_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
چرا حیرت میکنیم!باور کنیم!
اسماعیل وفا یغمایی 02.06.2014
جناب محمد اقبال، مجاهد و مبارز رنجکشیده ای که حدود چهل سال، یا شاید بیشتر از عمر شصت و هفت هشت ساله خود را در راه مبارزت و مجاهدت گذرانده، و داغ برادر و داماد خانواده را در برابر جوخه های مرگ خمینی و بر خاک افتادن پدر ارجمندش را در غربت بر دل دارد، و سالهادر مکتب فکری راهبران شریف خود آموزش کافی دیده مدتی است طی چند مقاله و نوشته حیرت انگیز افراد مختلف و در راس همه خواهر خود خانم عاطفه اقبال را با فرهنگ خاصی که در مقالاتش منجمله این مقاله لینک: «حیوان لیبرتی.» میتوانید بیابید نواخته است. چند تا ازویژگی های آقای اقبال اینهاست: * مهندس و آرشیتکت است *حدود چهل سال از عمر خود را مجاهد و مبارز بوده است ودر مصاف شاه و شیخ گذرانده است *در سن شصت و هفت هشت سالگی یکی از سمبلها و نمونه های بر آمده از مکتب فکری رهبران خود یعنی مجاهد اشرفی است. *در مقابله با دشمنان جنبشی که به آن وابسته است غیرتی والا ومشابه راهبران خود نشان میدهد *در چندین مقاله و نوشته بویژه در رابطه با خانم عاطفه اقبال این غیرت، فرهنگ و تربیت سیاسی و ایدئولوژیک و منش را به نحو احسن و تحسین برانگیزی نشان داده است. ویژگی های فرد مورد تهاجم ایشان قرار گرفته یعنی خواهر ایشان خانم عاطفه اقبال منجمله اینهاست: * ازآنجا که خانواده اقبال از زمره خانواده هائی است که بطور دسته جمعی هوادار و عضو مجاهدین بوده اند ،او نیزاز نو جوانی در زمره هواداران و سمپاتیزانها وسپس اعضای مجاهدین بوده است *در آغاز کشتارهای خمینی دستگیر شده، ، وهمسرش تیرباران شده است. *پس از آزادی از زندان به مجاهدین پیوسته و سالیان دراز در خارج کشور در مراکز مجاهدین و در پادگانهای مجاهدین در عراق فعال بوده است. سالها بعد از مجاهدین جدا شده اما همچنان تا سالهای ۲۰۱۰ و شاید بیشتر در زمره دوستداران و هواداران مجاهدین باقی مانده است و از آن پس بعد از کشتارهای اشرف و مجاهدین بعنوان یک پناهنده سیاسی و یک فعال حقوق بشر زبان به انتقاد گشوده واز کشتار اشرف و لیبرتی وابراز نگرانی کرده و مسئولیت راهبران را یاد آورده است. *** حاصل کوشش ساده و انساندوستانه خانم عاطفه اقبال بسیار نوشته ها( که در آن بسیاری برچسبهای موهن منجمله مزدور بودن و…نثار او و افرادی چون او شده است)و بخصوص نوشته های آقای محمد اقبال است که باید خواند و فی الواقع فرهنگ آموخت. *** درآغاز کار من هم با خواندن نوشته های آقای اقبال حیرت میکردم. سئوال میکردم چه انگیزه ای باعث این نوع برخورد است؟ - مثلا سالخوردگی و نگرانی از آینده؟ - یا توشه ای برای آخرت اندوختن در رکاب راهبران به جاودانگی رسیدن؟ - یا (اگر عاطفه اقبال را کمابیش نمی شناختم) خشم از اشتباهات خواهر گریخته از انقلاب راهبران؟ - یا درماندگی از جواب منطقی و سیاسی ولاجرم روی آوردن به دشنام دادن عاجزانه؟ و امثال اینها ولی سرانجام به اشتباه، و بیراهه رفتن در جستجوی خویش، پی بردم و دانستم فی الواقع باد در غربال می بیخته ام. مسئله اصلا این نیست و حالا دیگرحیرت من کاملا برطرف شده است. می خواهم بگویم و تاکید کنم: دوطرف قضیه در روشنائی کامل قرار دارند و من و ما باید «حیرت» را به کناری نهاده واقای مهندس اقبال مجاهد و مبارز رنجکشیده را «نه آنطور که من و ما دوست داریم» بلکه «آنطور که هویت و ماهیت واقعی اوست» ببینیم. باید بجای یک مورد خاص عمومیت و اصل این نوع کار کرد را ببینیم. ما دوست داریم که: آقای محمد اقبال این چنین نباشد.چنین مقالاتی ننویسد و خواهری را که دوران نوجوانی و جوانی و میانسالی را در زندان و غربت و آوارگی گذراند و میگذراند به دلیل انتقاداتش، با کلامی شایسته موجب خطاب قرار دهد. این خواست ماست.ولی آقای محمد اقبال، بر اساس خواست ما، نه فکر میکند و نه عمل میکند و نه خود را تغییر میدهد. هویت او همانست که نشان میدهد وما باید این را بپذیریم. آقای محمد اقبال یک انسان مجاهد و مبارز و نیز عضو قدیمی شوراست( شورائی که خود را آلترناتیو میداند و قرار است حکومت آینده را پس از حکومت انسانسوز ملایان حاکم در کف با کفایت خود گیرد!. ایشان مرام و مسلک و فرهنگ و ادب و چگونه نوشتن یا ننوشتن و سخن گفتن یا خموشی و منش و روش برخورد با منتقد و مخالف و دشمن را ازمکتب راهبران والامقام عقیدتی و سیاسی خود و در گذر از کوره های متعدد انقلاب درونی آموخته است. او یک سمبل و یک نماد و یک نمونه بارز و روشن است. این را باور کنیم و به آن ایمان بیاوریم. او این فرهنگ، این تربیت، این ادب و سلوک را امروز به روشن ترین شکل و صادقانه ترین و صمیمانه ترین شکل در رابطه با خواهر نسبی و خونی خود با صلابت و قاطعیت تمام نشان میدهد. این را ما باید فهم کنیم. چرا حیرت میکنیم ؟و حیرت ما ناشی از آنست که گویا باور نداریم که او نیز حتما مثل همه انسانها خواهر کوچکتر خود را دوست داشته، ولی بخاطر مسلک و مکتب و عقیده ای که (چنانکه در مقاله ای:لینک«برای مزید اطلاع و شناخت شاهکار هنری جدید گروه فنان ابو محمد» نماینده
اش شخص رهبر عقیدتی و اندیشه رهبر عقیدتی است از انقلابی که به آن باور دارد دفاع میکند و برای نشان دادن آن این چنین میکند. باید با مولانا همصدا شد و گفت: این همه آوازه ها از شه بود گر چه از حلقوم عبدالله بود ما همه شیران ولی شیر علم حمله مان از باد باشد دمبدم
باید منشا و منبع یعنی همان «شه» و «راهبر» و همان
«باد»ی که اندیشه های پیروان را میجنباند و آنان را
وادار به حمله میکند دید و باور کرد. این همان تفکر و مکتب و منبع و مبدا والائی است که امثال من و دکتر قصیم و محمد رضا روحانی و ایرج شکری وایرج مصداقی وسعید جمالی و حنیف حیدر نژاد و شماری کسان دیگر امثال ما را ، حتی بدون جلب رضایت ماو نظر خواهی!! با سه صلوات و یک حبه قند و یکجلد کلام الله مجید به عقد دائم و نکاح قائم وزارت فخیمه اطلاعات آخوند خامنه ای خونریز مرتجع در می آورد و نه ککش میگزد و نه دچار عذاب وجدان میشود و پس از این عقد میمون و مبارک با عمله طرب مکتبی و قسم خورده بر درب حجله خانه مربوطه، شاد و شنگول از کار سترگ! خویش، با داریه و تنبک مکتبی هر چه کم کاری و خرابکاری و اشکال و افتضاح است به گردنهای شکسته کسانی بار میکند که چراغ عمرشان در غربت و تبعید سی چهل ساله در حال خاموشی است. این بزرگوارکه به تعبیر حافظ«نقطه پرگار وجود» است گویا مطلقا هم دچار شک و شبهه و عذاب وجدان نمیشود. در برابر این چنین پدیده ای بار دیگربه تبعیت از خداوند متعال در هنگام آفرینش انسان، و در نظاره خلقت چنین وجود ذیجودی و چنین تحفه کمیابی باید گفت فتبارک الله احسن الخالقین.
من سالهاست که در جستجوی روح و جان وجود از مذهب معمول
و بتهای ذلیل و زبون آسمانی (که فی الواقع اگر بودند
میبایست از تک تک انسانها به دلیل در جهل و لجن
نگهداشتن انسانها و انتشار خرافات و مزخرفات طلب بخشش
کنند) گریخته ام ولی به دلیل تربیت مذهبی چندین و چند
ساله ای که با سازمان مجاهدین دوران شاه شروع شد دلم
میخواهد فرازی باقیمانده در ذهن از قرآن را در اینجا
بنویسم: آنها دل ها یی دارند که که با آن نمی فهمند و چشمانی که با آن نمی بینند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنها همچون چهارپاینند، بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند، ***
باور کنیم حیرت نکنیم! باور کنیم باور کنیم سرسختی انقلابی و قاطعیت روشن مهندس اقبال را وسقف سیاسی و عقیدتی و انسانی رهبران را و اگر فردائی برای این زعمای بی بدیل وجود داشته باشد که من در آن تردید دارم با حافظ شیراز همصدا شویم. این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه میگفت بر در میکده ای با دف و نی ترسائی گر مسلمانی از این است که حافظ دارد وای اگر در پی امروز بود فردائی همین و بس و با آرزوی سلامت برای آقای محمد اقبال اسماعیل وفا یغمائی ۳۱ می ۲۰۱۴ میلادی ———————————— توضیحی کوتاه در باره داماد پیامبرو برخورد محمد با داماد کافرش زینب دختر بزرگ پیامبر و خدیجه پیش از بعثت با ابوالعاص ابن ربیع ازدواج کرد. بعد از اعلام پیامبری محمد، زینب اسلام آورد ولی ابوالعاص اسلام نیاورد. آنها دو فرزند بنام علی و امامه داشتند. ابوالعاص در جنگ بدر علیه پیامبر شرکت کرد و دستگیر شد. زینب دختر پیامبرکه آن موقع در مکه بود، گردنبندی را که یادگار مادرش خدیجه بود را، به عنوان بهای آزادی همسرش جهت آزادی سازی ابوالعاص بوسیله برادر او عمرو، فرستاده بود. وقتی پیغمبر آن گردنبند را دید، آن را شناخته ومتاثر شدحتی میگویند گریست و گفت ابوالعاص را از سهم خود او آزاد کنند و گردنبند را برای زینب باز فرستند مدتی بعد در جنگی دیگر ابوالعاص از دست مسلمانان گریخت و نیمه شبی پنهانی به مدینه و به خانه زینب آمد و از او پناه خواست و زینب او را پناه داد و با صدای بلند اعلام کرد من ابوالعاص را پناه دادم. پیامبرچون این را شنید گفت: ای مردم شما هم آنچه را که من شنیدم، شنیدید؟ گفتند: شنیدیم. محمد گفت من هم هر که را که زینب پناه داد، پناه دادم. بعد به خانه زینب آمد و به او گفت به خوبی از ابوالعاص داماد کافرش که کافر حربی هم بود ،پذیرائی کن سپس به نزد کسانی که اموال او را گرفته بودند آمد و به آنان گفت : شما بستگی ابوالعاص و وصلت او را با من میدانید و از طرفی شما مالی را به دست آوردهاید که کسی را در آن حقی نیست و در آن خوشنودی ماست و اگر نخواهید حقی است که خدا به شما داده و کسی نمیتواند شما را به پرداخت آن مجبور کند و شما از همه کس به تصرف آن اموال مستحقتر و شایستهتر هستید. مسلمانان همه اموالی را که از او گرفته بودند، به او پس دادند. ابوالعاص نیز تمامی اموال را به مکه آورد و به صاحبانشان تحویل داد . ابوالعاص بعد از این واقعه مسلمان شد و تا سال ۱۲ هجری زنده بود.همسرش زینب چهار سال قبل از او در گذشت.
____________________________________________________________________
قسم «مجاهدین خلق» را باور کنیم یا دم خروس شان را؟ 01.08.2013 آرش سیگار چی، وبلاگ سیگارچی مجاهدین خلق مدتهاست سعی دارد فعالیت خودش را معقول جلوه دهد اما گاهی عملکرد این گروه، خیلی متناقص می شود. مثلا همین گزارش جدید نماینده ویژه سازمان ملل در عراق. مارتین کوبلر گزارش کرده است که «مجاهدین خلق حقوق اعضایش را در عراق نقض می کند». خبرش را اول به نقل از رادیو فردا بخوانید:
در همین گزارش رادیو فردا، سخنگوی سازمان مجاهدین خلق در پاریس سعی کرده در مقام پاسخ برآید و گفته:
این گزارش نماینده ویژه سازمان ملل متحد مهم است. پیش از این برخی از رها شدگان از اشرف، محل تجمع مجاهدین خلق در عراق، بر نقض حقوق بشر از سوی مسوولان مجاهدین خلق تاکید داشتند اما همواره مسوولان این سازمان، معترضان را به جمهوری اسلامی وصل می کرد اما حالا که نماینده ویژه سازمان ملل این ادعا را کرده نمی شود به سادگی گذشت. البته سازمان مجاهدین خلق، گویا استعداد زیادی از تقلید از جمهوری اسلامی دارد چون عین جمهوری اسلامی در مواقعی که متهم می شود، می زند زیر کاسه. مثلا به این دو خبر که چون به نفع سازمان مجاهدین بوده ، دقت کنید که چطور در سایت شان منعکس شده است: این سایت سازمان مجاهدین خلق است که وقتی احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور ایران ماموریت اش تایید می شود ، خبرش را در سایت خود اینچنین منتشر می کند و یا وقتی وقتی اواخر تیر دوباره به مقر اعضای سازمان در «لیبرتی» حمله می شود، بیانیه کمیسر عالی پناهندگان ملل متحد در سایت شان منعکس می شود اما برعکس آن کسی بگوید می شود مامور جمهوری اسلامی. مثلا حالا که مارتین کوبلر، نماینده ویژه سازمان ملل در عراق ضد مجاهدین خلق است، او را متهم می کند. و حتی رییس مجاهدین خلق می گوید «عملکرد کوبلر خیانت به حقوق بشر و مسئولیت حفاظت (آرتوپی) و لکه سیاه در تاریخچه ملل متحد» است. این معیار دو گانه برای شما آشنا نیست؟ آنجا که یک نهاد بین المللی برای من بگوید خوب است، اما اگر علیه من بگوید، خائن است! جمهوری اسلامی سالهاست که مشابه این روش عمل می کند. یعنی اگر سازمان بین المللی دیده بان حقوق بشر بگوید در آمریکا نقض حقوق بشر است، در صدا و سیمای جمهوری اسلامی منعکس می شود اما اگر همین سازمان از زندانی کردن روزنامه نگاران ایرانی بگوید، صدا و سیما لال می شود. مجاهدین خلق هم متاسفانه همین روش را استفاده کرده است…. ————– پس نوشت - امیدوارم کسانی که در کمپ لیبرتی در بغداد هستند هر چه زودتر آزادی انتخاب جایی برای زندگی بی ترس و آزاد را تجربه کنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سازمان ملل: رهبران مجاهدین خلق حقوق اعضای خود را نادیده میگیرند
17.07.2013 بی بی سی http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/07/130717_l51_mek_kobler_iraq.shtml
مارتین کوبلر، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد در عراق گفته است که رهبران سازمان مجاهدین خلق، حقوق اعضای آن سازمان در عراق را رعایت نمی کنند. آقای کوبلر که ماموریتش در عراق رو به پایان است و از ماه آینده همین سمت را در جمهوری دمکراتیک کنگو بر عهده می گیرد، در گزارشی به شورای امنیت سازمان ملل گفته است که گزارش هایی دریافت شده اند که در آنها اشاره شده که رهبران سازمان مجاهدین خلق، حقوق اعضای ساکن در اردوگاه حریه (آزادی) را نادیده می گیرند. انتقال سه هزار عضو این گروه مخالف حکومت ایران از قرارگاه اشرف به اردوگاه حریه در نزدیکی بغداد تابستان پارسال به پایان رسید. آقای کوبلر می گوید که هنوز حدود ۱۰۰ نفر دیگر در قرارگاه اشرف به سر می برند که برای انتقالشان به حریه مقاومت می کنند. او شرایط در اردوگاه اشرف را تنش آلود توصیف کرد. آقای کوبلر گفته است که بعضی از ساکنان این اردوگاه گزارش داده اند که از سوی رهبران سازمان سختگیری هایی مبنی بر دسترسی به درمان پزشکی، ارتباط با خانواده هایشان و روند جابجایی و پناهندگی شان به کشوری دیگر اعمال می شود. شاهین قبادی، از سخنگویان شورای ملی مقاومت ایران که سازمان مجاهدین خلق عضو عمده آن است، در گفت و گو با خبرگزاری آسوشیتد پرس سخنان آقای کوبلر “بی پایه” و “دروغ” خوانده است. مارتین نسیرکی، سخنگوی سازمان ملل در واکنش به گفته های آقای قبادی گفت: “متاسفانه سازمان مجاهدین خلق و هواداران آن به تمرکز خود برای خدشه دار کردن وجهه سازمان ملل و تلاش های آن برای رسیدن به راه حلی صلح آمیز و بشردوستانه در اردوگاه اشرف ادامه می دهند و بشدت به فرستاده ویژه سازمان ملل حمله شخصی می کنند.” در هفته های گذشته ده ها نفر از ساکنان حریه با گرفتن پناهندگی از کشورهای اروپایی از عراق خارج شده اند و به کشورهایی چون آلبانی و آلمان منتقل شده اند. اردوگاه اشرف در دهه ۱۳۶۰ و در اوج جنگ عراق و ایران، با حمایت صدام حسین، رئیسجمهور سابق عراق برپا شد و گروهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و رهبران آن سازمان که به عراق پناهنده شده بودند، در آن ساکن شدند. پس از حمله نیروهای ائتلافی به رهبری آمریکا به عراق و سقوط حکومت صدام حسین در سال ۲۰۰۳ میلادی، ساکنان این اردوگاه به عنوان خارجیان مسلح غیرمتخاصم تحت حفاظت نیروهای آمریکایی قرار گرفتند و بعدا خلع سلاح شدند. مسئولیت حفاظت از این اردوگاه در سال ۲۰۰۹ میلادی، به دولت عراق واگذار شده و آن کشور متعهد شد که با ساکنان آن طبق قوانین عراق رفتار کند و از استرداد اجباری اعضای سازمان مجاهدین خلق به ایران که ممکن است جان آنان را به مخاطره اندازد، خودداری کند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ واکنش به حمله خونین به اردوگاه مجاهدین خلق
بی بی سی، شانزدهم ژوئن ۲۰۱۳
در بهمن ماه سال گذشته هم به اردوگاه حریه حمله شد و کشته و زخمی بر جا گذاشت آمریکا و سازمان ملل متحد حمله خمپارهای به اردوگاه سازمان مجاهدین خلق در نزدیکی بغداد را محکوم کردهاند. طبق گزارشها روز شنبه ۲۵ خرداد، ۱۵ ژوئن، تعدادی خمپاره به اردوگاه حریه در نزدیکی شهر بغداد، پایتخت عراق، شلیک شده و تعدادی کشته و زخمی بر جا گذاشته است. مارتین کوبلر، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در عراق، این حملات را محکوم کرده و گفته است: “این خشونت غمانگیز در حالی رخ داده که سازمان مجاهدین خلق بارها خواستار اقدامات محافظتی دولت عراق برای اردوگاه حریه و ساکنان آن از جمله دیوارهای بتونی مقاوم در برابر انفجار شده است.” آقای کوبلر گفته است: “این حمله دوم به اردوگاه حریه، به کشورهای ثالث یادآوری میکند که جلو بیایند و پیشنهادهای جدی برای انتقال ساکنان این اردوگاه به خارج از عراق ارائه کنند.” پیشتر در ۱۶ مه امسال، ۲۶ اردیبهشت، سازمان ملل متحد از انتقال اولین گروه از اعضای سازمان مجاهدین خلق به خارج از عراق خبر داده بود. این گروه ۱۴ نفره به آلبانی رفتند. ایالات متحده هم در بیانیهای حمله به اردوگاه حریه را “وحشیانه، احمقانه، و کاملا غیرقابلقبول” خوانده است. وزارت امور خارجه آمریکا در این بیانیه از عراق خواسته است به قربانیان این حادثه رسیدگی و خدمات پزشکی ارائه کند و به امنیت ساکنان اردوگاه حریه توجه کند. ایالات متحده از دولت عراق خواسته است درباره این حمله تحقیق کند تا عاملان آن مجازات شوند. آمریکا هم در بیانیهاش بر لزوم تسریع جابهجایی اعضای سازمان مجاهدین خلق به خارج از عراق تاکید کرده و آن را راه حل دائمی و درازمدت برای تامین امنیت آنان دانسته است. اختلاف در آمار تلفات ایلیانا نبا، سخنگوی دفتر سازمان ملل متحد در عراق، به خبرگزاری فرانسه گفته است رقم دقیقی از تلفات این حمله ندارد. در این باره یک سرهنگ پلیس در بغداد که نامش ذکر نشده، به خبرگزاری فرانسه گفته است که اردوگاه حریه مورد اصابت “شش خمپاره” قرار گرفته و این حمله “سه کشته و ۱۱ مجروح” بر جا گذاشته است. خبرگزاری فرانسه همچنین از قول شهریار کیا، سخنگوی اعضای سازمان مجاهدین خلق، نوشته است “چند ده موشک” به این کمپ اصابت کرده است. آقای کیا گفته است “یک مرد و یک زن” در این حملات کشته شدهاند و بیش از ۳۰ نفر مجروح شدهاند. این سخنگوی اعضای سازمان مجاهدین خلق، همچنین از سازمان ملل متحد به دلیل موافقت نکردن با بازگرداندن اعضای این سازمان به اردوگاه اشرف انتقاد کرده است. شورای ملی مقاومت که سازمان مجاهدین خلق مهمترین عضو آن است، در پاریس یک بیانیه درباره این حملات منتشر کرده و از سازمان ملل متحد بهتندی انتقاد کرده است که “اقدامی نمیکند و وعدههای دروغین میدهد.” هنوز هیچ فرد یا گروهی مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفته است. ‘یا اشرف، یا آمریکا’ در حال حاضر بیش از سه هزار نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه حریه در عراق به سر میبرند. چهار ماه پیش در بهمنماه سال گذشته هم اردوگاه حریه مورد اصابت خمپاره قرار گرفت که گزارش شد در اثر آن ۵ نفر کشته و بیش از ۵۰ نفر مجروح شدند. سازمان مجاهدین خلق، جمهوری اسلامی را به دستداشتن در آن حمله متهم کرده بود. مریم رجوی، از رهبران ارشد سازمان مجاهدین خلق، سه هفته پس از آن حمله گفت یا باید همه اعضای این سازمان که در عراق هستند، به ایالات متحده آمریکا منتقل شوند و یا به اردوگاه اشرف در شمال بغداد بازگردند. اردوگاه اشرف در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی و در اوج جنگ عراق و ایران، با حمایت صدام حسین، رئیسجمهور سابق عراق برپا شد و گروهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و رهبران این سازمان که به عراق پناهنده شده بودند، در آن ساکن شدند. پس از حمله نیروهای ائتلافی به رهبری آمریکا و سقوط حکومت صدام حسین در سال ۲۰۰۳ میلادی، ساکنان این اردوگاه به عنوان خارجیان مسلح غیرمتخاصم تحت حفاظت نیروهای آمریکایی قرار گرفتند و بعدا خلع سلاح شدند. مسئولیت حفاظت از این اردوگاه در سال ۲۰۰۹ میلادی، به دولت عراق واگذار شده و این کشور متعهد شد که با ساکنان آن طبق قوانین عراق رفتار کند و از استرداد اجباری اعضای سازمان مجاهدین خلق به ایران که ممکن است جان آنان را به مخاطره اندازد، خودداری کند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شورای ملی مقاومت برای لابیگری در آمریکا ثبتنام کرد
بی بی سی، بیست و ششم می ۲۰۱۳
شورای ملی مقاومت، یکی از گروههای مخالف حکومت ایران که به عنوان شاخه سیاسی سازمان مجاهدین خلق شناخته می شود، رسما برای لابیگری در دولت و کنگره آمریکا ثبت نام کرد. در فرم ثبت نام شورای ملی مقاومت آمده است که هدف این شورا از لابیگری در آمریکا، “استقرار یک جمهوری دموکراتیک، سکولار و غیر هسته ای” در ایران است. شورای ملی مقاومت هنگام ثبت نام اعلام کرده است از هیچ دولت، حزب یا منبع خارجی کمک مالی نمی گیرد. این شورا یک ماه و نیم پیش و در پی خروج نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروه های تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا، در واشنگتن دفتر تأسیس کرد. در بیانیه افتتاح این دفتر آمده بود که گشایش این دفتر “پیام سیاسی محکمی را به تهران می فرستد” که مخالفان واقعی به صحنه بازگشته اند. دولت آمریکا در سال ۲۰۰۲ دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت را به دلیل ارتباط با سازمان مجاهدین خلق تعطیل کرده بود. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، سپتامبر گذشته پس از ماه ها بررسی، با خروج نام این سازمان از فهرست گروه های تروریستی آمریکا موافقت کرد. علت این تصمیم “عدم ارتکاب اعمال تروریستی در ۱۰ سال گذشته” اعلام شد. حذف مجاهدین خلق از فهرست گروه های تروریستی دولت آمریکا پس از سال ها تلاش این سازمان و در پی حکم یک دادگاه فدرال صورت گرفت که به وزارت امور خارجه ایالات متحده تا اکتبر ۲۰۱۲ برای تصمیم گیری درباره ماهیت این گروه فرصت داده بود.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آلبانی به ۱۴ عضو سازمان مجاهدین خلق پناهندگی داد
بی بی سی، هفدهم می ۲۰۱۳
لینک به منبع
سازمان ملل
متحد از انتقال اولین گروه از اعضای سازمان مجاهدین
خلق به خارج از عراق خبر داده است. همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آلبانی به بیش از ۲۰۰ نفر از اعضای مجاهدین خلق پناهندگی میدهد
بی بی سی،
هفدهم مارس 2013
لینک به متن
انگلیسی گزارش آسوشیتد پرس (انگلیسی)
براساس گزارش های دریافتی، دولت آلبانی به ۲۱۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق که در حال حاضر در اردوگاه آزادی در عراق بسر میبرند، پیشنهاد پناهندگی به آن کشور را داده است.
خبر اعطای
پناهندگی به گروهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق توسط
سالی بریشا، نخست وزیر آلبانی، امروز (شنبه ۱۶ مارس) و
در پی ملاقات او با باربارا لیف، معاون وزیر خارجه
آمریکا و مارتین کوبلر، نماینده ویژه سازمان ملل در
عراق و تعدادی دیگر از مقامات اعلام شد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گزارش ویدئویی بی بی سی از حمله موشکی به کمپ مجاهدین خلق (لیبرتی)
بی بی سی، دهم
فوریه 2013
دبیر کل سازمان ملل متحد حمله به اردوگاه مجاهدین خلق را محکوم کرد
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد، حمله مرگبار به اردوگاه سازمان مجاهدین خلق در عراق را محکوم کرده است. صبح امروز پرتاب خمپاره و راکت به اردوگاه حریه یا آزادی دست کم ۵ نفر را کشت. حدود ۴۰ نفر هم زخمی شده اند. حدود سه هزار نفر از اعضای مجاهدین که در اردوگاه اشرف بودند موقتا در اردوگاه حریه نزدیک بغداد جای داده شده اند تا نهایتا سازمان ملل آنها را به کشورهای غربی منتقل کند. مریم افشنگ گزارشی دارد با این هشدار که ممکن است تصاویر این گزارش برای بعضی ناراحت کننده باشد.
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |