_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran_ghalam@yahoo.de
کارشکنی فرماندهان (سازمان مجاهدین) خلق در روند خروج اعضای خود از عراق
بنیاد خانواده سحر، بغداد 26.05.2014
لینک به منبع کتابات فی المیزان گزارش لس آنجلس تایمز دکتر عدنان السراج روزنامه “لس آنجلس تایمز” آمریکا طی گزارشی از عدم همکاری رهبران سازمان مجاهدین خلق با مقامات عراقی در پرونده ترک خاک عراق خبر داد؛ مساله ای که تلاش های بین المللی برای یافتن کشوری جایگزین برای افراد این سازمان را دچار مشکل خواهد کرد؛ افرادی که از سوی رهبران خود با زشت ترین برخورد و رفتار مواجه هستند و بر آن ها از سوی رهبرانشان اقامت اجباری در مرزهای اردوگاه، تحمیل شده است. در این گزارش همچنین آمده است رهبران سازمان خلق همچنان هرگونه تلاش ها در زمینه اخراج عناصر این سازمان از مرزهای عراق را دچار مشکل می نمایند؛ علی رغم اینکه فراخوان های متعدد بین المللی و آمریکایی در این باره صادر شده است و این مساله ای است که اعضای سابق این سازمان نیز بر آن تاکید کرده اند. به گزارش این روزنامه یک مقام مسئول در وزارت خارجه آمریکا عنوان کرده است که فرماندهان سازمان مزبور با هیچ یک از تلاش های بین المللی صورت گرفته در زمینه اسکان مجدد افراد و اعضای سازمان خلق همکاری نکرده است؛ علی رغم اینکه اقامت آنان در عراق با خطرهای زیادی رو به رو است. از سوی دیگر “پیت جونز” معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک تصریح کرد: «علی رغم تلاش های صورت گرفته از جانب ایالات متحده آمریکا در ایجاد ارتباط و همکاری با رهبران سازمان مجاهدین خلق، اما فرماندهان این سازمان صرفا به عده کمی از افراد خود اجازه خروج از اردوگاه داده است.» حال جای این سوال مطرح است که اهداف حقیقی فرماندهان سازمان خلق از این همه اصرار و کارشکنی در پرونده اسکان مجدد عناصر این سازمان چیست؟ فکر می کنم روش های فریب کارانه و شیوه های گمراه کردن رسانه ای و میدانی که رهبران سازمان مجاهدین خلق از آن ها استفاده می کنند برای همگان کاملا آشکار شده است؛ ترس فرماندهان این سازمان به خاطر از هم گسیخته شدن تشکیلات سازمانی مجاهدین خلق و همچنین تلاش برای جلوگیری از تحت پیگرد قرار گرفتن فرماندهان این سازمان باعث شده تا از افراد و اعضای خودشان به عنوان سپرهای انسانی در داخل اردوگاه استفاده نمایند. این در حالی است که هر گونه فراخوان در جهت سرعت بخشیدن به روند اسکان مجدد و اخراج عناصر این سازمان از عراق با سرکوب و پرخاشگری پاسخ داده می شود. از سوی دیگر دفتر سازمان خلق در پاریس پایتخت فرانسه در رابطه با این مساله بیانیه ای را صادر کرده که پر از مغالطه است. در این بیانیه خواسته شده تا “هرچه سریعتر همه افراد ساکن در اردوگاه، با هم در یک مکان اسکان یابند.” این مساله با توافقنامه امضا شده با کمیساریای سازمان ملل متحد در امور پناهندگان تناقض دارد. این توافقنامه تاکید دارد که کمیساریا، لیبرتی را به عنوان کمپ سازمان خلق به رسمیت نمی شناسد و روند اسکان مجدد ساکنان اردوگاه به صورت انفرادی صورت می گیرد. این در حالی است که هیچ کشوری حاضر نیست همه افراد سازمان خلق را با هم در سرزمین خود اسکان دهد. در این بیانیه مشخص است که فرماندهان این سازمان به افراد خود اجازه خروج از اردوگاه را نمی دهند و آن ها را مجبور به ماندن در مرزهای اردوگاه کرده اند؛ به طوری که در بیانیه آمده است: «چگونه اردوگاه را ترک کنیم و زندگی خود را نجات دهیم در حالی که دوستان و نزدیکانی در اردوگاه داریم و نمی توانیم به آن ها بی توجه باشیم.» نکته جالب دیگر اینکه در بیانیه سازمان از “تلاش های بی وقفه” رهبران اردوگاه و نمایندگان آنان در پاریس به منظور قانع ساختن ۳۴۰ تن از ساکنان اردوگاه برای اسکان مجدد آنان سخن به میان آمده است که این مساله مرا به یاد ضرب المثل معروف عربی می اندازد که می گوید: “شر البلیه ما یضحک” فکر می کنم که رهبران سازمان خلق به طور عمد خود را به فراموشی می زنند و تلاش هایی را که در جهت قانع ساختن تعدادی از ساکنان این اردوگاه برای رد پیشنهاد پناهندگی در فنلاند به بهانه نبودن هموطنان ایرانی در آنجا را به طور عمد نادیده می گیرند و همچنین فرماندهان این سازمان به طور عمد تلاش هایی را که برای ایجاد کارشکنی در زمینه روند اسکان مجدد بیش از ۲۰۰ تن از اعضای خود در آلبانی انجام داده اند را از یاد برده اند. . نماینده ائتلاف دولت قانون: اجازه نمی دهیم تا سازمان خلق در عراق بماند
لینک به منبع سایت الرآی تاریخ انتشار: ۲۰ مه, ۲۰۱۴ نجف اشرف – سیاسی – سایت الرأی “ازهار عمران الطریحی” عضو ائتلاف “دولت قانون” و نماینده استان نجف در پارلمان عراق تصریح کرد: «دولت آینده عراق اجازه نمی دهد تا اعضای سازمان تروریستی خلق بیش از سال جاری که در پیش داریم در عراق باقی بمانند.» “الطریحی” که در انتخابات پارلمانی عراق پیروز شده است عنوان کرد: «دولت فعلی عراق مدت زمان طولانی است که بر مساله اخراج این گروه از کشور فعالیت می نماید؛ اما جامعه بین الملل در رابطه با این موضوع با ما همکاری نکرده است.» “الطریحی” همچنین اظهار داشت: «برخی نمایندگانی که با سازمان تروریستی خلق همکاری دارند از انتخابات کنار گذاشته شدند و برخی دیگر نیز در انتخابات شکست خوردند؛ بنابر این آن ها دیگر نخواهند توانست زیر سقف پارلمان از آن ها دفاع کنند.» نماینده ائتلاف “دولت قانون” در پارلمان عراق همچنین از جامعه بین الملل و سازمان ملل متحد خواست تا دولت جدید عراق را در اخراج عناصر سازمان تروریستی خلق از این کشور یاری دهند. وی همچنین افزود: «دادستانی وظیفه دارد تا افرادی که در عملیات تروریستی و کشتار مردم عراق دست داشتند را محاکمه نماید.» . نماینده حزب المواطن: بقای سازمان خلق در عراق، جنایت است
لینک به منبع الرأی (خبرگزاری بین المللی الرای) تاریخ انتشار : ۲۴ مه, ۲۰۱۴ بغداد – بخش سیاسی – سایت الرأی “حسن وهب” نماینده حزب “المواطن” (شهروندان) در پارلمان عراق با بیان اینکه بقای سازمان تروریستی خلق در این کشور پس از سرنگونی رژیم صدام تا کنون، جنایتی بزرگ به حساب می آید؛ بر لزوم اخراج عناصر این گروه تروریستی از کشور در سریع ترین وقت ممکن تاکید کرد. “حسن وهب” طی گفتگویی مطبوعاتی خاطر نشان ساخت: «سازمان ملل متحد و جامعه بین الملل و در رأس آن ایالات متحده آمریکا مسئولیت عدم اخراج سازمان تروریستی خلق و نیافتن کشور سوم در جهت اسکان آنان را برعهده دارد.» نماینده فراکسیون “المواطن” در پارلمان عراق همچنین اظهار داشت: «دولت عراق طی ۸ سال گذشته با شیوه انسان دوستانه با موضوع سازمان تروریستی خلق تعامل کرده تا مساله این پرونده هر چه سریعتر خاتمه یابد.» وی افزود: «کشورهای غربی که دم از حقوق بشر می زنند، همین کشورها امروز مخالف پذیرش و اسکان عناصر این سازمان در کشورهای خود هستند و دلیل مخالفت آن ها تاریخ جنایتکارانه سازمان و عملیات تروریستی است که مرتکب شده اند.» “حسن وهب” با بیان اینکه عراق به درخواست های مبنی بر بقای سازمان خلق در کشور توجهی نمی کند، از سازمان و ارگان هایی که از سازمان خلق حمایت می نمایند خواست تا کشورهای خود را برای اسکان و پذیرش عناصر تروریستی خلق قانع سازند.
_________________________________________________________ برگزاری همایش جنایات فرقه رجوی در بغداد – سازمان “عدالت برای دفاع از قربانیان عراق”
بنیاد خانواده
سحر، بغداد، بیستم نوامبر ۲۰۱۳ مراسمی در روز شنبه ۱۶ نوامبر ۲۰۱۳ با حضور شخصیت های عراقی در دانشگاه بغداد با عنوان “عراق جدید (اشرف سابق) و جنایات سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی)” تشکیل شد. این مراسم با حضور رؤسای عشایر و شخصیتهای عراقی برگزار گردید. آقای موفق الربیعی مشاور سابق امنیت ملی نخست وزیر عراق و دیگر سخنرانان این جلسه به تشریح جنایات فرقه رجوی علیه ملت عراق پرداختند. این جلسه از نظر سیاسی برد بسیار خوبی در میان مخاطبان داشت. سخنان سخنرانان تماما مستند به مدارک قانونی و شهادت تعداد کثیری از قربانیان فرقه رجوی در عراق و همچنین جمع بسیاری از جداشدگان این فرقه و خانواده های آنان بود. تعدادی از اصحاب رسانه ها هم در این جلسه شرکت داشته و به تهیه گزارش و عکس پرداختند. علاوه بر آقای موفق الربیعی، آقای نافع عیسی و جناب آقای موسوی و تعدادی از نمایندگان مجلس عراق و چند تن از دانشگاهیان و شعرا و ادیبان عراقی به ایراد سخنرانی و قرائت ابیاتی مبادرت ورزیدند. تمامی سخنرانان بر این نکته حیاتی تأکید داشتند که افشای جنایات سازمان مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی اقدامی بسیار ضروری در جهت حفظ منافع امنیت ملی عراق و همچنین برقراری صلح و دوستی در داخل این کشور است. جالب توجه است که قبل از تشکیل این جلسه، شورای ملی مقاومت (ویترین غربی پسند سازمان مجاهدین خلق در فرانسه) واکنش تندی نسبت به این تشکیل آن نشان داد و پیشاپیش تمامی شرکت کنندگان در آنرا عاملین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران معرفی نمود. در این جلسه حدود ۵۰۰ نفر شرکت داشتند که شامل شیوخ عشایر، خانواده های داغدار، دانشجویان استان های مختلف عراق، و تعدادی از جداشدگان فرقه رجوی میگردید. در حاشیه این مراسم نمایشگاه عکسی مربوط به جنایات فرقه رجوی علیه مردم ایران و مردم عراق و اعضای خود سازمان و همچنین تصاویری مربوط به همکاری نزدیک رجوی و صدام حسین به نمایش درآمد که مورد استقبال فراوان شرکت کنندگان قرار گرفت. بنیاد خانواده سحر – بغداد
کنفرانس عراق جدید و جنایت های سازمان تروریستی خلق: دیدار هیئتی از “انجمن بین المللی جوانان” با رئیس سازمان “عدالت برای دفاع از قربانیان عراق”
بنیاد خانواده
سحر، بغداد، بیستم نوامبر ۲۰۱۳
لینک به متن
اصلی (عربی) خبرگزاری “العراق المرکزیه” در آستانه برگزاری کنفرانس “عراق جدید و جنایت های سازمان تروریستی خلق” که سازمان “عدالت برای دفاع از قربانیان عراق” در سالن شهید حکیم دانشگاه بغداد آن را برگزار کرد، هیئتی از “انجمن بین المللی جوانان” با دکتر “نافع الاماره” رئیس کمیته اجرایی کنفرانس بحث و تبادل نظر کردند. در این دیدار دو طرف پیرامون آخرین وضعیت و اخبار این کنفرانس و نقش جوانان در برگزاری این گونه مناسبت ها، گفتگو کردند. کنفرانس هایی از این قبیل که در آن به جنایت های سازمان تروریستی خلق و دیگر سازمان های جنایتکار که خون ملت عراق را پایمال کرده اند، پرداخته می شود. در همین راستا دکتر “نافع الاماره” از نقش جوانان عراقی در فعالیت های مختلف اجتماعی و سیاسی این کشور تقدیر به عمل آورد. در میان افراد شرکت کننده در این دیدار که ضمن هیئت “انجمن بین المللی جوانان” بودند، استاد “ابراهیم السراج” ، استاد “محمد الموسوی” ، استاد “فاروق المهداوی” ، استاد “قصی الدراجی” و استاد “محمد الربیعی” حضور داشتند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مخالفت فرانسه با توافق هستهای و ظهور محور واقعی شیطانی
14.11.2013 محمد سهیمی مذاکرات فشرده سه روزه در ژنو بین ایران و گروه ۱+۵ - پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان - پیشرفتهای زیادی داشت، ولی به یک توافق میان مدت منجر نشد. پیشرفت آنقدر بود که دو طرف تصمیم گرفتند که بار دیگر در بیستم نوامبر دوباره به ژنو برگردند تا مذاکرات را ادامه دهند. دلائل چندی برای نرسیدن به یک موافقت نامه ذکر شده است، ولی میتوان آنهارا بدو بخش تقسیم کرد: انتظارات ایران از ۱+۵ در قبال کم کردن سرعت برنامه هستهای خود، و انتظارات متقابل ۱+۵ از ایران در برابر به حالت تعلیق در آوردن موارد جزئی از تحریمات خود بر ضّد ایران جمهوری اسلامی قبول کرده است که غنی سازی در سطح ۱۹.۷۵ در صد را به حالت تعلیق در آورد، ولی فرانسه ظاهرا اینرا کافی ندانسته، و خواهان توقف ساخت رآکتور آب سنگین در اراک، همچنین عدم نصب و کار کردن سانتریفیوژهای پیشرفته ایران، و رقیق کردن درجه غنای اورانیوم غنی شده ایران از سطح ۱۹.۷۵ در صد به سطح ۵-۳ در صد، و یا انتقال آن به خارج از ایران است. ایران در حال حاضر دارای حدود ۱۸۶ کیلو گرم اورانیوم غنی شده ۱۹.۷۵ در صد است. آقای جان کری وزیر خارجه آمریکا گفت که با برخی از انتظارات فرانسه موافق است، ولی آنهارا ذکر نکرد. در عین حال، این خود نشان از اختلاف بین آمریکا و متحدان اروپایی آن میباشد جمهوری اسلامی در برابر اقدامات اعتماد ساز خود انتظار کم شدن تحریمهای اقتصادی غرب بر ضّد ایران را دارد، که در عمل به معنی کم کردن تحریم نفتی ایران، و همچنین کم کردن و یا پایان دادن به تحریم بانکها و موسسات مالی ایران میباشد. ولی غرب در حال حاضر نمیخواهد ساختار اصلی تحریمها را تغییر دهد، و به همین دلیل فقط امتیازهای کوچکی را پیشنهاد کرده است که ظاهراً عبارتند از آزادی تدریجی حدود ۵۰ میلیارد دلار اموال ایران در غرب، آزادی معاملات ایران در مورد فلزات قیمتی، مثل طلا، نقره و پلاتینوم (که ایران را قادر خواهد کرد که پول نفت خودرا به صورت این فلزات در یافت کند)، آزادی صادرات محصولات پتروشیمی، و دادن قطعات یدکی برای هواپیماهای قدیمی غیر نظامی ایران که از آمریکا و اروپا خریداری شدهاند آیا دلایل مخالفت فرانسه با پیشنویس موافقت نامه منطقی بود؟
رآکتور اراک
که ظاهرا مهمترین نکته مورد اختلاف بود،
تا اوائل سال
HYPERLINK "http://www.cbsnews.com/8301- در عین حال، اگر رآکتور اراک از همین لحظه مشغول کار شود، ایران هم تکنولوژی پردازش دوباره زباله سوختی را داشته باشد، و همچنین دانش لازم را برای استفاده از پلوتونیوم برای ساخت سلاح هستهای کسب کرده باشد - که هیچ گونه شواهدی در این مورد وجود ندارد - به دلیل ظرفیت کوچک رآکتور که فقط ۴۰ مگا وات است - مقایسه کنید اینرا با رآکتور ۱۰۰۰ مگا واتی بوشهر - سالها طول میکشد تا زباله سوختی به اندازه کافی پلوتونیوم برای یک بمب هستهای تولید کند، و بنا بر این استفاده احتمالی از آن زباله به سالها وقت نیاز دارد ولی اگر اینهارا هم فراموش کنیم، باز احتمال استفاده ایران از رآکتور اراک برای ساخت بمب هستهای نزدیک به صفر است، چرا که تا زمانی که رآکتور تحت حفاظت آژانس بینالمللی انرژی هستهای است، چنین امکانی وجود ندارد، و اگر ایران تصمیم گرفت که آژانس و قرار داد ان پی تّی را ترک کرده و به ساختن بمب از طریق پلوتونیم بپردازد، باز دستکم احتیاج به حدود یک سال وقت دارد که فرصت بسیاری است برای دیپلماسی در عین حال راه حل ساده دیگری هم وجود دارد: ایران قبول کند که زباله هستهای سوخت رآکتور اراک را تحویل آژانس بینالمللی انرژی هستهای دهد، دقیقا مثل موافقت ایران با روسیه که بر طبق آن زباله هستهای سوخت رآکتور بوشهر به روسیه تحویل داده میشود. تا آنجایکه نگارنده اطلاع دارد، در واقع جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی را هم به غرب داده است بنا بر این رآکتور ناتمام اراک را بهانه قرار دادن هیچ گونه مبنای علمی یا امنیتی ندارد، و فقط برای کار شکنی است. ولی چرا فرانسه بر این موضوع پافشاری کرد؟ آقای علی کشتگر در مقاله خوب خود دلایل چندی را بر شمردند، و نگارنده به آن دلیل مهم دیگری را اضافه میکند چند هفته پیش روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داد که پرنس بندر، که مسول تنظیم روابط عربستان سعودی با گروههای مخالف دولت سوریه، بخصوص گروههای تندرو سلفی است، با یک دیپلمات غربی (که اسمی از آن برده نشد) در جده ملاقات کرد تا خشم عربستان از عدم حمله آمریکا به سوریه، و امکان توافق هستهای بین ایران و آمریکا را به غرب ابلاغ کند. در زمانیکه نزدیک بود آمریکا به سوریه حمله کند، عربستان از آمریکا درخواست کرده بود که برنامه خود برای محافظت از میدانهای نفتی عربستان را در صورت حمله به سوریه با عربستان در میان بگذرد، ولی آمریکا به عربستان اطلاع داد که قادر نخواهد بود آن کار را کاملا و صد در صد انجام دهد. در نتیجه عربستان اعلام کرد که به خرید سلاحهای مدرن جدید برای حفاظت از میدانهای نفتی خود مبادرت خواهدکرد. مهمترین فروشنده اسلحه به عربستان در چند دهه گذشته آمریکا بوده است، ولی عربستان، بدلیل خشم خود از آمریکا بدنبال منبع اسلحه دیگری است، صریحاً اعلام کرده است که در روابط خود با آمریکا تجدید نظر کرده، و بدنبال بر پائی اتحادهای دیگری است. برای نشان دادن بیشتر خشم خود، عربستان حتی کرسی دو ساله عضویت در شورای امنیت سازمان ملل را نپذیرفت، که بیسابقه است حال گزارش شده که آن دیپلمات غربی که با پرنس بندر دیدار کرده است، فرانسوی بوده است که عربستان به ایشان قول خرید اسلحه بسیار زیادی را داده است. در عین حال رئیس جمهور فرانسه، آقای فرانسوا اولاند، قرار است که در چند روز آینده به اسرائیل مسافرت کند. اسرائیل و عربستان هم بر ضّد ایران و نفوذ آن در خاور میانه متحد هستند، و در واقع فرانسه نقش واسطه بین دو کشور را بازی میکند. بنا بر این، یک دلیل بسیار مهم برای مخالفت فرانسه با پیشنویس قرار داد بین ایران و ۱+۵ این موضوع است.همانطور که نگارنده در یک مقاله اخیر ذکر کرد، یک محور شیطانی واقعی در حال شکل گیری است که مرکب از عربستان ، اسرائیل، تندروهای آمریکایی طرفدار اسرائیل، و فرانسه میباشد در عین حال هم اسرائیل و هم عربستان سعودی مایل نیستند که ساخت رآکتور اراک خاتمه یافته، و رآکتور آغاز بکار کند، چرا که در آن صورت، امکان نابودی آن از طریق بمباران صفر خواهد بود. بمباران آن رآکتور و یا، بعنوان مثال رآکتور بوشهر، باعث پخش مواد هستهای در منطقه خواهد شد که یک فاجعه انسانی و محیط زیستی نه تنها برای آن ناحیه، بلکه برای کلّ جهان خواهد بود
دلایل دیگر
فرانسه برای مخالفت با توافق هم بی پایه هستند.
به عنوان مثال احتیاجی به کم کردن درجه غلظت غنی
سازی اورانیم ۱۹.۷۵ در صد، و یا انتقال آن بخارج
از ایران نیست. کافی است که آنرا به میله و صفحات
سوختی برای
رآکتور
HYPERLINK "http://www.nti.org/ در این میان مخالفان وطنی کاهش تنش بین ایران و غرب، بخصوص آمریکا، و رسیدن توافق دیپلماتیک در مورد برنامه هستهای ایران، از تندروهای داخلی مثل مافیای کیهان تا رانت خواران و انهأیکه هویت خودرا در محاصره ایران و تنش با غرب میبینند، گرفته، تا بخشی از اپوزیسیون که طرفدار تحریم و دخالت به اصطلاح بشر دوستانه است، با انواع و اقسام مختلف مخالفت خودرا ابراز میکنند. در واقع یک اتحاد ضمنی بین تمامی اینها به علاوه عربستان، اسرائیل، و تندروهای امریکائی بوجود آماده است اینها آجر شدن نان خودرا در صورت توافق پیشبینی میکنند. دیگر بورسهای تحصیلی فقط به صرف مخالفت با برنامه هستهای جمهوری اسلامی داده نخواهد شد؛ بودجههای چند میلیون دلاری برای راهاندازی وبسایتها و مراکز به اصطلاح فکری که فقط به درد اضافه کردن هیزم به آتش جنگ میخورند خواهد خشکید، و بودجهها برای فرستادن این آقایان به کشور هایی مثل اردن، مصر، و کویت برای تبلیغ برای آمریکا یا تمام خواهد شد، و یا به کسان دیگر داده خواهد شد این آقایان یا از درک یک نکته ساده عاجزند، و یا از آن چشم پوشی میکنند: بدون کاهش تنش در روابط جمهوری اسلامی با غرب، حل مساله هستهای، و در نتیجه بهبود شرایط اقتصادی کشور، امکان باز شدن فضای سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، و حرکت به سوی یک بحث ملی در مورد ساختار سیاسی کشور امکان نخواهد داشت. اگر حمله آمریکا به عراق و افغانستان فقط دارای یک برنده اصلی بود، آن تندروها و نیروهای فاشیستی در ایران بودند که به بهانه تهدید بر ضّد امنیت ملی کشور، اختناق را هر چه شدید کرده، رانت خواری و غارت ثروت کشور را هر چه بیشتر کرده، و کشور ما را به شرایط کنونی رساندند دکتر محمد سهیمی، استاد دانشگاه کالیفرنیا ی جنوبی و سر دبیر وبسایت اخبار ایران و گزارشهای خاور میانه، تحلیلگر مسائل ایران میباشد که مقالههای او در ۱۵ سال گذشته در بسیاری از نشریات و وبسایتهای انگلیسی به چاپ رسیده است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رهبر مخفی و ادعای تنها آترناتیو مشروع حسن پیرانسر ـ پاریس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تشکر و قدردانی به سبک آقای رجوی ،بروید گم شو ید !!! حسن پیرانسر ـ پاریس این جمله بسیار زشت و عامیانه است بخصوص زمانیکه از دهان راهبر عقیدتی!! و فرمانده کل قوا!! فرقه رجوی که خودش را حضرت علی ، امام حسین ، و امام زمان!! میداند بیرون بیاید ،آقای مسعود رجوی اخیرا در ماه مبارک رمضان گویا نشستی بصورت صوتی با اسیران در بند فرقه داشته است و در این نشست گفته است که هرکس که نمی کشد برود و گورش را گم کند و ایشان فرموده اند که هیچ کمکی به آن افرادی که باید گم شوند نخواهد کرد، اینهم تشکر و قدردانی راهبر عقیدتی از کسانیکه عمر و هستی خود را در فرقه رجوی بهدر دادند از آقای رجوی باید پرسید مگر کمکی هم شما به جداشدگان کرده ای؟ مگر شما نبودید که هرکس از فرقه ات جدا میشد او را ناگزیر میکردید که در انتخاب بین رفتن به زندان ابوقریب و ایران و سر به نیست شدن درسیاه چالهای صدام حسین ، به ایران برگردد؟ مگرشما نبودید که حدود 1000 تن جداشده را در کمپ آمریکا موسوم به تیف 4 سال نگه داشتی ودر هما هنگی با ارتش آمریکا حدود 800 تن را ناگزیر راهی ایران کردید ؟ مگر در نشستهای موسوم به حوض شما نگفتید که اگر شکست خوردیم پول و پاسپورت و امکانات از من و تهیه سلاح با شما بروید معاندین ، منتقدین، و جداشدگان را در سرتاسر دنیا بکشید و بالای سر آنها بایستید تا پلیس شما را دستگیر کند و گفتید که زندانهای اروپا و آمریکا مانند هتل هستند آیا اسم این کارها را کمک میگذارید؟البته این فرهنگ لمپنی و چاله میدانی که آقای رجوی دارند برای جدا شده ها از اینفرقه تازگی ندارد چون این فرهنگ لمپنی و چاله میدانی در مناسبات درونی اینفرقه متداول و روزمره میباشد و هر روز توسط شورای رهبری بر علیه اعضای اینفرقه استفاده میشده و میشود در یکی از مقاله ها خواندم که بجای نیروهای سازمان که هم اکنون در عراق و در کمپ های اشرف و لیبرتی اسیر راهبر عقیدتی میباشند ، مسعود رجوی باید گورش را گم کند و گم شود بنده با 25 سال عمر هدر داده در این سازمان و فرقه میگویم ،خیر، مسعود رجوی باید پاسخگوی عمر به هدر داده بنده و هزاران انسان دیگر باشد او باید به من و امثال من پاسخ دهد که چرا با شعارهای پرطمطراق و جذاب با جوانی و هست و نیست ما بازی کرد و هر چه که برای ما عزیز بود آنها را نابود کرد او باید پاسخ دهد که چرا نیروهای سازمان و فرقه وی بدلیل عضویت در این سازمان فرقه ای و بدلیل مزدوری و سرسپردگی و همدستی ایشان با صدام حسین و دولت او از خانواده های خود طرد شدند، او باید پاسخ دهد که چرا جداشدگان از فرقه اش باید در زندگی روزمره خود در دنیای آزاد بهای عضویت در فرقه تروریستی اش را هر روز بپردازند و از بیان عضویت در این سازمان و فرقه تروریستی شرم کنند او بجای گم شدن و در سوراخ موش رفتن باید حاضر شود و از سوراخ موش خود بیرون بیاید و خسارت بدهد بله ایشان باید معادل سالیان به هدر دادن عمر انسانها در درون مناسبات فرقه ای خسارت مادی بپردازد بنده 25 سال از عمرم را و جوانی ام و آینده ام را در اینفرقه بدلیل اشتباهات و تحلیل های غلط و آبدوغ خیاری ایشان بهدر داده ام هست و نیست خودم را از دست داده ام ایشان باید به جای گم شدن و در سوراخ موش رفتن باید بیرون بیاید و جواب 25 سال زندگی و عمر از دست رفته بنده و سایرین را بدهد ،او باید بداند که بنده و سایرین چیزهایی را از دست داده ایم که دیگر امکان بازگشت آنها نیست بنده پدر و مادر و عمر و جوانیم و آینده ام را بواسطه قدرت طلبی ایشان و شهوت ایشان برای سکس از دست داده ام کاش میشد پدر و مادر از دست رفته را دوباره بدست آورد کاش میشد مجددا اعتماد و احترام خانواده در ازای همدستی با صدام حسین در خیانت به مردم ایران را بدست آورد ولی افسوس که نمیشود آنها رفته اند و و دیگر باز نمیگردند آقای رجوی به جای مارک زدن و تهمت زدن که یک تاکتیک فرار به جلوست باید بیرون بیاید وپاسخ بدهد بله پاسخ به روزها و عمرهای از دست رفته، جوانی های از دست رفته ، سو استفاده از عواطف پاک انسانها واعتماد آنها فقط فقط برای قدرت طلبی محض و شهوت ، که همه فدای تحلیل های غلط و اشتباه ایشان شد ایشان به آرمانها و اهداف ما خیانت کرد، ازاعتماد و عواطف ما سواستفاده کرد ، و از عمر ما و هستی ما و از خانواده ما و هست و نیست ما در جهت شهوات و قدرت طلبی خود سو استفاده کرد ، اگر وجدانی برایش باقی مانده است که شک دارم ،بخودش جواب دهد و به وجدانش که در طی این سالیان با هست و نیست انسانها چه کرد و چه اعتماد هایی را پر پر کرد، چه خانواده ها یی را متلاشی کرد، آنهم فقط بخاطر شهوت و سکس و قدرت طلبی، وای بر تو باد این بود سرلوحه مجاهدین ،فدا و صداقت؟نه، من میگویم گم نشو و بیرون بیا و جواب همه تحلیل های غلط و اشتباه را بده ، جواب فدا و صداقتهای لگد مال شده و پایمال شده را بده ، جواب عمر از دست رفته بنده و سایرین را بده ، جواب متلاشی کردن زندگی و خانواده ها را بده چون تو و فقط تو باید پاسخگوی اشتباهاتت باشی و نه کس دیگر، آنهم نه پاسخگو به خدا بلکه پاسخگو به بندگان خدا و نیروهایت و به خانواده ها و به مردم ایران. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گذری کوتاه و مختصر به مصاحبه آقای احمد رفعت با آقای کریم قصیم 03.08.2013 در تاریخ 26 جولای 2013 آقای احمد رفعت گفتگو و مصاحبه ای با آقای کریم قصیم عضو مستعفی شورای ملی مقاومت مجاهدین در برنامه شبنامه انجام دادند که از تلویزیون رها تی وی پخش شد. در این گفتگو آقای کریم قصیم به نکات و مطالب مهمی در خصوص وضعیت اداره شورای ملی مقاومت اشاره کردند که شنیدن و دیدن این گفتگو را به همه ایرانیان محترم خارج کشور بخصوص به هواداران این سازمان پیشنهاد میکنم. آقای کریم قصیم علت جدایی خود از این شورا را اعتراض درونی و صدای وجدان به انبوهی تناقضات خاموش اعلام کردند و همچنین در ادامه صحبتهای خود به عدم پاسخگویی روشن مسئول و مسئولین شورا به نکات و پیشنهادات و پرسشهای مطرح شده از طرف اعضا شورا اشاره فرمودند جدا شدگان سازمان مجاهدین سالهاست که به همین نکات ولی بسیار عمیقتر و غنی تردر مقالات و سخنرانیهای خود اشاره کرده اند ولی شنیدن آن از زبان آقای قصیم که خود دهه ها عضو این شورا و از مسئولین کمیسیونها در شورا بودند اهمیت خاص خود را دارد و حائز اهمیت میباشد مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت در مناسبات درونی مجاهدین بارها دست ساز بودن و بی اعتبار بودن این شورا و اعضای غیر مجاهدش را از نظر و دیدگاه مجاهدین اعلام کرده بود و از اعضای غیر مجاهد این شورا به عنوان تفاله ها وورشکستگان سیاسی که تا خرخره آغشته به فرهنگ بورژوایی هستند یاد میکرد و بارها اعلام کرده بود که رهبری مجاهدین از خود مایه گذاشته و این تفاله ها و ورشکسته ها را که حتی قادر به حل و فصل امورات اولیه زندگی و صنفی خود نیستند را در شورای خود راه داده است آقای مسعود رجوی اعلام کرده بود که شورا ملی مقاومت فقط جنیه تبلیغی برای سازمان مجاهدین دارد و بازگو کننده این است که سازمان مجاهدین یک سازمان دمکراتیک و آزادیخواه است!! و به همبستگی با سایر گروها !!احترام میگذارد مسعود رجوی در یکی از نشستهای لایه ای خود با مسئولین و فرماندهان سازمان مجاهدین در پاسخ به سوال و تناقض یکی از فرماندهان خود که در مورد اینکه چرا باید سازمان مجاهدین همانند سایر گروها و جریانات درون شورا در اتخاذ تصمیمات فقط یک رای در شورای ملی مقاومت داشته باشدگفت کد، اینقدر ساده نباشیداین حرفها که من در رابطه با سازمان در شورا میزنم فقط جنبه تبلیغی و برای خارج از مناسبات سازمان است خوب خیلی واضح است که سازمان مجاهدین خون داده است شکنجه شده است و شهید داده است به همین دلیل حرف اول و آخر در شورای ملی مقاومت را ما یعنی سازمان مجاهدین میزند و اینها همه اش خوراک تبلیغاتی برای بیرون از ما میباشد آقای کریم قصیم در قسمتی از سخنان خودشان فرمودند که در برنامه 30 خرداد امسال این سازمان در پاریس از 600 مهمان خارجی دعوت شده بود ولی از شخصیتهای ایرانی در این برنامه خبری نبود همانطور که جداشدگان و منتقدین و فعالین حقوق بشر بارها در مقالات و سخرانیهای خود روی این موضوع تاکید داشته اند که بدلیل عدم محبوبیت این فرقه خطرناک و مافیایی و بدلیل انزجار شدیدی که ایرانیان محترم و شرافتمند از این سازمان جنایتکار و مافیایی دارند رهبران و گردانندگان این فرقه مافیایی مجبور هستند که برای پر کردن سالن از آفریقائیان ، افغانیها وسایر کشورها با خرج پولهای کلان و دادن ناهار و نوشیدنی و خرج سفر و گشت و گذار در پاریس استفاده کنند چون رهبران این فرقه مافیایی بهتر از هر کسی میدانند که دستشان آغشته به خون مردم ایران و عراق است ووجهه سیاسی خود را بدلیل همکاری تنگاتنگ با صدام حسین علیه منافع ملت ایران بطور کامل از دست داده است و از طرفی بدلیل اختناق و جو پلیسی حاکم بر تشکیلات اینفرقه که باعث حذف فیزیکی مخالفان و یا خودکشی آنان شده است وبدلیل سو استفاده جنسی و تجاوز به زنان شورای رهبری که توسط رهبر عقیدتی مجاهدین و مسئول شورای ملی مقاومت به بهانه صعود به قله رهایی ! و ذوب شدن در رهبر عقیدتی ! به شهادت خانم بتول سلطانی افشا شده است دیگر هیچ جایگاهی در بین مردم ایران ندارد و مجبور است با پول و صرف هزینه های نجومی مهمانان خارجی که فقط دکور میباشند را به شوهای تبلیغاتی مسخره خود دعوت کند آقای قصیم در جایی دیگر از گفتگوی خود با آقای رفعت فرمودند که آقای فیلابی عضو شورا و مسئول کمیسیون ورزش شورا نسبت به عدم نشان دادن ورزش زنان در تلویزیون سیمای آزادی مجاهدین گویا حرف داشته اند وآن را در جلسات شورا مطرح هم کرده اند باید به آقای فیلابی و آقای قصیم عرض کنم که در سازمان مجاهدین زنان باید با حجاب اسلامی ورزش کنند یعنی با روسری و شلوار و بلوز آستین بلند ، پوشیدن شورت ورزشی و یا تی شرت ورزشی برای زنان مطلقل ممنوع است زنان در مناسبات مجاهدین از حضور در مسابقات ورزشی مردان به عنوان تماشاچی ممنوع هستند همچنین مردان هم نمیتوانند در مسابقات زنان به عنوان تماشاچی شرکت کنند آقای فیلابی و آقای قصیم بنده از اعضای با سابقه سازمان و از فرماندهان آنها بوده ام و با رده تشکیلاتی ام او و با سابقه 25 سال عضویت در این فرقه مخوف و فاسد میخواهم به شما و سایر اعضای شورا بگویم وضعیت زنان آنطوریکه خانم مریم قجر عضدانلو زن رسمی سوم مسعود رجوی!! اعلام میکند نیست زنان در مناسبات رجوی بسیار محدود و دست بسته هستد بخصوص در امر ورزش که در بالا اشاره کردم این زنان مجبور هستند در دمای بیش از 50 درجه عراق با روسری و شلوار و پیراهن های آستین بلند و غیر رنگی فقط سیاه یا سفید به ورزش بپردازند آنهم بدور از چشم مردان و برادران تشکیلاتی خود !!! آقای فیلابی آیا میدانید که مسابقات زنان اساسا در تلویزیون سیمای آزادی مجاهدین اساسا پخش نمیشود ؟آیا میدانید که در نشان دادن مسابقات مردان هم در سیمای آزادی قسمتهایی که دوربین روی تماشاگران زن و بی حجاب میرود آن قسمتها سانسور میشود؟ آقای فیلابی شما به عنوان مسئول کمیسیون ورزش از رئیس جمهور شورایی خود بپرسید آیا حرفهای بنده درست است یا دروغ؟ آقای فیلابی شما که سالیان است در کشور آمریکا زندگی میکنید و بنده شما را در آمریکا چند بار دیده ام زمانیکه در انجمن مجاهدین در کانادا بودم میدانم شما فردی آزاد و آزادیخواه هستید آیا چنین مناسبات غیر دمکراتیک و زن ستیز در درون مناسبات فرقه ای رجوی را تحمل میکنید؟ پس مانند آقای قصیم و روحانی و سایرین به وجدان خود رجوع کنید و آزادیخواه باشید و از این شورای فرقه ای که رای شما و امثال شما در آن به پشیزی هم نمی ارزد و همه شما ها فدای مسعود رجوی زنباز و فاسد هستید آنرا ترک کنید و با ترک اینفرقه شرافت و آزادیخواهی خود را برای همیشه جاودانه کنید. با احترام و افتخار حسن پیرانسر ------------------------------------------------------------------ چرا رجوی از سوراخ موش بیرون نمی آید؟ مهدی سجودی 03.08.2013 همانطور که همگان در جریان هستند رجوی بیش از ده سال هست که بعد از سرنگونی صدام دیکتاتور و پدر خوانده رجوی ایشان در سوراخ موش قائم شده است ؛ و سران فرقه هم در این سالیان حاضر نشده اند که به این سئوال که رجوی کجاست و چرا مخفی شده و چرا از مخفیگاه خود بیرون نمی آید مانند صدها سئوال دیگر پاسخ بدهند .صرفنظر از این سئوال که رجوی کجاست چون مهم نیست که او کجاست ولی سئوال مهمتر از این سئوال اینه که رجوی چرا مخفی شده و چرا از این مخفیگاه حاضر نیست بیاد> بیرون ؟ برای پاسخ به این سئوال اساسی که سئوال خیلی از ایرانیان آزاده هست> باید کمی به عقب برگردیم> و نگاهی به کار نامه سراسر خیانت و جنایت رجوی بیندازیم . بله یکی از مشخصه> های بارز رجوی ترسو و بزدل بودن ایشان هست .لذا به همین دلیل هر جا احساس خطر> جانی کند همه چیز و همه کس را فدای زنده ماندن خودش می کند ؛ و به همین دلیل ما> شاهد هستیم که وقتی در زندان شاه احساس خطر جانی می کند همه رهبران سازمان را لو می دهد و با خیانت خودش به آنها باعث اعدام آنان می گردد تا خودش زنده بماند و بعد از انقلاب ضد سلطنتی هم همگان در سال شصت شاهد بودند که وقتی احساس خطر جانی کرد همه نیروهای بی دفاع را در ایران تنها گذاشت و خودش فرار را بر قرار ترجیح داد و در این> رابطه چنان با عجله و شتابزده عمل کرد که حتی زن و بچه خردسال خودش را جا گذاشت و به پاریس گریخت و در کنار رود اور سور واز به خوشگذرانی مشغول گردید ؛ این در حالی بود که نیروهای بی دفاع حتی زنش در ایران کشته شدند و عده ای به زندان افتادند . و بعدش هم که برای نوکری صدام به عراق رفت و مشغول پادشاهی برای خودش بود که بر خلاف میل ایشان صدام دیکتاتور این پدر خوانده اش بر اثر جنگ عراق و آمریکا سرنگون گردید . رجوی بزدل طبق معمول احساس خطر جانی کرد ولی چون نتوانست فرار کند ؛ در نتیجه با الهام از صدام که بعد از سرنگونی دولتش> برای حفظ جانش به لانه روباه پناه برده بود به سوراخ موش پناه برد تا این خطر جانی بر طرف گردد اما از بخت بد رجوی نه تنها این خطر رفع نشد بلکه با دستگیر شدن صدام با آن وضع اسف بار در لانه روباه و اعدام شدن رجوی بیش از پیش احساس خطر جانی کرده و لذا به هیچ وجه علی رغم اینکه بیش از ده سال از پناه بردنش به سوراخ موش می گذرد حاضر نیست از این سوراخ موش بیرون بیاد . و دلیل مهم دیگری که باعث شده رجوی همچنان در این سوراخ موش باقی بماند و حاضر نباشد بیرون بیاید اینست که رجوی هیجگاه حاضر نبوده و نیست که خود را پاسخگوی اعمالی که در این سالیان مرتکب شده بداند لذا برای فرار از این پاسخگویی به نیروها و مردم ایران و قرار گرفتن و در مقابل رسانه های خبری و عدم پاسخگویی به سئوالات رسانه ها ترجیح می دهد که همچنان در سوراخ موش بماند . بله رجوی در این سالیان جنایات بیشماری مرتکب شده است ؛ جنایاتی نظیر: پول شویی در خارج کشور و مغزشویی نیروها در قلعه اشرف با راه اندازی نشستهای عملیات جاری و غسل هفتگی با ایجاد فشارهای روحی و جسمی روی نیروها با راه اندازی زندان و شکنجه و اعدام نیروهای ناراضی و بیگاری گرفتن از نیروها به سبک اردوگاههای کار اجباری هیتلر و طلاقهای اجباری و جدا کردن فرزندان از والدین شان و خیانت به مردم ایران با اقدامات تروریستی و سرباز کشی در جنگ ایران عراق و خیانت به مردم عراق با شرکت در کرد کشی در زمان صدام برا مزدوری برای صدام و هزاران جنایات دیگرکه از حوصله این بحث خارج هست .بنابراین رجوی نمی خواهد خودش را در معرض پاسخگویی قرار دهد چون می داند که جوابی برای این همه جنایاتی که تا کنون مرتکب شده ندارد .لذا در سوراخ موش برا خودش جا خوش کرده و مریم عضدانلو را که برگزیده خودش هست جلو انداخته تا با خرج پولهای هنگفت برای لابی های سازمان خط ماندن در عراق و به کشتن دادن نیروها در عراق نا امن پیش ببرد . ولی خوشبختانه سران فرقه و بطور خاص مریم عضدانلو تا کنون علی رغم خرج پولهای هنگفت باد اورده موفق نشده اند که این خط خشونت طلبی و ضد حقوق بشری و ضد انسانی علیه نیروهای گرفتار در عراق را پیش ببرند ولذا ما شاهد هستیم که سران فرقه رجوی علی رغم شعارهای پر طمطراق و تو خالی بر اثر فشارهای مجامع بین المللی و ارگانهای حقوق بشری و افشاگریها و روشنگری های جدا شدگان و منتقدین این سازمان فررقه گرا مجبور شده اند پشت سر هم دست به عقب نشینی بزنند و در این رابطه ما شاهد بودیم که مجبور شد سلاح را تر ک کند و بعد ترک خاک کرد وبعد هم علی رغم اصرار و پافشاری روی خط ماندن در عراق مجبور شده به انتقال نیروها به کشور ثالث تن بدهد ؛ هر چند این روند انتقال نیروها بر اثر کار شکنی و سنگ اندازی و عدم همکاری سران فرقه با کمیساریای عالی پناهندگان به کندی پیش می رود و تا کنون تقربیا صد و نه نفر به کشور آلبانی منتقل شده اند و تعدادی هم به کشور آلمان منتقل شده اند . ولذا در اینده نزدیک ما شاهد خواهیم بود که علی رغم میل باطنی رجوی ها نیروها از کشور عراق به کشور ثالث منتقل خواهند شد ؛ این سازمان فرقه گرا همانطوریکه نه تنها گذشته درخشانی نداشته بلکه کارنامه سیاه و سراسر خیانت باری داشته است ؛ آینده درخشانی نخواهد داشت و در سرا شیبی سقوط و نابودی قرار د و رجوی هم مجبور خواهد شد که بر خلاف میل باطنی خودش از این سوراخ موشی که در ان بسر می برد و به حیات خار و خفیف و خائنانه اش ادامه می دهد بیرون بیاید و در معرض پاسخگویی قرار گیرد واین امر دیر یا زود بلاخره یک روز اتفاق می افتد همانطور که صدام دیکتاتور پدر خوانده رجوی مجبور شد که از لانه روباه بیرون کشیده شود و به سزای اعمال خودش برسد رجوی هم همانند همه دیکتاتورهای عالم از این امر مستثنی نیست.
------------------------------------------------------------------------------------ استعفای دکتر قصیم و دکتر روحانی ، اثبات اظهارات جدا شدگان غفور فتاحیان – پاریس 03.08.2013 ما همیشه در اشرف برایمان سؤال بود که شوراییها چرا به چنین رهبری یکه تاز سازمان مجاهدین بعد از اینهمه شکستها و دروغهایش و تباه کردن بهترین نیروهای مردم ایران اعتراض نمی کنند و استعفا نمی دهند؟ اکنون این اعلام جدایی دو شخصیت مهم و کلیدی شورا که هر دو رییس کمیسیون در آن بودند حجتی است برای بقیه که استعفا داده و همچون ما جداشدگان از سازمان حقایق موجود و ضربات رجوی به کل جنبش آزادیخواهانه ایران را که در خدمت به بقای سی ساله این رژیم بوده افشا کنند
به اطلاعیۀ سازمان مجاهدین که مثل همیشه با امضای شورا در مورد این تحول مهم یعنی اعلام جدایی دو مقام و شخصیت برجستۀ شورا از آن منتشر کرده نگاه کنید تا ببینید در کجای جهان امروز به جز احزاب منحل شده دیکتاتوری قرن گذسته مانند حزب کمونیست شوروی در زمان استالین خروج از حزب خیانت و از پشت خنجر زدن و جزء دشمن شدن به شمار می رود؟!... چرا به جای جواب گفتن حتی به یکی از انتقادات آنها در اطلاعیه مشترکشان به حرفهایی که مطرح نکرده اند پرداخته اید؟ بعد هم مثل برخورد با همه ما جدا شدگان از سازمان منتها فعلا به صورت پوشیده و مقدماتی! با مشکوک تلقی کردن این اقدام شجاعانه اقایان روحانی و قصیم آندو را هم عامل اطلاعات رژیم خوانده اند! با این اطلاعیه کاملا رهبری مجاهدین خودش را بیش از پیش نزد جامعه ایرانیان خارج رسوا و بی آبرو و منزوی می سازد. از لیست امضا کنندگان بیانیه نیز جالب است که بیش از نود درصدشان از اعضا و مسؤلین سازمان مجاهدین در عراق می باشند که به تصریح خود اطلاعیه نویسان پاریس نشین در نشست غایب بودند یعنی در جریان بحثهای نشست نبوده اند تا نظر بدهند و فقط برای امضای بیانیه های آماده مورد مصرف دارند! که یادآور بیانیه های میلیونی جعلی به اسم عراقیان می باشد. بفرمایید در کجای جهان امروز نشست یک حزب یا تشکلی بیانیه ای می دهد که نود درصد امضا کنندگانش که عضو آن تشکل باشند در نشست حضور نداشته باشند؟!!... آقای قصیم اخیرا در یکی از مصاحبه هایش بسیار بجا و درست که اثبات اظهارات و حرف دل همۀ جدا شدگان از سازمان مجاهدین خلق در طی این سالیان می باشد، گفته است: سرنگونی رژیم ضد بشری بهانه نیست ، هدف و محتوای همبستگی ملی ایرانیان است. انتقادات برای بهبودی درون و نما و تآثیربخشی و جایگاه و منزلت مجاهدین و همه ماست. زمان سکوت و صبر فرساینده پایان یافته . همان طور که زمان خودسری این و آن مسئول مقاومت پایان یافته. رهبران باید پاسخگو باشند، در مقابل خلق و افکارعمومی ایرانی نه در برابر خدا – که هرکس در خلوت خود با او راز و نیاز یا منکر و مخالف است – در روی زمین و این دنیا پاسخگویی دائم و جاری و ساری لازمست، همان طور که مایه گذاری و تلاش و کوشش مبارزان موکول به فردا نمی شود پاسخگویی و مسئولیت نیز محول به فردا و بعد از سرنگونی نمی شود. مسئولان باید بپذیرند که قله قاف قدرت آنها برای خدمت به همه است نه برای سیادت بر همه . فهم و قبول و اقرار به اشتباهات از بصیرت و کیاست یک رهبر و مسئول حکایت می کند. ترس از قبول اشتباه بی پایه است. مردم و افکار عمومی بزرگوار و بخشنده است و پذیرش اشتباه به نفع دستگاه مبارزاتی و مقاومت مردم اثر می بخشد. استبداد رآی موجب اشتباه مرکب می شود و تراکم اشتباهات موجب شکست اندر شکست. رهبری مجاهدین اگر به موقع – اواخر ۲۰۰۸ – ارزیابی درستی از توازن قوا در عراق می داشت و تصمیمات بعدی را به اقتضای یک بررسی واقع بینانه از وضعیت توازن قوای دوست و دشمن در عراق/ بعد از خروج آمرکا/ می کرد به احتمال زیاد اکنون از وضعیت مناسبتری برخوردار بود و مجبور نبود – با چشم بستن بر کل و کمال وضعیت عراق – از سلسله «پیروری» سخن گوید در حالیکه کل قوای مقاومت در عراق در پی تحویل سلاح اساساً وارد مرحله دیگری شده بود که در بهترین حالت نامش عقب نشینی سنجیده و برنامه ریزی شده است که در استراتژیهای نظامی انقلاب – ضد انقلاب به هیچ وجه به معنای شکست نیم باشد. ولی زمانی که منکر واقعیات مادی صحنه شویم و کل و کمال شرایط مادی را آوانتوریستی تفسیر به مطلوب کنیم …. بعد ا هم بر اشتباهات چشم بندیم و مرتب دیگران را مقصر و خود را معصوم و بی خطا جلوه دهیم آن گاه روزی می رسد که دیگر انکار شرایط امکان ناپذیر می شود و آفتاب درخشان هم شب تاریک نامیده می شود…. اشتباهات به انکارها و کور بینی تبدیل می شود. برای تصحیح چنین دیدگاه شکست آمیزی است که باید سخن گفت و از افترا و تهمت و برچسب نترسید. منافع انقلاب آزادیخواهانه مردم و جنبش عمومی مردم علیه فاشیسم مذهبی و احیاء بیش از پیش نیرو و ابتکار و توان و استقامت مجاهدین ایجاب می کند دست از انتقاد و مبارزه نشوییم و معایب آشکار را به صدای بلند فریاد کنیم. چه فایده دارد که سالها تغییر توازن قوا را ندیده بگیریم کوه اگر بجنبد اشرف نمی جنبد فریاد کنیم و بعد خودمان پای جابه جایی اجباری را امضاء گذاریم. از تجارب تلخ باید آموخت . شکست و اشتباه و باز هم شکست پیش می آید ولی نیروهای انقلابی درس می گیرند و اشتباهات را تصحیح می کنند و دور باطل اشتباه و شکست را می گسلند و با ادامه مبارزه تصحیح شده به پیروزیهای تازه و تعیین کننده نائل می شوند».
------------------------------------------------------------ نامه اقای حسین نژاد به دکتر ولید صالح و پاسخ وی دکتر ولید صالح: آقای علی حسین نژاد، با احترام از اطلاعاتی که به من دادید تشکر می کنم و می خواهم به اطلاعتان برسانم که من هیچگونه ارتباطی با این سازمان ندارم و من در جلسه ای که قرار است در پاریس برگزار شود شرکت نخواهم کرد. واقعیت این است که برخی افراد نزدیک به این سازمان تلاش کرده بودند با من تماس گرفته و مرا به برخی جلسات این سازمان دعوت کنند ولی من نپذیرفتم و دعوت را رد کردم. دروهای خالصانۀ مرا بپذیرید بسم الله الرحمن الرحیم آقای دکتر ولید صالح ـ اسپانیا با سلام و درود، حلول ماه مبارک رمضان را به شما تبریک می گویم و برایتان از خداوند متعال قبول روزه و نمازتان در این ماه پربرکت را خواستارم. اینجانب از جداشدگان سازمان مجاهدین خلق هستم که اخیرا بعد از سی سال از این سازمان بیرون آمدم زیرا دیدم دیگر یک سازمان سیاسی اسلامی انقلابی نیست بلکه به یک فرقۀ مدهبی خاصی تبدیل شده که ربطی به اسلام ندارد و در خدمت امپریالیستها به رهبری آمریکا و صهیونیستها قرار گرفته بطوریکه این سازمان آنها را به حمله به ایران و راه انداختن یک جنگ ویرانگر دیگری در منطقه تشویق می کند جنگی بسا بدتر و ویرانگرتر از جنگ پیشین در عراق. این تحول و تغییر سازمان مذکور سالهاست که به دست رهبری آن مسعود و مریم رجوی مقیم پاریس صورت گرفته است رهبریی که ملیونها دلار از سرمایه های نفتی عراق را که دولت صدام حسین به آنها می داد بین دولتمردان و ارتش و اطلاعات آمریکا و اروپا و برخی شخصیتهای دیگر برای حمایت و دفاع از اهداف جنگ طلبانۀ آنها توزیع می کند اهدافی که به هیچوجه مورد حمایت مردم ایران نبوده ونیست. آنها یک فرقۀ خاصی با عقاید و افکار بدعت گذارانه و التقاطی و آمیخته ای از افکار مذهبی شیعی و افکار غربی و کمونیستی بویژه استالنیسم می باشند که بکلی پایگاهشان را در میان مردم ایران از دست داده اند. از این رو به عنوان یک مسلمان به شما برادرانه توصیه می کنم که دعوت آنها را رد کرده و در مهمانی افطار رمضانی آنها در پاریس حضور نیابید تا جایگاه و اعتبار خودتان و چهرۀ نیک و شرافتمندانه تان را پاس بدارید چرا که هدف آنها فقط بهره برداری از اعتبار و جهره و موقعیت شما برای پیشبرد اهداف ضد اسلامی شان و ضد آرمانها و آرزوهای مسلمانان می باشد. رهبری سازمان مجاهدین خلق از سال 1989 به همۀ ما دستور داد که همسران خودمان را طلاق دهیم و رهبر عقیدتی سازمان مسعود رجوی فتوای حرام بودن خانواده و ازدواج را بر خلاف نص صریح قرآن و سنت پیامبر صادر کرد بطوریکه اکنون بیست سال است که تمام اعضا و کادرهای سازمان چه در عراق و چه در خارج اعم از زن و مرد همسران خودشان را طلاق داده اند و یا ازدواج نکرده اند. مهدی ابریشمچی مرد شماره دو سازمان بعد از مسعود رجوی که اکنون مقیم فرانسه و دستیار همسر سابق خود مریم رجوی است که از شوهرش مهدی در سال 1985 جدا شد و همان روز با مسعود رجوی بدون مراعات عدۀ شرعی ازدواج کرد در سال 1989 وقتی در عراق بودیم به ما گفت همسران شما پا جای پای مریم گذاشته و شما را طلاق داده و با برادر مسعود ازدواج کرده اند!!. همۀ افراد این سازمان از هر گونه تماس و ارتباط با افراد خانواده هایشان محروم و ممنوع هستند بطوریکه رهبران سازمان به من اجازه نمی دادند با دختر بزرگم که اکنون در کمپ لیبرتی متعلق به این سازمان در بغداد می باشد دیدار کنم در حالیکه هر دوی ما داخل سازمان و در کمپ اشرف در عراق بودیم و به آن دخترم اجازه ندادند حتی با خواهر کوچکترش که از ایران برای دیدار اولین بار بعد از سی سال با من یعنی پدرش و با خواهرش در داخل سازمان به عراق آمده بود دیدار کند. دختر کوچکم توانست با من دیدار کند زیرا من از سازمان یک سال پیش از طریق سازمان ملل متحد بیرون آمدم ولی او نتوانست علیرغم تلاشهای کمیساریای عالی پناهندگان و وزارت حقوق بشر عراق با خواهرش که در مقر سازمان یعنی کمپ لیبرتی در بغداد می باشد دیدار کند زیرا رهبر این سازمان دیدارهای خانوادگی را تحریم کرده است. این دو خواهر 31 و 36 ساله هر گز در عمرشان همدیگر را ندیده اند. خداوند یار و پشتیبانتان باشد و به شما در خدمت به اسلام و مسلمانان توفیق عنایت کند. برادر مسلمان شما: علی حسین نژاد 6 رمضان مبارک 1434 15 ژوئیه 2013
جواب دکتر ولید صالح: آقای علی حسین نژاد، با احترام از اطلاعاتی که به من دادید تشکر می کنم و می خواهم به اطلاعتان برسانم که من هیچگونه ارتباطی با این سازمان ندارم و من در جلسه ای که قرار است در پاریس برگزار شود شرکت نخواهم کرد. واقعیت این است که برخی افراد نزدیک به این سازمان تلاش کرده بودند با من تماس گرفته و مرا به برخی جلسات این سازمان دعوت کنند ولی من نپذیرفتم و دعوت را رد کردم. دروهای خالصانۀ مرا بپذیرید. ولید صالح. نامه اقای علی حسین نژاد به دکتر ولید صالح به زبان عربی ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﻴﻢ ﺍﻟﺴﻴﺪ ﺍﻟﺪﻛﺘﻮﺭ ﻭﻟﻴﺪ ﺻﺎﻟﺢ - ﺇﺳﺒﺎﻧﻴﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﻴﻜﻢ ﻭﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪﻭﺑﺮﻛﺎﺗﻪ، ﺃﻫﻨﺌﻜﻢ ﺑﺤﻠﻮﻝ ﺷﻬﺮ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺍﻟﻤﺒﺎﺭﻙ ﻭﺃﺗﻤﻨﻰ ﻟﻜﻢ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻮﻟﻰ ﺍﻟﻜﺮﻳﻢ ﻗﺒﻮﻝ ﺻﻴﺎﻣﻜﻢﻭﻗﻴﺎﻣﻜﻢ ﻓﻲ ﻫﺬﺍ ﺍﻟﺸﻬﺮ ﺍﻟﻔﻀﻴﻞ. ﺇﻧﻲ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻨﺸﻘﻴﻦ ﻋﻦ ﻣﻨﻈﻤﺔ ﻣﺠﺎﻫﺪﻱ ﺧﻠﻖ ﺍﻧﻔﺼﻠﺖ ﻣﺆﺧﺮﺍﻋﻨﻬﺎ ﺑﻌﺪ ﺛﻼﺛﻴﻦ ﻋﺎﻣﺎ ﻷﻧﻬﺎ ﺗﺤﻮﻟﺖ ﻣﻦ ﻣﻨﻈﻤﺔ ﺳﻴﺎﺳﻴﺔ ﺍﺳﻼﻣﻴﺔ ﺛﻮﺭﻳﺔ ﺇﻟﻰ ﻃﺎﺋﻔﺔ ﺩﻳﻨﻴﺔﺧﺎﺻﺔ ﻻ ﺻﻠﺔ ﻟﻬﺎ ﺑﺎﻹﺳﻼﻡ ﺗﺨﺪﻡ ﺍﻹﻣﺒﺮﻳﺎﻟﻴﻴﻦ ﺑﺰﻋﺎﻣﺔ ﺃﻣﻴﺮﻛﺎ ﻭﺍﻟﺼﻬﺎﻳﻨﺔ ﺑﺘﺸﺠﻴﻌﻬﻢ ﻋﻠﻰﺍﻟﻬﺠﻮﻡ ﻋﻠﻰ ﺇﻳﺮﺍﻥ ﻭﺇﺛﺎﺭﺓ ﺣﺮﺏ ﻣﺪﻣﺮﺓ ﺃﺧﺮﻯ ﻓﻲ ﺍﻟﻤﻨﻄﻘﺔ ﺃﺳﻮﺃ ﻭﺃﺷﺪ ﻓﺘﻜﺎ ﻣﻦ ﺳﺎﺑﻘﺘﻬﺎ ﻓﻲﺍﻟﻌﺮﺍﻕ ﻭﺗﻢ ﻫﺬﺍ ﺍﻟﺘﺤﻮﻝ ﻣﻨﺬ ﺳﻨﻮﺍﺕ ﻋﺪﻳﺪﺓ ﻋﻠﻰ ﺃﻳﺪﻱ ﻗﻴﺎﺩﺗﻬﺎ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﻭﻣﺮﻳﻢ ﺭﺟﻮﻱ ﺍﻟﻤﻘﻴﻤﺔﻓﻲ ﺑﺎﺭﻳﺲ ﺍﻟﺘﻲ ﺗﻨﻔﻖ ﻣﻼﻳﻴﻦ ﺍﻟﺪﻭﻻﺭﺍﺕ ﻣﻦ ﺛﺮﻭﺓ ﺍﻟﻌﺮﺍﻕ ﺍﻟﻨﻔﻄﻴﺔ ﺍﻟﺘﻲ ﺯﻭﺩﺗﻬﺎ ﺑﻬﺎ ﺣﻜﻮﻣﺔﺻﺪﺍﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻭﺗﻮﺯﻋﻬﺎ ﻋﻠﻰ ﺭﺟﺎﻝ ﺩﻭﻟﺔ ﻭﺟﻴﺶ ﻭﺍﺳﺘﺨﺒﺎﺭﺍﺕ ﺃﻣﺮﻳﻜﻴﻴﻦ ﻭﺃﻭﺭﺑﻴﻴﻦ ﻭﺑﻌﺾ ﺍﻟﺸﺨﺼﻴﺎﺕﻟﺪﻋﺎﻳﺔ ﻭﺩﻋﻢ ﺍﻫﺪﺍﻓﻬﺎ ﺍﻟﺤﺮﺑﻴﺔ ﺍﻟﺘﻲ ﻻ ﻳﺪﻋﻤﻬﺎ ﺍﻟﺸﻌﺐ ﺍﻹﻳﺮﺍﻧﻲ . ﺍﻧﻬﻢ ﻃﺎﺋﻔﺔ ﺧﺎﺻﺔ ﻣﻦﺍﻟﺸﻴﻌﺔ ﻟﻬﺎ ﻋﻘﺎﺋﺪ ﻭﺃﻓﻜﺎﺭ ﻣﺒﺘﺪﻋﺔ ﻣﻠﺘﻘﻄﺔ ﻣﻦ ﺍﻟﻐﺮﺏ ﻭﻣﻦ ﺍﻟﺸﻴﻮﻋﻴﺔ ﺧﺎﺻﺔ ﺍﻹﺳﺘﺎﻟﻴﻨﻴﺔﻭﻓﻘﺪﺕ ﻗﺎﻋﺪﺗﻬﺎ ﺍﻟﺸﻌﺒﻴﺔ ﺗﻤﺎﻣﺎ ﻓﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ. ﻓﻠﺬﻟﻚ ﺃﻧﺼﺢ ﺳﻤﺎﺣﺘﻚ ﻧﺼﻴﺤﺔ ﺍﻷﺧﻮﺓ ﻭﺍﻹﺳﻼﻡ ﺑﺮﻓﺾﺩﻋﻮﺗﻬﻢ ﻟﺴﻴﺎﺩﺗﻚ ﻟﺤﻀﻮﺭ ﺣﻔﻠﺔ ﺇﻓﻄﺎﺭ ﺭﻣﻀﺎﻧﻴﺔ ﻟﻬﻢ ﻓﻲ ﺑﺎﺭﻳﺲ ﻭﺫﻟﻚ ﺣﻔﺎﻇﺎ ﻋﻠﻰ ﻭﺯﻧﻚ ﻭﺳﻤﻌﺘﻚﺍﻟﺸﺮﻳﻔﺔ ﻭﺍﻟﺤﺴﻨﺔ ﻻﻧﻪ ﻻ ﻫﺪﻑ ﻟﻬﻢ ﺇﻻ ﺍﺳﺘﻐﻼﻝ ﻭﺯﻧﻜﻢ ﻭﺳﻤﻌﺘﻜﻢ ﻟﺘﻤﺮﻳﺮ ﺃﻫﺪﺍﻓﻬﻢ ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﻀﺔﻟﻺﺳﻼﻡ ﻭﺃﻣﺎﻧﻲ ﺍﻟﻤﺴﻠﻤﻴﻦ. قيادة منظمة محاهدي خلق أمرتنا جميعا في المنظمة منذ عام 1989 بتطليق أزواجنا حيث أفتى زعيم ومرشد المنظمة مسعود رجوي بحرمة تشكيل العائلة والزواج وذلك خلافا للنصوص الصريحة للقرآن والسنة فمنذ أكثر من عشرين سنة جميع كوادر وأعضاء المنظمة سواء في العراق أو الخارج مطلقون ومطلقات أو غير متزوجات إلا شخص الزعيم المرشد مسعود رجوي زوج مريم في باربس الذي أفتى بأن جميع نساء المنظمة زوجاتها وقال لنا مهدي أبريشمجي الرجل الثاني بعد مسعود في المنظمة والمقيم حاليا في فرنسا كمساعد لزوجتها السابقة مريم رجوي التي طلقت زوجها مهدي عام 1985 وتزوجت في اليوم نفسه من مسعود رجوي دون الالتزام بالعدة الشرعية فيما كان لهما آنذاك بنت في الثامنة من عمرها قال لنا عام 1989 عندما كان في العراق إن زوجاتكم طلقتكم وتروجوا من الأخ مسعود احتذاء بمريم التي طلقتني وتزوجت من الأخ مسعود!! جميع أفراد المنظمة محرومون وممنوعون من أي اتصال بأفراد عوائلهم وحتى لم يكن يسمحون لي بأن ألتقي ببنتي الكبرى التي تتواجد حاليا في مخيم ليبرتي للمنظمة ببغداد عندما كنا الاثنان في معسكر أشرف للمنظمة في العراق ولم يسمحوا لها حتى بلقاء شقيقتها الصغرى التي كانت قد جاءت من إبران إلى العراق للقاء لأول مرة بعد ثلاثين عاما معي أي مع والده ومع شقيقتها داخل المنطمة فتمكنت من لقائي لأني خرحت من صفوف المنظمة قبل عام عبر الأمم المتحدة ولكنها لم تتمكن من لقاء أختها المتواجد في مقر المنظمة مخيم ليبرتي في بغداد بسبب كون الزعيم المرشد قد حرم اللقاءات العائلية وذلك رغم جهود مفوضية اللاجئين ووزارة حقوق الإنسان العراقية لترتيب لقاء بين الشقيقتين في 31 و36 من عمرهما واللتين لم تر بعضهما البعض قط!... ﻭﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﻭﺭﺍﺀ ﺍﻟﻘﺼﺪﻭﻫﻮ ﺍﻟﻤﻌﻴﻦ ﻭﺍﻟﻤﻮﻓﻖ ﻟﻜﻢ ﻓﻲ ﺧﺪﻣﺔ ﺍﻹﺳﻼﻡ ﻭﺍﻟﻤﺴﻠﻤﻴﻦ. ﺃﺧﻮﻛﻢ ﻓﻲ ﺍﻹﺳﻼﻡ: ﻋﻠﻲ ﺣﺴﻴﻦ ﻧﺠﺎﺩ 6 ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺍﻟﻤﺒﺎﺭﻙ 1434 15 ﺗﻤﻮﺯ 2013 --------------------------- پاسخ دکتر ولید صصالح به اقای غلام حسین نزاد
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------- سازمان ملل هم از نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین خبر می دهد علی جهانی
به
گزارش خبر گزاری ها و رسانه های بین المللی جناب اقای
مارتین کوبلر نماینده ویژه سازمان ملل در امور عراق در
پایان ماموریت خویش در عراق طی گزارشی که به شورای
امنیت سازمان ملل ارائه کرده است به موارد نقض حقوق
بشر در سازمان مجاهدین اشاره کرده است ؛ این گزارش که
تحت عنوان رهبران سازمان مجاهدین حقوق افراد را نادیده
می گیرند منتشر شده است ؛ به مواردی نظیر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وکلای ساکنین اشرف و لیبرتی یا وکلای رجوی ها؟
علی جهانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت لوموند فرانسه هم خیمه شب بازی فرقه رجوی در ویلپن پاریس را یک " شو آمریکایی " نام نهاد
علی جهانی، ایران قلم، بیست و نهم ژوئن 2013
روزنامه پرتیراژ لوموند چاپ فرانسه در تاریخ 26 ژوئن مقاله ای به قلم ٌکریستف ایادٌ با عنوان ٌشو مجاهدین خلق به سبک آمریکایی ٌبه خیمه شب بازی اخیر فرقه رجوی در ٌویلپنتٌ در حومه پاریس پرداخته است . نویسنده با اشاره به اینکه همانند سالهای قبل سازمان افرادی را از کشورهای دیگر نظیر: سوئیس و رومانی و آلمان در قالب یک سفر توریستی رایگان با اضافه خورد و خوراک به فرانسه آورده شده بودند تا در این تجمع شرکت کنند . ولی این نمایش با توجه به تغییرات اخیر در ایران چیزی را تغییر نمی دهد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سی خرداد و ترفندهای فرقه رجوی قسمت دوم گرامیداشت ترور و خشونت توسط فرقه رجوی در ویلپن پاریس
علی جهانی، ایران قلم، هفدهم ژوئن 2013
در قسمت قبلی در مورد چگونگی شکل دادن سی خرداد و
ترفندهای رجوی و اهدافش پرداختیم ؛ و در این قسمت به
چگونگی گرامیداشت این روز که سر آغاز ترور و خشونت این
سازمان علیه مردم ایران بود و ترفندهای این فرقه
تروریستی می پردازیم . همانطور که می دانید همه ساله
فرقه رجوی در سالروز ترور و خشونت اقدام به برگزاری
گردهمایی می کند و برای اجرای این نمایش مسخره و رسوا
هم از ماهها قبل با خرجهای گزاف و هنگفت اقدام به جمع
اوری نیرو می کند . و اما ترفند ها و شگردهایی که این
فرقه برای جمع آوری سیاهی لشکر برای این روز می کند به
شرح زیر می باشد همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سی خرداد و اهداف و تر فندهای فرقه رجوی قسمت اول
علی جهانی، ایران قلم، بیست و هفتم می 2013
بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران در سال پنجاه وهفت و آزادی نفرات سازمان مجاهدین از جمله مسعود رجوی از زندان توسط مردم ؛ مسعود رجوی که با خیانت به رهبران این سازمان باعث اعدام آنان و زنده ماندن خودش در زندان شاه شده بود خود را رهبر این سازمان نامید و با سوء استفاده از فضای سیاسی بوجود آمده بعد از انقلاب شروع کرد با تبلیغات دروغین خود و سازمان را نماینده اسلام انقلابی و پرچمدار مبارزه ضد امپریالیستی به سرکردگی آمریکا معرفی کرد و با یک سری شعارهای دروغین و پر طمطراق نظیر: پیش بسوی جامعه بی طبقه توحیدی و اسلام انقلابی و بردبار و آزادی و عدالت اجتماعی توانست عده ای از جوانان را گول زده و به دام خود بکشاند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه افشاگرانه علی جهانی به دبیرکل سازمان ملل در مورد فریده اراکی
علی جهانی، ایران قلم، بیست و سوم می 2013
حضور محترم جناب آقای بان کی مون دبیر کل محترم سازمان
ملل
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رجوی در باتلاق لیبرتی گیر کرده است
علی جهانی، ایران قلم، ششم می 2013
داشتم به خبرهای رسانه های فرقه رجوی نگاه می کردم دیدم همه اش راجع به لیبرتی و فرا خوانهای پوشالی و پوچ و بی محتوا هست که از قول این یا آن و یا تشکلهای ساختگی در عراق هست که مثلا گفته اند باید نیروها به اشرف برگردند ؛ و خلاصه همان حرفهای تکراری و بی محتوا که هیچ خریداری ندارد و بقول معروف سران فرقه از صبح تا شب کار شان شده فراخوان نویسی از قول گروههای خود ساخته برای انتقال و برگشت به اشرف ؛ و رجوی مانند فردی که در باتلاق گیر کرده و در حال نابودی هست دست و پا می زند تا از این بن بستی که درش گیر کرده خودش را نجات دهد و هر شب بقول معروف کابوس های وحشتناکی بنام لیبرتی می بیند که خواب راحت را از چشمان او مریم گرفته است
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سخنی با خانم رجوی
در خبر ها ی رسانه های فرقه رجوی آمده بود که مریم رجوی به بهانه حمله موشکی مجدد به کمپ لیبرتی یک فرا خوان داده و از سازمان ملل و وزیر خارجه آمریکا خواسته که نیروها فورا به اشرف برگردانند
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه سرگشاده علی جهانی به جان کری وزیر خارجه آمریکا
حضور محترم جناب آقای جان کری وزیر خارجه محترم آمریکا
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه سرگشاده آقای علی جهانی به سفیر کردواسی در سوئیس
جناب سفیرمحترم کشور کراواسی در سوئیس ؛ من از طریق
رسانه های سازمان مجاهدین مطلع شدم که مریم رجوی با
شما در سوئیس دیدار حضوری داشته است تا با سوء استفاده
سیاسی از شخصیت حقوقی تان شما را تشویق به حمایت از
سیاست های تروریستی و فرقه گرایانه این سازمان نماید .
اینجانب علی جهانی فرد که یکی از قربانیان این سازمان
هستم و به مدت بیست سال از بهترین دوران عمرم یعنی
جوانی ام را در این سازمان هدر دادم ؛ لازم می بینم
نکاتی را در رابطه با این گروه تروریستی بعرض جنابعالی
برسانم .
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمایش مسخره
مریم قجر در روز زن
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه سرگشاده علی جهانی به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل
حضور محترم عالیجناب بان کی مون دبیر کل سازمان ملل
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سردرگمی شدید مریم رجوی در مورد لیبرتی
بعد از اینکه بلاخره سران فرقه مجبور شدند جام زهر ترک
اشرف را سر بکشند و با انتقال نیروها به کمپ موقت
لیبرتی موافقت کنند و نیروها به این کمپ منتقل گردند .
سران فرقه و بطور خاص مریم عضدانلو دوچار سردر گمی
شدیدی گشته است و هر روز هم یک حرفی می زند مثلا یک
روز می گوید آنجا مار و افعی دارد و روز دیگر می گوید
آنجا زندان هست چون دیوارهای بلند دارد و روز بعدش
کاملا صد و هشتاد درجه عکس آن می گوید سازمان ملل آنجا
را به عنوان کمپ پناهندگی به رسمیت بشناسد و بعدش هم
که دید این حرفها هیچ خریداری ندارد و نمی تواند کسی
را بفریبد آمد خط باز گشت به اشرف را براه انداخت و در
این راستا شروع کرد به عدم همکاری با نیروهای
کمیساریای عالی پناهندگان که مشغول حل و فصل ریل
پناهندگی افراد هستند . خلاصه در این زمینه جار و
جنجال های فراوانی راه انداخت .ابتداء می گفت لیبرتی
را آب فرا گرفته است لذا ما را به اشرف برگردانید و
بعد هم که این کمپ مورد تهاجم موشکی قرار گرفت و
تعدادی از افراد کشته و مجروح شدند طی یک موضع گیری
مضحک و خنده داری مجددا خواستار برگشت نیروها به اشرف
گردید و بهانه اش اینبار این بود که لیبرتی امنیت
ندارد که انگار اشرف جای امنی هست . خلاصه این موضع
گیریهای این رئیس جمهور برگزیده شوهر فراریش چنان مضحک
و غیر واقعی بود که حتی صدای اعتراض لابی های آمریکایی
و اسرائیلی شان را هم در آورد و بقول معروف آش آنقدر
شور بود که صدای آشپز را هم در آورد و این لابی های
سازمان که عمدتا از ورشکستگان سیاسی در دولتهای پیشین
آمریکا هستند با این موضع گیری اختلاف نظر پیدا کردند
و از آن انتقاد کردند . لذا مریم قجر که دید این تبلیغ
خط باز گشت به اشرف خریداری ندارد و غیر واقعی هست و
نمی شود آب رفته را دوباره به جوب برگرداند و این راه
بی برگشت هست لذا مریم عضدانلو به توصیه لابی های
آمریکایی اش از جمله آقای جولیانی شهردار نیویورک که
از اوباما خواسته بود که مجاهدین را به آمریکا منتقل
کنند به یکباره همه آن تبلیغات خط برگشت به اشرف را
کنار گذاشت و فراموش کرد و طی افاضاتی گفت تنها راه
اینست که همه نیروها به آمریکا منتقل شوند تا بتوانند
در جوار ارباب جدید شان بهتر به مزدوری و نوکری
بپردازند و از طرف دیگر هم مستمرا اقدامات و تلاشهای
شبانه روزی آقای مارتین کوبلر و همکارانش را که برای
حل و فصل امور پناهندگی نیروها انجام می دهند را که از
نظر ما جدا شدگان بسیار قابل تقدیر هست تخطئه می کنند
و طی موضع گیری جدید شان این اقدامات را فریب کارانه
اعلام کرده اند .خلاصه ما در این مدت با موضع گیریها و
وارونه گویی ها و حرفهای ضد و نقیض فراوانی از طرف
سران فرقه و بطور خاص از طرف مریم عضدانلو مواجه بوده
ایم که ناشی از سردرگمی شدیدی هست که دچارش گشته اند .
حالا صرفنظر از اینکه اصلا چنین امکانی برای آمریکا
وجود داشته باشد یا نه و یا اصلا قوانین پناهندگی
سازمان ملل چنین اجازه ای را می دهد یا نه که مثلا یک
تعداد قابل توجهی از یک افراد غیر عادی که قبلا
تروریست بوده اند و در لیست گروههای تروریستی بوده اند
و بیش سه هزار نفر هستند را در یک جا آنهم در آمریکا
که قوانین ضد تروریستی بسیار سفت و سختی را دارد امکان
دارد یا نه؟ هر چند در این زمینه یک سری خبرهایی بود
که تعدادی از مجاهدین را آمریکا در صحرای نوادا دارد
آموزش می دهد که اگر این خبرها درست باشد حاکی از
برخورد دوگانه دولت آمریکا با مقوله تروریست وجود دارد
که از نظر آنها تروریست خوب و تروریست بد داریم خوب از
این موضوع که بگذریم این سئوال بسیار مهم و اساسی پیش
می آید که حالا چرا سران فرقه و بطور خاص رجوی ها به
این سرگیجه و سردر گمی مبتلا گردیده اند و علل آن چیست
؟
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |