنان , برابری زن و مرد , آزادی و برابری و…. سوء استفاده بکند با احترام نسرین ابراهیمی سوئیس
______________________________________________________________________________________ متن صحبتهای خانم ابراهیمی درجلسه "نقد و بررسی استثمار زنان توسط مسعود و مریم رجوی" در سمینار 8 مارس 2014 در دوسلدرف آلمان
نسرین ابراهیمی
25.03.2014
متن صحبتهای خانم ابراهیمی در سمینار 8 مارس2014 خیلی خوشحالم سالگرد تشکیل انجمن زنان را تبریک می گم همچنین تشکیل انجمن زنان، البته خیلی خوشحالم که که خانم معینی و خانم حمیرا را برای اولین بار می بینم و تبریک می گم که پیوستند به این انجمن و من وقتی که آمدم و این خانم ها را دیدم بسیار خوشحال شدم و این نشونگر این است که این انجمن به حق است و انشالله که خانمهای دیگر هم به زودی می پیوندند و دوستان خودمون در لیبرتی و در عراق امیدورام که بشه بهشون کمک کرد از اون وضعیت بیایند بیرون و انشالله یک روزی آنها را هم در کنار خودمان داشته باشیم قبل از هر چیزی حقیقتا من دلم می خواست صحبتمون راجع به زنان ایران می بود ولی متأسفانه یکسری مسائل هست که بعضا اجبار می شه روی یک مسئله مشخص صحبت بکنه، احساس مسئولیت بکنه که ترجیحا در رابطه با زنان تشکیلات که در لیبرتی هستند صحبت کنیم کسانی که به نظر من و با تجربه ای که تک تک ما داشتیم اونها بیشتر از هرکسی محتاج این کمک هستند و اینکه در موردشون صحبت بشه و مشکلاتشون بیرونی و رسانه ای بشه چرا که همانطور که خودتون هم گفتید و هر کس که این فرقه را می شناسه کمابیش می دونید که اینها را در یک محیط به شدت تنگ نگهداشته و روی آنها تبلیغات می کنند جوری که وانمود می کنند ه ا ینها نه تنها هیچ مشکلی ندارند بلکه بهترین ها را دارند بهرحال اینها اینها مورد ستم مضاعف قرار گرفته اند چرا که خیلی ها از دنیای اینها خبر ندارند که بر اینها چی گذشته واصلا ارتباطی با دنیای بیرون ندارند و برای همین فکر می کنم که بر ما است و کسانی که از اینها خبر دارند بیایند و صحبت بکنند و به همه دنیا بگن که چه بلاهائی برسرشون دراومده و قبل از هر کسی من به نظرم اینها محتاج کمک هستند من سعی می کنم که صحبتهامو کوتاه بکنم و اشاره بکنم به سخنرانی اخیر مریم رجوی راجع به همین 1000 زنی که همیشه می گه 1000 زن قهرمان و 1000 زن اشرفی اما هر سال ایشون عادت دارند در روز زن می آیند، با صحبتهای تکراری اما هر بار با یک ست جدید لباس گرانقیمت می آیند به قول خانم زری یکسری صحبتهای قشنگ را تحویل می دهند اما امان از اینکه هیچوقت به حقیقت و اون واقعیتی که در مناسباتشون هست هرگز نه تنها اشاره نکرده بلکه همیشه بر فریب و دروغگوئی و دروئی و دوگانگی بوده ایشون در جائی از صحبتهاشون می گه: برابری یک آرمان زنده و جوشان و رزم آوراست زیراهر روز و هر ساعت نابرابری و تحقیر در کار شلاق زدن بر گرده زنان در تمام گیتی است زیرا که هنوز اکثریت عظیمی از زنان هنوز صاحب جسم و جان وعاطفه و اندیشه و سرنوشت خود نیستند به قول خانم سلطانی، در شگفت هستیم وقتی این صحبت ها را از مریم رجوی می شنویم ما که اونجا بودیم و واقعیت دردناک درون فرقه سرکوبگر و ظالمشون را دیدیم و با پوست و استخون خودمون چشیدیم و حس کردیم که حقیقت چی است واقعیت این است که وقتی که این مدل حرفها می شنویم هم تحت فشار قرار می گیری و هم خیلی جاها تهوع آوره. ایشون وقتی که می گه هنوز اکثریت عظیمی از زنان صاحب جسم و جان و اندیشه خود نیستند، من دلم می خواد اینجا اشاره بکنم به این که خانم رجوی احتمالا یا فراموش کردند که در داخل سازمان چی بوده و هست و یا اینکه این تعداد زن را آدم حساب نمی کنند، همون هزار زن قهرمان را اصلا زن به حساب نمی آورند برگردم به این که در فرقه خودشون چگونه بود و هنوز هست ما در سازمان عطف به فقط مسائل زنان، قبل از هر چیزی خون و نفسمان برای رهبری و مسعود رجوی بود بارها مریم رجوی برای ما نشست گذاشته بودند و می گفتند که خون و نفس شما مال رهبری است و او هست که تصمیم می گیره کجا خون ما ریخته بشه حتی خیلی اوقات که مثلا کسی عصبانی بود، از اینطرف قضیه هم اینا سوء استفاده می کردند، می گفت که خودم را می کشم می گفتند که مگر تو صاحب جان خودت هستی، جون مال تو نیست مال رهبری اس و هر جا که رهبری صلاح بدونه اون خون ریخته می شه. یا اگر کسی خسته کار بود و نمی تونست کار بکنه گفته می شد که باید کار کنی نفس و جون تو مال رهبری است پس چگونه است که مریم رجوی می گه هنوز اکثر زنان صاحب جون خوشون نیستند عاطفه و اندیشه ما کجا صاحب عاطفه و اندیشه خودمان بودیم، وقتی که به ما گفته می شد که عاطفه های شما همه باید کانالیزه بشه به طرف رهبری و باید مال رهبری باشه به ما گفته می شد که حق ندارید به خانواده خودتون محبت داشته باشید، احساس و عاطفه داشته باشید، پدر خودمون، مادر خودمون و بچه مون، شوهرمون همه عاطفه ها باید قطع می شد و سوزانده می شد و فدای مسعود رجوی باید می شد. فراموش کرده که بارها و بارها این را به ما می گفت و از ما می خواست اما سرنوشت، خانم رجوی کدام سرنوشت، مگه ما میتونستیم که اون سرنوشتی که خودمون می خواستیم را برای خودمان رقم بزنیم مگه می شد، اگر کسی دنبال این بود که برای خودش آینده ای رقم بزنه غیر ازاونکه شما برای ما تعیین کرده بودید، چه به روزگار ما می آوردید..... شما فراموش کردید آلان محمدی و فائزه اکبریان را، آلان محمدی دختر16 ساله ای که شما گولش زده بودید آورده بودید که پدر و مادرش را ببیند در اشرف، و وقتی که نمی خواست بمونه اونجا و خیلی هم سازمان شما را نمی شناخت و اگر هم بیرون می آمد خیلی جای نگرانی نبود که حالا چیزی از شما بخواهد افشاء بشه ولی شما باهاش چکار کردید جاهای مختلف گفته می شه خودکشی کرد ولی اون چیزی که من بعنوان همرزم آلان دیدم و کنارش بودم شما سر به نیستش کردید برای اینکه بتونید از نصرت استفاده کنید، توضیح اینکه: نصرت شمس حائری دختر آقای شمس حائری فقید خدا رحمتشون کنه که از منتقدین و جدا شدگان فرقه رجوی بود و رجوی بخاطر اینکه پدرش منتقد سازمان بود فامیلش را عوض کرده و بر اساس فامیلی مادرش به او نصرت نظری می گفتند چون رجوی اصرار داشت که نصرت را نگهدارد تا بر علیه پدرش سوء استفاده کنند بخاطر نصرت و نگهداشتن او آلان را که از دوستان صمیمی نصرت بود و می خواست که برود و رجوی فکر می کرد که تأثیر منفی بر روی نصرت می گذارد و اگر آلان می رفت نصرت هم با او می رفت و این دوستی را نمی توانستند قطع کنند، بنابر این آلان را از بین بردند ما در کشورهای آزاد داریم می بینیم زنهائی که دارند دنیا را اداره می کنند و خیلی پیشرفته اند ولی نه با تعاریفی که رجوی بهش معتقد هست و می گه که بر اساس این تعاریفه که زن می تونه پیشرفت بکنه و مسئولیت بپذیرد خوب اینجا کجا زنهائی که دارند دنبا را اداره می کنند کدام آمدند اول شوهرانشان را طلاق دادن بعد احساس و عواطفشون را ازشون گرفتن و بعد اومدن مسئولیت پذیر شدن و بعد تازه یکی هم پیدا بشه بنام رهبری که تو اون ذوب بشن وبعد بتونند به اون نقطه برسند به ما می گفتند که زنان باید در رهبری ذوب بشن و بعد می تونند نه روی پای خودشان و روی پای خودشون هیچی نیستند خوب سوآل اینجاست که یک نوع برده داری هست و اینها هیچ ارزشی برای زن قائل نیستند که حتما باید یکی باشه و خود مریم رجوی هیچوقت نمی دونم به این فکر کرده است، همیشه می گفت من به خودی خودم هیچی نیستم و از مسعود است و چون در او ذوب شدم این هستم، اعتقادش به این بود که زن به خودی خودش و به تنهائی نمی تونه و به جائی نمی رسه و باید یکی باشه حالا اون اسمش را گذاشته رهبری نتیجه اینکه خود مریم رجوی هم هیچوقت برای خودش نه ارزشی قائل بوده و نه برای زنهای دیگر، ارزش اونها فقط به میزان فداکاری هست که برای رجوی حاضر بودن بکنند
_________________________________________________________ حرفها, دروغها, شعارها و ادا و اطوارهای تکراری یک زن بی سواد و عقده ای هرساله در گرامیداشت روز زن
نسرین ابراهیمی
05.03.2014
حرفها , دروغها , شعارها و ادا واطوارهای تکراری یک زن بی سواد و عقده ای هر ساله در گرامیداشت روز زن به واقع تهوع آوراست , اگر کسی سخنرانی مریم رجوی را خوانده باشد می بینید که هر ساله فقط آخر صحبتهایش تغییر کرده است اون هم اسامی جدیدی از زنانی که او و شوهرش به قربانگاه فرستاده اند جدید است وگرنه تمام صحبتها تکراری و به قول معروف کپی پیست از روی نوشته های سال قبلش است روز زن که یک روز بزرگ برای تمامی زنهای عالم است به واقع صحبت کردن مریم رجوی در این روز برای کسانی که این زن را به خوبی می شناسند و برای کسانی که در تشکیلاتی بودند که این زن و شوهرش رهبری کردند به واقع درد آور است . به قسمتهایی از سخنرانیهایش توجه کنید و عمق فاجعه را ببینید برابری، یک آرمان زنده و جوشان و رزم آور است. زیرا هر روز و هر ساعت، نابرابری و تحقیر، در کار شلاق زدن بر گرده زنان در تمام گیتی است. زیرا که هنوز اکثریت عظیمی از زنان، حتی صاحب جسم و جان و عاطفه و اندیشه و سرنوشت خود نیستند این جمله قبل از هر چیز مرا یاد سخنرانیهای مسعود رجوی می اندازد که بسیار کلمات زیبا و خیلی اوقات فهم آنها سخت بود و می بایست خیلی عمیق فکر می کردی و متوجه می شد ی که رجوی چی می گوید ! بعدها وقتی که از اشرف فرار کردم و کتابهای مختلف را دیدم و نوشته های آدمهای بزرگ مثل پروفسورها , دانشمندها و نویسنده های زبر دست و …. را دیدم , متوجه شدم که مسعود رجوی این کتابها را می خوانده و بعد هم برای ما خرج می کرده و ما فکر می کردیم به به چه رهبر چیز فهمی داریم و چقدر هم سواد دارد ! نگو که همه حرفهایش از دیگران بود و خودش از خودش چیزی نداشت حال مریم رجوی هم همین است , این جمله ای زیباست ولی زن بی سواد و عقده ای مثل مریم رجوی که خود ضد برابری است و این را در عمل ثابت کرده است, فقط این جمله را حفظ کرده وبرای دیگران خرج می کند و پز می دهد و البته هر سال تکرارش می کند , ولی بدون شک نه معنی آن را می داند و نه تا به حال بهش فکر کرده است مریم رجوی : هنوز اکثریت عظیمی از زنان , حتی صاحب جسم و جان و عاطفه و اندیشه و سرنوشت خود نیستند ! به حق که این جمله قبل از هر کسی برای زنان عضو فرقه رجوی گفته شده است . من نمی دانم با چه رویی این زن می تواند بگوید که هنوز اکثریت عظیمی از زنان حتی صاحب جسم و جان و عاطفه و اندیشه و سرنوشت خودنیستند !!!!!! مگر در تشکیلات فرقه خلاف این بود ؟ خانم رجوی مگر زنان در تشکیلات شما صاحب جسم و جان و عاطفه و اندیشه و سرنوشت خود هستند ؟ نکند فراموش کردی که برای ما نشست می گذاشتی و می گفتی که شما ها همگی صاحب دارید ! شماها مال رهبری هستنید ! مال خودتان نیستید ! خون و نفس شما مال رهبری است یعنی مال مسعود است ! عواطف شما نمی تواند برای خانواده تان باشد ! همه عاطفه ها باید مال رهبری باشد ! حتی می گفتید که نه تنها به بچه و شوهر و مادر و پدر و … نمی توانیم عاطفه و احساسی داشته باشیم بلکه برای همرزم خودمان هم عاطفه ممنوع بود ! آیا سر پیری فراموشی گرفته اید که ساعتها و ساعتها در قرارگاه پارسیان به ما می گفتید که فکر ما باید مال مسعود باشد ! و باید خودمان را به او بسپاریم و هر چه او گفت باید انجام بدهیم و اوست که سرنوشت ما را مشخص می کند ! اوست که مشخص می کند کی ما باید بمیریم ! زمان ریخته شدن خون ما دست مسعود است ! آیا این را بارها و بارها و بارها به ما نگفتید ؟ پس چگونه شرم نمی کنید وقتی که از این صحبت می کنید که هنوز اکثریت زنان صاحب جسم و جان … خودشان نیستند , آیا زنان داخل تشکیلات شما جزو انسانها حساب نمی شوند ؟ مگر ما در تشکیلات فرقه ای و ظالم شما حقی هم داشتیم ؟ مگر به ما نمی گفتید که همه حقها مال رهبری است ؟ مگر به ما نمی گفتید که اگر مسعود به شما گفت بمیرید باید بمیرید ؟ راستی مگر به ما نمی گفتید که مسعود شوهر همه شماهاست ؟ در کجای عالم یک مرد این همه زن می تواند داشته باشد ؟حتی از ما نمی پرسیدید که آیا ما با این موافق هستیم یا نه و تو فقط اعلام می کردید که باید اینطوری و آنطوری باشد و باشید حقیقت این است که تشکیلات و افکار شما در سالهای ما قبل تاریخ است و فقط با لباسهای رنگی و جملات زیبایی که از دیگران حفظ می کنید می خواهید سر دیگران شیره مالیده و افکار عقب مانده خودتان را به خورد دیگران بدهید در جای دیگر از آزادی و دمکراسی که زنان ندارند و از تحقیر و ستمی که بر آنها می شود صحبت کرده اید ! آیا آن آزادی و دمکراسی که شما از آن صحبت می کنید در داخل تشکیلات شما وجود داشت که حالا با افتخار از این صحبت می کنید ؟ مثلا آیا ما آزاد بودیم که افکار خودمان را بیان کنیم ؟ یا ما آزاد بودیم که انتقادات و پیشنهادای خودمان را بیان کنیم ؟ آیا اگر افکار ما سر سوزنی با خود شما و با مسعود متفاوت بود می شد در مناسبات شما زنده ماند ؟ آیا سربه نیست شدن در انتظار ما نبود ؟ آیا در نشستهایی که وحشیانه به افراد می تاختید طرف را له نمی کردید ؟ آیا اگر روسری ما مقداری عقب می رفت ما را به باد تهمت و ناروا نمی گرفتید ؟ آیا زن می توانست در تشکیلات شما آرایش داشته باشد ؟ نمی دانم شما با چه رویی از تحقیر و ستم بر زنان در دنیا صحبت می کنید در صورتی که در تشکیلات شما زن را تا اعماق وجودش تحقیر می کنند . ستم و تحقیر از این بیشتر که در تشکیلات شما زن نباید خودش از خودش چیزی داشته باشد و می بایست کامل برای رهبری باشد! تحقیر از این بیشتر که به ما می گفتید که زن در سازمان خودش فقط یک زن است که می بایست کنج خونه بشیند و بچه داری کند ولی در سازمان زمانی زن معنا پیدا می کند که در رهبری ذوب می شود ! آیا تعریف شما از زن و تعریف شما از برابری و آزادی و دمکراسی و …. این است که زنان عالم در صورتی معنا پیدا می کنند که در رجوی ذوب شوند وگرنه زن همانی است که کنج خانه باید بشیند و بچه داری کند ؟ چگونه از ستم صحبت می کنید وقتی که خود شما بالاترین ستم را در حق زنان تشکیلاتتان کردید ؟ مگر بچه های شیر خواره را از مادرهایشان جدا نکردید ؟ مگر زن و شوهرها را از هم جدا نکردید ؟ مگر عاطفه ها را از مادرها نکشتید ؟ متاسفانه تعریف شما از زن اشتباه بود و هست . شما در تشکیلات خودتان به ما می گفتید که برای اینکه با مردان برابری کنیم باید کارهای اونها را انجام بدهیم , کارهای خشن , و نباید صورتهای ظریف داشته باشیم و باید جلوی آفتاب بسوزیم و نباید به فکر قیافه هامون باشیم !!! چرا که یک زن واقعی اگر بخواهد با مردان رقابت کند این است ! آیا زنان اروپایی یا آمریکایی و یا … خانم هایی مثل آنجلا مرکل و دیگران که دنیا را اداره می کنند برای رسیدن به این نقطه و برای رقابت با مردان و به دست آوردن حق خود از شوهر های خود طلاق گرفتند و آچار به دست گرفتند و کارهای سخت یدی را انجام دادند و بعد هم خود را عقیم کردند و عاطفه ها و احساسات را خشکاندند و بعد هم به این نقطه رسیدند !! آیا مراحلی که یک زن می تواند ارتقا پیدا کند در دستگاه شما این است ؟ما شنیده بودیم که یکسری مردان در حق زنان ظلم می کنند ولی نشنیده بودیم که زنی خود در حق زنان ظلم کند و بعد هم ادعای حمایت از حقوق زنان را بکند !!! متاسفانه شما به عنوان یک زن نتوانستید سفت و محکم و مثل همه زنان موفقی که در دنیا شاهد هستیم حامی حقوق زنان باشید و فقط خود را بازیچه یک مرد مریض و بیمار به نام مسعود رجوی کردید و همانند یک عروسک خیمه شب بازی تو را بازی داد وتو هم زنان تشکیلات را مجبور کردی که برای رجوی باشند . اگر تو حامی حقیقی حقوق زنان بودی می بایست در مقابل رجوی می ایستادی و از حقوق واقعی آنها دفاع می کردی . از مادرهایی که بچه هایشان را از آنها به زور گرفتید و تا دخترانی که عاطفه ها و احساساتشون را از آنها گرفتید و تا از قیافه انداختن زنان و تا عقیم کردن و … ولی حالا هم که آخر عمری و با تشکیلات به گل نشسته برای تغییر این همه کثافت کاری دیر است ولی حداقل بهتر است روز زن را سکوت کرده و به قول خودتان شرم کنید نسرین ابراهیمی ایران ستارگان
__________________________________________________________________________________ آقای منصور قدرخواه نمی شود هم با یک گروه مافیایی و فاسد بود و هم ادعای استقلال هم ادعای حمایت از حقوق بشر را کرد
نسرین ابراهیمی
26.02.2014 اخیرا منصور قدرخواه عضو شورای دست ساز رجوی که خود را کارگردان و نویسنده و هنرمند می داند مستندی را به نام “تولد ترور” در دست ساخت و تهیه دارد اینجا لازم می دانم که نکاتی را به آقای منصور قدرخواه یادآوری کنم اولا من شخصا برای هنرمندان یا هر کسی که به حقوق بشر احترام می گذارند و دغدغه فکریشان حمایت از حقوق انسانهاست احترام قائل هستم و با تمام وجودم از آنها دفاع و تا جایی که بتوانم به آنها کمک می کنم , ولی نه کسانی که خود حمایت می کنند از گروههای ضد مردمی و گروههای منفور و فاسد . نمی شود که شما هم ادعای حمایت از حقوق بشر بکنید و هم با یک گروهی که خود سرتا پا ضد حقوق بشر است همکاری کنید متاسفانه امروزه کلمات مقدسی مثل حقوق بشر , آزادی , برابری و ….برای کسانی مثل مسعود رجوی فقط ماسکی است که به صورتشان می زنند و زیر آن تا در توان دارند علیه حقوق انسانها و علیه آزادی و برابری می جنگند آقای منصور قدرخواه اولا اگر شما خود را هنرمند و کارگردان و نویسنده می دانید , چگونه شما فقط برای یک گروه هستید آن هم گروهی به منفوریت فرقه رجوی که هیچ کس نیست که خبر از منفور بودن این گروه نزد مردم ایران نداشته باشد ؟ دوم اینکه ارزش یک هنرمند به مردمی بودن آن است و هنرمندی هنرمند است که برای مردم باشد اما سوال اینجاست که شما که خود را هنرمند و حامی حقوق بشر می دانید , آیا بهتر نیست که یک مستند از نقض حقوق بشر و جنایت و … در فرقه رجوی را بسازید ؟ شما کسی هستید که بارها و بارها در دفاع از جنایات فرقه سخنرانی کردید ؟ شما نه اینکه فرقه و جنایتهایش را نشناسید , بلکه حمایتهای مالی فرقه متاسفانه شما را مجبور به بستن چشمهایتان بر ظلم و ستم و جنایات فرقه کرده است و حالا به یک دفعه حامی حقوق بشر شده اید شما چرا مستندی از طلاق اجباری در فرقه نمی سازید که رجوی همه افرادش را مجبور به طلاق زن و شوهرهایشان کرد و بعد هم همه زنها را در محرمیت خودش قرار داد؟ یا چرا مستندی از جدا کردن بچه های شیر خوار از مادرهایشان نمی سازید که رجوی به بهانه جنگ همه بچه ها را از مادرها جدا کرد و روانه اروپا کرد و معلوم نیست که چه بر سر اون بچه ها آمد ؟ چرا از زندانهای رجوی مستند نمی سازید که رجوی برای حفظ تشکیلاتش و برای به زور نگه داشتن افراد در فرقه اش , افراد را زندانی و شکنجه می کرد و تعدادی هم زیر شکنجه جان خودشان را از دست دادند ؟ آیا شده شخص خود شما از تمامی خانواده ات برای حداقل چند ماه بی خبر باشی ؟ ولی پس چگونه است که در فرقه رجوی سالیان سال است که افراد نه ازخانواده خبری دارند , نه از پدر و نه از مادر و نه از جامعه بیرون . در فرقه رجوی , رجوی عشق به خانواده را حرام کرده بود و همه عواطف و عشقها می بایست برای این مرد مریض می بود , آیا نباید از این مستند ساخت ؟ اگر شما حامی حقوق بشر هستید , آیا این افراد اسیر که رجوی به زور مغزشویی و تهدید آنها را نگه داشته است حقوق بشر شامل حال اینها نمی شود ؟ مگر تعریف شما از حقوق بشر چی هست ؟ به نظر شما نباید از زندگی دختران و زنان مظلومی که رجوی دستور عقیم کردن آنها را داد مستند ساخت ؟ یا نباید از زندگی دخترانی مستند ساخت که تنها ۱۳ یا ۱۴ سال داشتند و به بهانه دیدار خانواده به اشرف آورده شدند و بعد هم راههای خروج را بر آنها بستند و به زور نگه داشتند و کسانی که اصرار داشتند که نمی خواهند در مناسبات تشکیلاتی فرقه بمانند مثل آلان محمدی ۱۶ ساله سر به نیست می شدند ؟ شما از آنجا که اسم هنرمند روی خودتان گذاشتید می بایست با مردم صادق باشید , خیلی از هنرمندان ایرانی از مسائل مختلفی مثل مشکلات اقتصادی ؛ نقض حقوق بشر و چیزهای مختلف دیگر مستند می سازند ولی کار آنها صادقانه و برای مردم است . ولی شما آقای قدرخواه به مردم پشت کردید و با گروهی رفتید که خود سالیان سال است علیه حقوق بشر می جنگد و فقط از اسم آن سوء استفاده می کند شما در صحبتهایتان گفتید که هزینه مستندتان را از طریق سرمایه گذاری !! فروش سهام !!! و یکسری کمکهای دیگه تهیه می کنید ! برای هر کسی روشن است که خود فرقه تمام این هزینه را پرداخت خواهد کرد و این مستند هم درخواست خود فرقه است . به خوبی به یاد دارم وقتی که کسانی از این به اصطلاح هنرمندان شورایی می خواستند کاری را انجام بدهند و یا کنسرتی را بگذارند, خود فرقه بارها و بارها در نشستهایشان می گفتند که از الف تا یای این قضیه را خود سازمان حل می کند و حتی نفراتی که در این کنسرت هستند را سازمان جمع آوری می کند و روزها و ماها به خاطر آن کار می کند . خود رجوی بارها و بارها در نشستهایش می گفت که ما هزینه های شورایی ها را از سیر تا پیاز را می دهیم, به طور خاص از به اصطلاح هنرمندان شورایی می نالید که فرقه می بایست تا می تواند در حلق آنها بریزد تا آنها را نگه دارند و بتوانند استفاده خودشان را بکنند آقای قدرخواه نمی شود هم با یک گروه مافیایی و فاسد بود و هم ادعای استقلال کرد و هم ادعای حمایت از حقوق بشر ! بهتر است کلمات گنده گنده را دنبال خود نکشید و شما هم از دیگرانی که از این فرقه خطرناک جدا شده و فاصله گرفتند بیاموزید و از مردم خود و از حقوق مردم خود حمایت کنید هنرمند خود را نمی فروشد نسرین ابراهیمی کانون ایران ستارگان ۲۶٫۰۲٫۲۰۱۴
___________________________________________________________ سرعت گرفتن انقراض فرقه مجاهدین خلق و افزایش هذیان گویی رجوی
نسرین ابراهیمی
31.01.2014
لینک به منبع
_____________________________________________________________________________________________ نقد و بررسی بخش اول مصاحبه سایت نیم نگاه با خانم نسرین ابراهیمی عضو جداشده از سازمان مجاهدین خلق ساکن سوئیس ـ قسمت اول بهار بهاری، نیم نگاه 02.01.2014
بهار بهاری : نقد و بررسی بخش اول مصاحبه سایت نیم نگاه با خانم نسرین ابراهیمی عضو جداشده از سازمان مجاهدین خلق ساکن سوئیس ـ قسمت اول
لینک مرتبط : به نام حق خروج از دنیای سیاه و تاریک مجاهدین و شنا کردن برخلاف جریان مسخ آدمی و پی بردن به تهی بودن احساسات انسانی و آزادی بشری در بخش اول این مقاله به شکل کمرنگی خودنمائی میکند اما نگارنده این سطور به عنوان زنی آزاد به لحاظ اجتماعی و تحصیلکرده که میتوانم خود را ناخدای کشتی بسیار کوچکی دراقیانوس بسیار پهناور عرصه تعلیم و تربیت و دانش این مرزو بوم بدانم برخود واجب دیدم چند سطری بنگارم تا شاید اندکی از روزنه دید خود در معرفی جامعه زنان ، قوانین، مرزها و ظلم سازمان به قشر زنان کمکی کرده باشم من ابتدا بر نوشته دختر خوبم (خانم نسرین ابراهیمی) گذر و نظری می اندازم سپس به ساختار کلی سازمان و نقش رهبریت فرقه ای آن می پردازم. دختر بسیار خوب من پس از برخورد مسئولین مدرسه خود در ارتباط با پوشش رسمی آآآآآاموزشگاهی و برخورد سنتی پدر خود با نوع پوشش و رفتار او “سر به طغیان” میگذارد و رفتن را بر ماندن و ساختن و درست کردن ارجح میداند!!! اینکه در آن سن که احتمالا سال دوم در مقطع راهنمائی بوده اند چگونه این جسارت را داشته اند که اصولا به فکر فرار باشند و نقشه و برنامه طراحی کنند تا به سراب ذهنی شان برسند که خود جای شگفتی دارد!! عملی کردن این نقشه که خود مراحل پیچیده تری دارد و ممکن است دور از ذهن هم بنظر برسد!!! نویسنده این نوشتار با توجه به شخصیت شناسی دختران در این سن کاملا اشراف دارم که سنی بسیار حساس و خطرناک میباشد و تمامی تصمیمات نابخردانه و جسورانه در این سن گرفته میشود اما نکته اینجاست کسی که در این سن به این راحتی تسلیم قوانین رایج جامعه و خانواده نمیشود روحیه مبارزه طلبی و ستیزه جوئی و استقلال طلبی دارد بدون شک!!! میتوانست برای رسیدن به آزادی فردی و تمایلات درونی خودش در برابر جامعه نرمش ، بردباری ، مبارزه جوئی و حق طلبی را پیشه کند حتی در برابر خانواده و بخصوص پدرش!!! کاری که بسیاری از زنان و دخنران مادر جامعه مردسالار و خانواده های سنتی انجام دادند و نهایتا موفق شدند درست در سن نسرین عزیزم. و امروزه در بسیاری از شهرستانها و روستاهای دور افتاده می بیینم دخترکان دیروز زنان امروز و موفق شهر و روستای ایران عزیز و حتی در دل اروپا و قلب امریکا هستد که اخبار آن را دائما در اینترنت می بینند… درست همین زمان که ایشان از فضای بسته میگویند من و بسیاری از همکاران و همراهان من با بهترین پوشش در محل کار و شهر درحال گذران زندگی پربار و پرمسولیت خویش بودیم…
خانم نسرین ابراهیمی پس از رهایی از اسارت دارودسته رجوی ـ پاریس نسرین عزیزم از پدری که میشناخته فرار کرده و خود را به نقل خودش به دست آدمی سپرده که نمیشناخته!!! باز طبق گفته خودش وارد جریانی شده که حتی اولین نت از موسیقی گنگ آنها را هم نمیدانسته!!! و این همان داستان تکراری “از چاله به چاه افتادن است”… آنهم برای دخترکی ۱۴ ساله که به نقل از خودش و به طبع سنش کمترین درک و شناخت سیاسی نداشته و خانواده او هم همچنین و این تازه اول داستان است گوشت برای شکم گربه!!! سازمان (مجاهدین) برای رسیدن به چنین طعمه هائی له له میزند مانند یک سگ هار ، نسلی از دختران و پسران ، مردان و زنان را به سراب خوشبختی و وادی ناامن شهر متعفن اشرف وخیالات پوسیده انقلابی خود می کشد!!! هرکس را به نوعی ، هریک را به طریقی که آخر همه به دنیای خیالی و رنگارنگ پر از کذب و ریای رهبر فاسد یک فرقه ختم میشود. سازمان پوشالی مجاهدین … اغلب فرقه ها از یک فرمول کلی در ساختار تشکیلاتیشان پیروی میکنند بر اساس سه شاخص میتوان فرقهای بودن یک جریان را تشخیص داد. ۱- سرکرده یا بنیانگذار فرقه ۲- ساختار تشکیلاتی (روابط سرکرده و اعضای فرقه) ۳- نصب دستگاه فکری فرقه در ساختار اندیشهای افراد جذب شده (نصب نرمافزار فرقهای)… آنچه در ادامه مصاحبه خانم ابراهیمی به نظر میرسد ، دقیقا تطبیق کامل یک فرقه و رهبری آن است. بدین ترتیب که یک فرمول کلی در ساختار تشکیلات دارد. جذب نیروهای عاصی و خسته از جریان زندگی خصوصی و اجتماعی خود.. برای این سه شاخص : ۱- سر کرده فرقه ( مسعود رجوی) که بنیانگذارش در فرقه رجوی کسان دیگر بودند و رجوی را به دلیل فکار التقاطی تنها گذاشتند. ۲ـ ساختار تشکیلاتی که حاکی از روابط رجوی با اعضا ( در این مقاله هدف زنان است )۳ – نصب دستگاه فکری فرقه در ساختار اندیشه افراد جذب شده ، که در این مقاله همان زنان و بکار گماردن آنها در کارهای مردانه ، اعمال خشونت و بهره برداری کلفت گونه و بهره کشی از آنان به عنوان ” نصب یک نرم افزارفرقه ای ” است … حال جای سوال در تسلیم بدون قید و شرط این دختران و زنان عصیانگر و آزادی طلبی است که تن به هر آنچه نباید دادند برای رسین به کدام هدف؟ جه بدست آوردند؟ و چه ارزشهائی را از دست دادند؟ بیاد دارم در ملاقات با خانواده ، دختران و زنان مجاهد در ایران وقتی متوجه میشدند برای پرس و جو در باره دخترانشان آمده ایم! از گفتگو با ما خودداری میکردند و دختران خودشان را مایه ننگ میدانستند! و در پی آنها رفتن و باز گرداندن آنها را از سازمان و تلاش برای گرفتن خبر از آنها را برای خودشان منع میکردند و چه بسا در بین هر ۲۰ نفر خانواده ، مردان گرفتار در شهر پوشالی اشرف ۱ نفر از خانواده این زنان و دختران مایل به بازگشت و اطلاع یافتن از عزیزانشان نبودند براستی چرا؟ و این زنان و دختران قربانی امیال رجوی و عروسک خیمه شب بازی اش مریم چگونه می توانستند از مخوف ترین زندان فکری و جسمی دنیای معاصر و کثیف ترین فرقه رذل دوران رهائی یابند …؟؟؟ ادامه دارد … پایان بخش اول نقدی بر گفتگوی سایت نیم نگاه با نسرین ابراهیمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درِ قفس را باز کنید پرنده میخواد بپره!
13.12.2013
عکس دلخراشی را که
می بینید متعلق به مریم صنوبری است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادداشت، وبلاگ آقای آرش صامتی پور آرش صامتی پور، وبلاگ صامتی پور 09.12.2013
لس آنجلس ۱۹۹۹ این تصویر بتازگی از طرف دوستی قدیمی به دستم رسیده. تاریخش مال ۱۹۹۹ و قبل از اعزام ما به اشرف است. مکان هم لس آنجلس و در میان جمعی از اعضا و هواداران مجاهدین. انمی که با دایره ی قرمز مشخص کرده ام خانم آزاده رضایی مسئول ارشد مجاهدین در ایالات متحده است اگر خاطرات و آنچه بر خودم گذشته را بتوانم در درجه نخست به فرزندم و بعد به نسل بعدی جوانان ایرانی منتقل کنم، شاید آنها تجربه ما را تکرار نکنند.”
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مجاهدین خلق چه می گویند و چه می نویسند (اول نوامبر ۲۰۱۳) 02.11.2013 بهزاد علیشاهی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانیلینک به کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی
مجاهدین خلق چه می گویند و چه می نویسند (اول نوامبر ۲۰۱۳)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ متدولوژی متداول مجاهدین 19.07.2013 بهزاد علیشاهی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانیبهزاد علیشاهی- دانلود فایل متنی مطلب
مجاهدین برای پیش برد کارهایشان از یک روش ثابت وحالا دیگر نخ نما استفاده میکنند برای آنها مهم نیست که این شیوه به نتیجه میرسد یا نه , بعد از سالیان حالا دیگر استفاده از شیوه ثابت مهم تر از نتیجه است چرا که خودی ها به نتیجه بخشی آن طبق رسم تایید و تملق اذعان میکنند و غیرخودی ها هم هرچه بگویند از نظر آنان یاوه ای بیش نیست , بعد از گذشت نزدیک به نیم قرن حالا دیگر این شیوه ها تقدسی دارد که هیچ فرد تشکیلاتی نمیتواند و نباید آنها را زیر پا بگذارد , از نظرگاه دیگر هم میتوان گفت که سازمان چاره دیگری هم بجز استفاده از این شیوه ها ندارد, اما بررسی کوتاه این شیوه ها یکم –در مواقع شکست ایدئولوژیک روشها – ندیده گرفتن شکست مانور روی شکست رقبا عمیق بودن موضوع ایدئولوژیک و خارج از سطح فکر بقیه بودن مشخص شدن نتیجه سالها بعد مشخص خواهد شد اذعان افراد به پیروزی و کسب نتایج غیر قابل دید و لمس مثل تحولات درونی و روحی و غیره تحت القائات ذهنی تفسیر قرآن و پیام مسعود رجوی مبنی بر پیروزی بزرگ و فتح الفتوح و درنهایت برگزاری جشن دوم –در مواقع شکست نظامی روشها - بالابردن آمار تلفات طرف مقابل نقل قول از شگفت زدگی ناظران بیطرف و خارجی که عمده آنها جعل و دروغ است نشست مسعود رجوی و تفسیر قرآن و توجیه و اعلام پیروزیهای غیرقابل دید,فتح الفتوح ,حماسه و در نهایت جشن پیروزی سوم –در مواقع شکست سیاسی روشها – مظلوم نمایی و نالیدن از مماشات برگزاری تحصن و تظاهرات و اعتصاب غذا و خودسوزی تا جایی که اصل موضوع فراموش و خود این حرکتها اصل تلقی شود واداشتن اعضای شورا به نوشتن مقاله و سخنرانی با موضوع مظلومیت سازمان و استفاده از نمونه های تاریخ به میدان آوردن پارلمانترهای اسبق با تزریق مقادیر هنگفت پول در صورت عمیق بودن شکست قصه پردازی کشف و افشای یک مرکز هسته ای برای انحراف اذهان و نیروها جشن پیروزی بخاطر انعکاسات بین المللی و فراموش کردن اصل موضوع چهارم –روش نگه داری نیرو روشها –مغرشویی القائات ذهنی کار و نشست و اجازه ندادن به نیرو برای تفکر معلق نگه داشتن در هوا و زمین و ایجاد انتظار برای تحولات بعدی کنسروی کردن نگه داری در آب و نمک ترشی انداختن فریزری کردن در نهایت کشتن و نگه داری بصورت شهید (تاکسی درمی) پنجم – روش برخورد با منتقد روشها – ندیده گرفتن تهمتهای مزدور و بریده و مواجب بگیر مقاله نویسی تشکیلاتی و تکرار تهمت و فحاشی و ساختن و بافتن ضعفهای فردی و اخلاقی و … ساختن سند و مدرک و دستخط و اعتراف نامه و عکس زشت و سیاه وسفید و کدر کردن عکسهای شخص مربوطه یجاد مزاحمت و ضرب و جرح و کتک کاری و ترور شخصیتی و در صورت امکان فیزیکی مقطع مقطع کردن حرفهای شخص مربوطه تا جملاتی را که میخواهند به او نسبت دهند ساختن یک لقب برای او و تبلیغات روی این که به این لقب معروف است استناد کردن به نوشته هایی که برعلیه او نشر دادن بعنوان سند تهدید و شکایت و پرونده سازی ششم –روش جذب حامی خارجی روشها – درخواست استخدام با پول هنگفت تحت تاثیر قرار دادن شخص با دروغ بافی وابستگان فرقه از زندان و شکنجه و کشته شدن اقوامشان فرستادن نامه و کمک مالی از قول مردم حامی مجاهدین برای شخص مربوطه آوردن نفرات هوادار برای تشویق و تملق و چاپلوسی از فرد استخدام شده هفتم – روش نگه داری حامی خارجی روشها – تداوم اقدامات هنگام جذب گرفتن فیلم و سند هنگام پرداخت پول و درخواست سخنرانی و رائه متن دیکته شده هشتم – مقاله نویسی روشها – انتخاب نفر مقاله نویس با توجه به وابستگی یا آشنایی او با کسی که مقاله علیه او قرار است صادر شود سفارش مقاله به شخص انتخاب شده یا نوشتن با نام او استفاده ازیک بیت شعر یک ضرب المثل وکلمات توهین آمیز و کلیشه ای ثبت مقاله به عنوان یک سند نهم – راه انداختن انجمن و سایت روشها – ساختن یک اسم مستعار اغلب زنانه بعنوان مسئول انجمن ساخت یک سایت برای کپی مطالب دیگر سایت ها نوشتن نامه تبریک و تسلیت وهمدردی و امضا در صورت لزوم توسط انجمن مربوطه غالب کردن انجمن مربوطه به اعضا بعنوان حامیان مردمی و بین المللی دهم – نطق های مریم رجوی روشها – جیغ زدن و شعار دادن بجای پرسش و پاسخ و گفتگو صدور بیانیه چند ماده ای و گنجاندن نکاتی در باره زنان و آزادی و …که هیچ کدام را در اشرف عملی نکرده اند. چند جمله به زبان خارجی خواندن از روی نوشته ای با فونتیک فارسی تکرار یک جمله ای که خودش خوشش آمده سه بار پیاپی و دست زدن نفراتی که باید دست بزنند وعده پیروزی نزدیک دادن و نام بردن از مسعود رجویی یازدهم – نطق وپیام مسعود رجوی روشها – اعلام پیام با مارش نظامی و یک سمفونی کلاسیک خواندن پیام با صدای کلفت و بلند و همراهی مارش نشان دادن رفرنس و نکات اشاره شده لابلای پیام بکارگیری کلمات قلمبه سلمبه برای نشان دادن سطح آگاهی اشاره به خاطراتی از گذشته که همه بدانند مسعود زمانی مطرح بوده تمسخر بقیه برای بالا بردن شخص خودش اعتراف به اشتباه بخاطر رئوف بودن و دلرحم بودن و درخواست از بقیه که شما چنین نباشید تهدید مخالفین به افشاگری و کنارگذاشتن دلرحمی بکارگیری کلمات آهنگین ومصرف چند خط شعر شاملو تلاش برای قبولاندن زورکی که پیش بینی هایش درست از آب در آمده استفاده از قرآن برای حفظ وجه مذهبی شخصیتش که روزی قرار بود امام زمان باشد استفاده از اصطلاحات و اخبار روز برای نشان دادن زنده بودن و به روز بودنش مشخص کردن زمانی برای تعیین تکلیف شدن خیلی چیزها برای وادار کردن اعضا به سکوت تا آنموقع دوازدهم – شیوه تحلیل مسائل بین المللی روشها – اعتقاد به اینکه همه مسائل جهان بخاطر حضور مجاهدین است اعتقاد به اینکه همه مسائل جهان در جهت به قدرت رسیدن مجاهدین پیش میروند اعتقاد به اینکه هر چیز و هرکسی علیه جمهوری اسلامی است دوست مجاهدین است حتی سیل و زلزله منفی و تار دیدن جامعه ایران و مثبت و روشن دیدن مناسبات اشرف و لیبرتی سیزدهم –نحوه انعکاس خبری روشها – بایکوت خبرهایی که برایشان سودمند نیست استفاده از عکسهای جعلی برای حس دادن بیشتر به خبرهای جعلی ساختن خبرهای اعتراضی توسط خودشان و ساختن عکس و فیلم در لوکیشن های مشابه و انتشار آن انتشار خبر در یکی از سایتها و نقل قول خودشان از خودشان بعنوان منبع چهاردهم – شیوه تحلیل مسائل داخلی روشها – مردم حامی مجاهدین هستند و همه منتظر آمدن آنها نشسته اند همه به دستورالعملهای مجاهدین کاملا گوش کرده و آنها را اجرا میکنند مردمی که با مجاهدین مخالفند مزدورند وباید کشته شوند قهرمانان کشور , بازیگران و هنرپیشه ها , نوابغ و دانشمندان و همه کسانی که در انتخابات رای میدهند دشمن هستند. اعراب خلیج , اسرائیل وآمریکا وعربستان ملاک تشخیص منافع ملی و تحلیل مسائل داخلی کشورهستند پانزدهم – روش پولشویی و سفید سازی روشها – همیاری و کمک های برنامه ریزی شده هواداران انجمن خیریه و بنیاد و سازمان دست ساز نمایشگاههای هنری و فروش نمایشی آثار اداره کازینو و قمارخانه و فروشگاه در اروپا و آمریکا توسط هواداران کلاهبرداری های اینترنتی وحسابهای مجازی مبادلات بین بانکی بازار بورس شانزدهم –روش برنامه سازی در تلویزیون ورادیو روشها- برنامه ها باید به مذاق دوستان فرقه خوشایند باشد هرچند آنها فارسی بلد نباشند یا نگاه نکنند برنامه ها باید شأن و مقام و ابهت و عظمت رهبری فرقه را بالا ببرد برنامه ها باید ناقض اصول پایه ای فرقه نباشند هیچ برنامه ای نباید به اجازه انعکاس به نظرات مخالف و منتقد بدهد همه برنامه ها باید در کنترل کامل و در تایید تحلیل های روز فرقه باشند مخاطب برنامه ها مردم نیستند پس نباید انعکاس نظرات آنها یا در جهت خواست آنها باشند مخاطب برنامه ها اعضا و هواداران هم نیستند پس نباید در جهت ارتقای سواد و اطلاعات آنها باشند مخاطب برنامه ها صرفأ رهبری فرقه بوده و باید نشاندهنده پیروزی پیش بینی او وموفقیت هایش باشد هفدهم – عکس العمل در قبال پیروزی روشها – چون مورد خاصی در سابقه نیست لاجرم روش کار در اینمواقع قابل ارزیابی نبود احتمالا مارش نظامی ,تکان دادن پرچم و جیغ زدن وپیام مسعود و بکارگیری همه روشها باهم مد نظر خواهد بود. هجدهم –روش گرفتن انعکاس خبری روشها – خریدن خبرنگار یا رسانه ویا درج آگهی بجای انعکاس جازدن یکی از سایتهای خودشان بعنوان منبع خبر برای پخش انعکاس فیل هوا کردن برای فریب خبرنگاران ( مثل کشف مراکز هسته ای , خمپاره باران لیبرتی ,جلسات مریم و…) نوزدهم – روش برگزاری نشست های داخلی روشها – برنامه ریزی نشستها با شروع از لایه بالاتر برای اینکه به پایینی ها بگویند که اینها قبول کردند شما چه میگویید برنامه ریزی نشستها با شروع از لایه بالاتر برای اینکه به آنها بگویند اگر نپذیرید افت رده خواهید داشت وبه لایه پایین میروید. تهدید و شانتاژ برای تایید هر چه بیشتر و زودتر اعضای حاضر در نشست ادامه دادن نشست بصورت کسالت آور و فرسایند تا همه برای تمام شدن و نجات خود با شوق و اشتیاق مطالب نشست را تایید کنند. گره زدن وقوع یک تغییر یا یک چشم انداز را به نتایج نشست تشویق کسانی که مطالب را تایید میکنند و دادن رده و مقام تشکیلاتی به آنها برای تشویق بقیه تحقیر و توهین و حتی کتک کاری کسانی که مشتاقانه تایید نمیکنند برای عبرت گیری بقیه بیستم – روش برگزاری جلسات بزرگ روشها – جلسات بزرگ عموما در اروپا متصور است چرا که در داخل مجاهدین تعداد سالیان سال است که محدود است و مثلا در عراق سی و چند سال است بین سه تا چهار هزار نفر حاضرند وامکان نشست بزرگتر از آن نیست . پول دادن و استخدام کارگر و شرکت دادن آنها در نشست وعده غذا و هتل و تفریح مجانی در پاریس داستانسرایی برای کسانی که نه ایرانی هستند و نه از وقایع ایران با اطلاع هستند و شرکت دادن آنها شرکت دادن دانشجویان لهستانی که توان مالی مسافرت ندارند و برای مسافرت سه روزه حاضرند چند ساعت در سالن بنشینند. دعوت از کلوپهای مختلف مثل موتورسواران , همجنسبازان , ورزشکاران و.. با قول تامین بخشی از هزینه های آنان استخدام سیاهی لشکر از شرکتهایی که برای بازی در این فیلم و سریال این نفرات را در اختیار دارند استخدام مستخدم برای خدمات سالن به تعداد زیاد و بعد درخواست از آنها برای پوشیدن تی شرت عکس دار و نشستن و تکان دادن پرچم وعکس رهبران بالابردن آمار حاضرین با فرمول ضربدر ده و بیست و سی و صد به فراخور نیاز سیاسی ونه محل جلسه بیست و یکم –روش جذب نیرو روشها – کاریابی فراری دادن مجرمان با پذیرش در مکانهای فرقه ای مثل اشرف و لیبرتی درخطر انداختن هواداران سابق و خانواده هایشان برای ایجاد روحیه استیصال و ناچاری برای پیوستن آنها وعده های پیروزی و حمایت های بین المللی استفاده از آیات قرآن , مطالب مارکس و لنین و مائو , زندگینامه چگوارا , اصول دمکراسی نوین , اصول سنتی مذهبی , لائیک وسکولاریته , نشان دادن تصاویر زنان و دختران در اشرف و لیبرتی , استفاده از حس انتقام , خشم , کینه , بکارگیری کلمات غیرت و غرور و مردانگی و هرچیز دیگری که ممکن کسی را تحت تاثیر قرار دهد . دانلود فایل متنی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چرا رهبری فرقه رجوی از جدا شدگان و منتقدین متنفر است؟
حسن پیرانسر ، پاریس15یولی2013
حسن پیرانسر ، پاریس اینروزها رجوی افسارپاره کرده است ، البته مدتی است که این رهبر مالیخولیایی و دیوانه سکس !و قدرت !،افسار پاره کرده است و به لجن پراکنی و تهمت و اتهام زدن بر علیه هر جنبنده ای که دهان بر انتقاد علیه او وزنان حرم او و شهوات جنسی او بگشاید، اقدام میکند ، حالا باید دید دلیل و دلایل این مارک زدن ها چیست. رجوی چون بخوبی آگاه است و میداند که هیچ جایگاهی در بین ایرانیان ،چه در ایران و چه در خارج، ندارد میخواهد برای خود بزرگ بینی و اینکه نشان دهد که او و فرقه اش اپوزیسیون دولت وقت ایران است مجبور است بدین طریق خود را مطرح کند که تمام دنیا ماموران جمهوری اسلامی ایران و عضوی از سپاه پاسداران هستند و میخواهند فرقه رجوی را افشا و نابود کنند. و از اینطریق به خود و فرقه اش مشروعیت سیاسی و ماندگاری بدهد و بگوید که ما در بین اپوزیسیون های موجود نامبر وان هستیم چون دشمن زیاد داریم.!!!! رجوی بخوبی میداند که تنها کسانی که یک زمان با او و فرقه اش بوده اند ، تنها کسانی هستند که میتوانند مناسبات کاملا سرکوبگرانه و دیکتاتوری و فرقه ای او را افشا کنند، همین جدا شدگان با سوابق طولانی هستند. پس او ضروری میداند که با مارک زدن و تهمت و لجن پراکنی و حتی حذف فیزیکی آنها رااز صحنه حذف و دورکند، ولی رجوی باید بداند که جدا شده20 الی 25 ساله چیزی برای از دست دادن ندارد که خودش را از صحنه حذف کند چون او تمامی لذایذ زندگی و عمر مفید خود را از دست داده است. رجوی خود را امام حسین میداند و فرقه اش را حسینی و و رهرو او میداند پس هر کسی که با او و فرقه اش ستیز کند دشمن امام حسین و شهدای کربلا میداند . حالا از این مردک کلاش و مالیخولایی و زن باز باید پرسید که اگر تو امام حسین زمان هستی!! و مریم حضرت فاطمه!! است پس چرا مخفی شده ای و از ترس جان مرئی نمی شوی؟!! مگر امام حسین مخفی شد؟!! حال آدم از اینهمه شیادی و عوامفریبی بهم میخورد . تو حال آدم را بهم میزنی و آدم شرم میکند که بگوید در سازمان و فرقه تو عضو بوده است. در پایان باید بگویم که جداشده زنده است و نفس میکشد تا روزیکه مسعود و مریم رجوی در یک دادگاه به محاکمه کشیده شوند و در انروز من و سایر جدا شدگان با خوشحالی و مسرت در دادگاه شرکت خواهیم کرد و شهادت خواهیم داد و انروز دورنیست. پس به رجوی باید گفت ماامضا خون و نفس به وجدانهای خود داده ایم تا تو را به دادگاه خلق بکشانیم تا پاسخگوی اعمال خود و جنایاتت باشی و تا آنروز ما ساکت نخواهیم نشست. با افتخار حسن پیرانسر/ پاریس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فعالیت جوانان فرقه ستیز فرانسوی ، فرقه مجاهدین را در خیمه شب بازی ویلپن پاریس رسوا کرد
تحریریه ایران قلم، بیست و ششم ژوئن 2013
براساس اخبار
موثق دریافتی از افراد شرکت کننده در خیمه شب بازی
فرقه رجوی در سالن ویلپنت پاریس ، تعدادی از جوانان
شجاع فرانسوی در هنگام سخنرانی مریم رجوی اقدام به پخش
بروشورهای افشاگرانه علیه فرقه رجوی کرده اند.
http://www.youtube.com/watch?v=l_gn5rwvDGg
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مصاحبه ایران قلم با آقایان محمد حسین سبحانی بهزاد علیشاهی در آکسیون اعتراضی علیه فرقه مجاهدین در میدان تروکادرو پاریس
ایران قلم، بیست و ششم ژوئن 2013
شهروز تاجبخش:
تاجبخش:
مصاحبه ایران
قلم با آقای بهزاد علیشاهی در آکسیون اعتراضی علیه
فرقه مجاهدین در میدان تروکادرو پاریس
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مصاحبه ایران قلم با آقای مهدی خوشحال و خانم بتول سلطانی در آکسیون اعتراضی علیه فرقه رجوی در میدان تروکادرو پاریس
ایران قلم، بیست و پنجم ژوئن 2013
مصاحبه ایران
قلم با آقای خوشحال در آکسیون اعتراضی علیه فرقه رجوی
در میدان تروکادرو پاریس
مصاحبه ایران قلم با خانم سلطانی در آکسیون اعتراضی علیه فرقه رجوی در میدان تروکادرو پاریس
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیانیه پایانی شرکت کنندگان در آکسیون اعتراضی علیه فرقه تروریستی در پاریس ( فارسی و فرانسه ) ما خواستار آزادی اسیران فرقه رجوی از اشرف و لیبرتی هستیم
ایران قلم، بیست و سوم ژوئن 2013
ما فعالین حقوق بشر و جداشدگان از فرقه تروریستی مجاهدین خلق که رهبری آن در پاریس مستقر می باشد با هدف نفی خشونت ، تروریسم و فرقه گرایی و کمک به نجات اسیران دربند رجوی در این گردهمایی شرکت کرده ایم. سازمان مجاهدین خلق مستقر در اوورسورواز فرانسه طي يك پروسه طولانی در سه دهه گذشته و با تاكيد بر دو محور ايدئولوژيك و نظامی خود ، به فرقه ای مذهبي – تروریستی تبدیل شده که بیش از سه دهه اعضای خود را در یک سیستم بسته مافیایی تحت مغزشویی قرار داده و ازاین جهت به یکی از اصلی ترین ناقضان حقوق بشر بدل گشته است که کمترین پایگاه توده ای و جایگاه سیاسی در میان ایرانیان ندارد .
این روزها
سازمان مجاهدین در تنگناهای بسیاری دست و پا میزند که
شاید به نوعی مکافات اعمال غیر اصولی سالیان گذشته اش
می باشد : رهبر این جریان آقای مسعود رجوی بیش از ده
سال است که تحت تعقیب قرار دارد و خفیفانه در خفا به
سر میبرد ، پرونده مریم رجوی بر سر قضایای ۱۷ ژوئن در
ارتباط با پولشویی و اعمال تروریستی هنوز در دادگاههای
فرانسه باز است و موج ریزش نیرو در بالاترین سطوح ،
تشکیلات مجاهدین را در بر گرفته است .
ما از کلیه انجمن ها و کانونهای مدافع حقوق بشر و کارشناسان امور فرقه گرایی و ضد تروریسم ، خانواده های قربانیان که در برگزاری این گردهمایی بزرگ فعالانه شرکت داشته اند، سپاسگذاری می کنیم و با توجه به اینکه بخش گسترده ای از حاضرین را اعضای جداشده از سازمان مجاهدین خلق ، پشتیبانان آنها و خانواده های قربانیان تشکیل می دهند ، محورهای این بیانیه مبنای هماهنگی فعالیت های امضا کنندگان خواهد بود.
۱ـ از دولت عراق ، آمریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا درخواست داریم نسبت به اعضای مجاهدین که در قرارگاه اشرف حضور دارند احساس مسئولیت کرده وامکان انتقال انفرادی آنان را به کشور های ثالث فراهم آورند ، از رهبران مجاهدین می خواهیم که درخواست انتقال فوری از عراق را در راس خواسته های خود قرار داده و تمام امکانات حقوق و مالی خود را در این مسیر بکار گیرند. قربانیان فرقه رجوی می بایست امکان انتخاب سرنوشت خود را به عنوان یک انسان آزاد داشته باشند جا در هر کجا و هر طور که می خواهند زندگی کنند .
۲ـ ما ضمن حمایت از جدایی آقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی از شورای ملی مقاومت و ازج نهادن بر انتخاب آگاهانه و آزادانه ایشان و محکوم کردن اتهام زنی از سوی مجاهدین علیه آنان و خانم عاطفه اقبال و آقایان یغمایی و مصداقی ، از دیگر اعضای شورای فرمایشی رجوی و منتقدین نیز می خواهیم که با تأسی به دوستانشان با جداشدن از جریانی که ننگ ایران و ایرانی است ، استقلال خود را نشان داده و در راستای آزادی و آبادی ایران عزیز در قالب تشکلی دمکراتیک و اخلاق مدار به فعالیت های خود ادامه دهند .
۳ـ ضمن محکوم کردن نمایش تبلیغاتی مجاهدین در ویلپنت پاریس که قرار است روز 22 ژوئن 2013 با صرف هزینه های گزاف و پرداخت پول های باد آورده به سیاستمداران اجیر شده در ازای دقایقی سخنرانی و با جمع کردن سیاهی لشگر از گوشه و کنار شکل می گیرد تا مجاهدین را نیروی تغییر در ایران قالب کند ، خاطر نشان می کنیم که سازمان مجاهدین آلترناتیو دمکرات رژیم ایران و بدیلی برای آن نیست بلکه خود مهمترین عاملی است که روند پیشرفت دمکراسی در ایران را با اَعمال خشونت آمیز و تروریستی و سنگ اندازی های داخلی و بین المللی در این مسیر به تعویق انداخته است .
۴ـ مریم رجوی رهبر فرقه مجاهدین خلق که در اوورسورواز فرانسه مستقر می باشد ، در صدد است به هر قیمت وهمچنان ساختار این فرقه تروریستی را حفظ کند در این راستا و پس از انتقال اولین دسته از نفرات مستقر در لیبرتی به کشور آلبانی ، با اعزام سرسپردگان تشکیلاتی اش از قلعه اوورسورواز در فرانسه تلاش دارد که همچنان نفوذ فرقه ای را بر افرادی که به دنیای آزاد رسیده اند ادامه دهد و حفظ کند ، ما ضمن محکوم کردن این تلاشهای ضد بشری از مجامع جهانی ذیربط از جمله کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و اداره پناهندگان کشورآلبانی خواهان جلوگیری از این اِعمال فشارهای مجرمانه هستیم و درخواست داریم که امکان ارتباط آنها با خانواده هایشان و نیز دسترسی آزاد و بی قید و شرط به اطلاعات و اخبار را برایشان فراهم نماید .
در پایان بار دیگر ضمن محکوم کردن فعالیتهای ضد ایرانی مجاهدین خلق در عرصه بین المللی وسرکوبی و اِعمال فشار براعضای اسیر در اشرف و لیبرتی ، خواهان آزادی تمام ناراضیان فرقه رجوی و حفظ کرامت منتقدین بی عدالتی و ظلم می باشیم و در این راه تا محقق شدن اهداف انسانی مان از پای نخواهیم نشست.
کمیته برگزار کننده گردهمایی پاریس 21.06.2013
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
La déclaration des participants à l'action et de la Convention de Paris
Nous demandons la liberation des otages d 'ashraf et la camp de libertee
Nous les activistes de droit de l'homme et les anciens membres de MKO, qui est basée à Paris, avec l'objectif de la violence, et le terrorisme, le sectarisme et aider à sauver les captifs captive.Radjavi ont participé à cette réunion. MKO Basé à Auvers-sur-Oise au cours d'un long processus, au cours des trois dernières décennies l'accent mis sur la base idéologique et militaire est devenu une Culte religieux - terroriste, dans un système fermé qui a plus de trois décennies de lavage de cerveau de cette façon est devenu l'un des plus grands violateurs des droits de l'homme et au statut politique parmi les plus bas. Ces jours-ci de nombreux membres de MKO cherche un moyen pour effacer le sombre passé. M. Massoud Radjavi, leader au cours des dix années a été poursuivis il est dans la clandestinité. Cas juridique de Mariam Radjavi le 17 Juin dans le cadre d'affaires de blanchiment d'argent et le terrorisme est toujours en cours, Et perte des membres le plus haut niveau. Nous remercions des associations et des organisations des droits de l'homme et les experts de sectarisme et les Familles des victimes qui a participé activement à ce grand événement. Et étant donné qu'une grande partie des membres sont des anciens membres et familles des victimes les sujets seront signataires de la présente les activités de coordination à base.
1-.Nous demandons de l’Irak et l’Amériques et l'Union Européenne, vis à vis des membres du MKO dans le camp d'Ashraf donne la possibilité de les transférer vers des pays tiers et nous demandons des leaders Moudjahidins de transfert immédiat et tous les équipements financier et juridique Les victimes de sectes devraient avoir l’autorité de choisir leur propre destin comme un homme libre ou ils le veulent vivre.
2-Nous soutenons la séparation de Monsieur Ghasim et Monsieur Rohani du Conseil Résistance Nationale et de respecter leur choix libre et éviter des accusations par Moudjahidine. Nous soutenons la séparation de Mohammad Reza Rohani de NCIR et Dr. Ghasim et nous appuyons sur leur choix libre et éclairé et de condamner des accusations par les moudjahidines et aussi par Mariam Radjavi. Et nous exigeons la libération de tous les dissidents, et nous demandons aussi de Madame Atefé éghbali et Monsieur Yaghmai et Monsieur Mesdaghi et d'autres membres du Conseil montrent leur indépendance et pour la liberté et la prospérité de l'Iran.
3_Nous condamnons la réunion des moudjahidin à Paris est prévue pour le 22 Juin, 2013, par des dépenses exorbitantes. Pour Les politiciens engagés, seulement pour leurs présences ou deux minutes de discours. Nous vous rappelons que le MKO n’est pas une alternative démocratique pour l’avenir de l’Iran au contraire ils peuvent empêcher la route de la démocratie.
4-Chef MKO Mariam Radjavi, qui est basé en France Auvers-sur-Oise veulent garder et entretenir cette secte et pour cela transfert leur membres en Albani pour déployé en Albani. L’organisation a envoyé ses membres à l’Albani pour continuer la garde de ce culte. Nous condamnons ces efforts inhumains et nous demandons de la communauté internationale, de faire pressions sur ses organismes criminels. Nous demandons que ses otages puissent contacter librement leur famille et ainsi aux informations des journaux la télévision et l’internet et l'accès libre et aux informations.
Nous condamnons une fois de plus les activités de MKO sur la scène internationale et la pression sur les captives dans les camps d’Ashraf et la liberté. Mariam Radjavi tente de maintenir à tout prix la structure de la secte terroriste et nous condamnons ses efforts inhumains et nous demandons de l’agence des refugies du HCR des nations unies et aussi le centre des refugies en ALBANI. Une fois de plus nous condamnons les activités inhumaines de cette secte et aussi leurs activités anti-iraniennes des MKO sur la scène internationale et aussi la répression sur les membres qui sont considérée comme les otages dans les camps d’Ashraf et Liberté et nous exigeons aussi les libérations de toutes les dissidentes de cette secte et pour arriver à notre objectif nous ne cesserons pas.
La réunion du Comité d'Organisation à Paris 21.06.2013
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برگزاری اکسیون اعتراضی و افشاگرانه علیه فرقه مجاهدین در میدان تروکادرو پاریس
ایران قلم، بیست و دوم ژوئن 2013
به دنبال سلسله آکسیون های افشاگرانه اعضای سابق و منتقدان فرقه تروریستی مجاهدین خلق، روز جمعه ۲۱ یونی ۲۰۱۳ در میدان تروکادرو شهر پاریس تجمع اعتراضی بزرگی توسط ایرانیان آزاده و جدا شدگان از این سازمان و خانواده های قربانیان فرقه رجوی برگزار گردید .
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مصاحبه با خانمها بتول سلطانی و زهرا میرباقری در آکسیون کلن - آلمان
ایران قلم، بیست و یکم ژوئن 2013
روز چهارشنبه ۱۹ یونی ۲۰۱۳ درشهر کلن آلمان آکسیون افشاگرانه و اعتراضی منتقدان ،اعضای جداشده مجاهدین برگزار شد .در این گردهمایی که با استقبال شهروندان آلمانی روبرو گشت ، با برپایی میز کتاب و توزیع بروشورهای روشنگرانه میان شهروندان ، سیاست های مخرب رهبران فرقه رجوی افشاء و به نقد عموم گذاشته شد .
مصاحبه خانمها بتول سلطانی و زهرا سادات میرباقری حول این آکسیون و وضعیت اخیر فرقه رجوی
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مصاجبه با آقایان محمد سحانی و مهدی خوشحال و مهدی سجودی و شهروز تاج بخش در آکسیون کلن - آلمان
ایران قلم، بیست و یکم ژوئن 2013
روز چهارشنبه ۱۹ یونی ۲۰۱۳ درشهر کلن آلمان آکسیون افشاگرانه و اعتراضی منتقدان ،اعضای جداشده مجاهدین برگزار شد .شرکت کنندگان در این آکسیون با انجام مصاحبه هایی به توضیح پیرامون وضعیت کنونی فرقه رجوی در سراشیب سقوط و سرنگونی پرداختند .
مصاحبه آقایان
سبحانی ، خوشحال ، سجودی و تاج بخش
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آکسیون
اعتراضی علیه فرقه تروریستی مجاهدین در شهر کلن آلمان
تحریریه ایران قلم، بیستم یونی 2013
بنا به گزارش خبرنگار ایران قلم ،روز گذشته شهر کلن آلمان شاهد آکسیون افشاگرانه و اعتراضی منتقدان ،اعضای جداشده مجاهدین و نمایندگان خانواده های اعضای اسیرمجاهدین خلق در کمپ لیبرتی بود . در این آکسیون که با شرکت انجمن های حقوق بشری و فعالان سیاسی و منتقد سازمان مجاهدین برگزار گردید ، با برپایی میز کتاب و توزیع بروشورهای روشنگرانه میان شهروندان آلمانی ، سیاست های مخرب رهبران فرقه رجوی افشاء و به نقد عموم گذاشته شد .
شرکت کنندگان در این آکسیون با انجام مصاحبه هایی به توضیح پیرامون وضعیت کنونی فرقه رجوی در سراشیب سقوط و سرنگونی پرداختند .
همانطور که می دانید طی روزهای آینده مجاهدین برآنند که همچون سالهای پیش با به راه انداختن نمایش تبلیغاتی دیگری در ویلپنت پاریس بار دیگر با کشاندن سیاهی لشگرغیر ایرانی و هزینه های هنگفت برای خرید سیاستمداران بازنشسته جهت سخنرانیهای چند دقیقه ای، به زعم خود قدرت پوشالی تشکیلاتشان را به نمایش بگذارند و بار دیگر خود را به جریانهای جنگ طلب آمریکایی عرضه کنند .
از سوی دیگر موج فزاینده ریزش نیرو در تشکیلات فرقه و شورای موسوم به ملی مقاومت ، بحران بی سابقه ای را رودرروی رهبران فرقه قرار داده است ، بحرانی که راه خلاصی از آن نیست و به فروپاشی محتوم مجاهدین راه خواهد برد .
افراد و انجمن های شرکت کننده با تاکید بر ضرورت توجه سازمانهای بین المللی به مسئله اعضای اسیر در لیبرتی و انتقال آنها به کشورهای ثالث به ادامه تلاشهای خود تا آزادی یکایک اسیران تشکیلات رجوی پای فشردندوشهروندان المانی ازاین اکسیون واهداف انجمن های برگزارکننده اکسیون حمایت کردند
خبرهای تکمیلی و فیلم های ویدیویی این آکسیون در روزهای آینده به اطلاع می رسد .
تحریریه ایران قلم
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه دفتر کانون ایران قلم در پاریس به نخست وزیر آلبانی پناهجویان پناهنده به کشورتان را دریابید
دفتر کانون ایران قلم، اول یونی 2013، پاریس
جناب آقای سالی بریشا نخست وزیر محترم کشور آلبانی، با احترام ما گروهی از جدا شدگان از سازمان مجاهدین خلق ایران که از مقرهای این سازمان در عراق و مشخصا اشرف و لیبرتی بیرون آمده ایم و اکنون در فرانسه هستیم نگران وضعیت دوستانمان که اخیرا در دو سری از کمپ لیبرتی به کشور شما منتقل شده اند هستیم. رهبری سازمان مجاهدین خلق ابران با ترفندها و بهانه های مختلف از اعلام اسامی افرادی که از کمپ لیبرتی در عراق به کشور شما منتقل می شوند خودداری می کند و مانع اعلام آن از سوی سازمان ملل و طرفهای درگیر موضوع می شود در حالیکه خانواده های ساکنان لیبرتی در ایران و خارج حق دارند از سرنوشت فرزندانشان بعد از دهها سال بی خبری مطلع شوند و هدف رهبری سازمان از جلوگیری از انتشار اسامی محروم کردن خانواده ها از ارتباط با فرزندانشان برای بیرون آوردن آنان از اسارت این سازمان می باشد سازمانی که مدتها است که دیگر نه یک نیروی سیاسی بلکه یک سکت و فرقه به شمار می رود. از طرف دیگر رهبری سازمان مانع دستیابی افراد منتقل شده به وسایل ارتباطی و تماس با خانواده هایشان می شود و تنها که خودسان را از تشکیلات این سازمان جدا کرده اند توانست اند به وسایل ارتباطی دست یابند. ما با دوستانمان در آلبانی که مخالف رهبری این سازمان بودند و بلافاصله بعد از رسیدن به آلبانی از این سازمان جدا شده اند در تماس هستیم. آنها می گویند که رهبری سارمان شخصی به نام حسن نایب آقا را به عنوان نفر در تردد و فردی به نام محمود هاشمی را به عنوان نفر ثابت ار فرانسه به آلبانی برای اداره امور تشکیلاتی آنجا فرستاده و آنها هرگونه ارتباط با خانواده و بیرون را برای افراد تشکیلاتی که می خواهند همچنان در تشکیلات سازمان باشند ممنوع کرده اند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامۀ مسئولین دفتر کانون ایران قلم در پاریس به آقای پاسکال دگویم نمایندۀ پارلمان فرانسه
تحریریه ایران قلم، اول یونی 2013
جناب آقای پاسکال دگویم Pascal Deguilhem نمایندۀ مجمع ملی فرانسه،
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگاهی به گردهمایی آتی مجاهدین در ویلپنت پاریس ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ یک سرفصل تاریخی ضد تروریستی است که ماسک حقوق بشر مجاهدین را از چهره آنها برداشت
تحریریه ایران قلم، بیست و نهم مای 2013
سقوط صدام حسین ، خلع سلاح و خنثی سازی مجاهدین توسط نیروهای ائتلاف در عراق و در پی آن حمله پلیس فرانسه به مقر اصلی مجاهدین در اوورسوراوآز(۱۷ژوئن ۲۰۰۳ ) فصل جدیدی را در تاریخچه فرقه مجاهدین خلق به ثبت رساند.اخطاری که کشورهای غربی با پیشآهنگی دولت وقت فرانسه بر تحمل ناپذیری اعمال تروریستی تاکید کرده و آنها را درمسیر قوانین اجتماعی_سیاسی کشورهای اروپایی قرار دادند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیدار هیأتی از کانون ایران قلم با مسئولین دفتر کمیساریای عالی ملل متحد در پاریس
ایران قلم، بیست و هشتم مای 2013
روز گذشته
هیأتی از کانون ایران قلم شامل آقایان قربانعلی حسین
نژاد و غفور فتاحیان ضمن دیدار با مسئولین دفتر
کمیساریای عالی امور پناهندگان ملل متحد در پاریس در
محل این دفتر در پایتخت فرانسه نامه اعضای این کانون
شامل گروهی از جداشدگان از سازمان مجاهدین خلق و
خانواده های برخی ساکنان کمپ لیبرتی در عراق به رئیس
کمیساریای عالی امور پناهندگان ملل متحد در ژنو آقای
آنتونیو گوترز را مبنی بر درخواست اعمال فشار بر رهبری
این سازمان بویژه مریم رجوی در پاریس برای لغو دستور
داخلی خود مبنی بر تحریم مصاحبه با کمیساریا توسط
ساکنان کمپ لیبرتی در بغداد و فکر کردن به انتقال به
کشور ثالث تسلیم مسئولین دفتر کمیساریا در پاریس
کردند. مسئولین دفتر ضمن استقبال از اعضای هیأت کانون
ایران قلم قول دادند که نامه را به رئیس کمیساریا در
ژنو آقای گوترز برسانند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تبریک کانون ایران قلم بمناسبت تشکیل کانون ایران ستارگان
ایران قلم
بدنبال گسترش
انجمن های حقوق بشری توسط فعالین حقوق بشری و رها
شدگان از فرقه رجوی که در راستای رهایی سایر قربانیان
گرفتار در فرقه رجوی و افشاگری در مورد عملکرد فرقه
گرایانه این فرقه تشکیل گردیده اند، انجمن ستارگان
ایران نیز در کشور سوئیس آغاز بکار کرد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به آقای رمی پاگانی شهردار ژنوـ سوئیس
ایران قلم
آقای رمی پاگانی شهردار ژنو
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |