_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

kanoon-ghalam@hotmail.de

www.iran-ghalam.de

کتاب کالبدشکافی یک جریان ایدئولوژیک

قسمت هفتم

سازمان مجاهدین چالش میان تروریزم و ضد تروریسم

 

25.11.2007

مولف: آنتونی گسلر

مترجم : آر. فورشتنزر

منبع :Mojahedin.ws

 

فصل ششم/ علائم ماركسیسم

گروه ادعا می كند "درك بهتر از مجاهدین خلق ایران مستلزم درك بهتر از ایدئولوژی آنها است، كه بر تعبیر پیشرو و دموكراتیك از اسلام مبتنی است". سازمان مجاهدین خلق ایران اتهامات "ماركسیست" ‌و "تروریست" را شدیدا تكذیب می كند. اما، از هنگام تولدش و حداقل به مدت 10 سال اولش، به دكترین ارجاع كامل به ماركسیسم روی آورده بود. به دنبال یك انشعاب همراه با خونریزی، كه پر بود از تكفیر و تصفیه، چپ جنبش، رهبری را در سال 1975 به جناح رجوی داد. این حركت به سمت در بر گرفتن نوعی از اسلام - كه ایده های او را منعكس می كرد- تمایل داشت. در طول دهه 70، گرچه "ترقی خواهی" در جریان های چپ اروپا برنده شد، در ایران نیروی اصلی اپوزیسیون در برابر رژیم بر روحانیون متكی بود. در این شرایط، مهیا كردن یك انقلاب بدون حمایت روحانیت دگراندیش (ناراضی)- با تاثیر قویش بر مردم- امكانپذیر نبود. دیالکتیك ماركسیسم در اصل و ریشه مجاهدین قرار داشت. سازمان اصول انقلابی و زیرزمینی جنگ انقلابی- كه توسط چه گوارا و ژنرال گیاپ از ویتنام شمالی مطرح شده بودند- را در خود نهادینه كرده بود. بالاتر از همه این كه، با نگاه كردن به كارهای رئیس حزب كمونیست چین، مائو تسه تونگ است كه این تاثیرها روشن می شوند. مولف "كتاب سرخ كوچك"، كه در سال 1966 منتشر شد، تاثیری قدرتمند بر فراچپ داشت و درس های زیادی به آن آموخت.

متهم در لیست

بعد از حملات 11 سپتامبر 2001 به نیویورك و پنتاگون، ایالات متحده فهرست خودش از سازمان های تروریستی را تایید نمود. معیارهای قانونی برای قرار دادن گروه ها بر عوامل زیر مبتنی بودند:  فعالیت های گروه بایستی تهدیدی برای امنیت امریكائیان در خارج از كشور یا منافع ملی كشور ایجاد كنند. مورد اخیر به عنوان دفاع ملی، روابط خارجی یا منافع اقتصادی ایالات متحده تعریف شد. "فهرست شامل 28 گروه است كه طبق بخش 219 از قانون ملیت و مهاجرت - اصلاح شده توسط قانون 1996 درباره جنگ علیه تروریسم و مجازات مرگ- در تاریخ 5 اكتبر 2001 توسط وزیر خارجه به عنوان سازمان های تروریستی خارجی طبقه بندی شده اند.

گروه هایی كه به عنوان سازمان های تروریستی خارجی برچسب خورده اند عبارتند از:

 

  1. سازمان ابونزال (ای.ان.یو)؛
  2. گروه ابوسیاف (ای.اس.جی)؛
  3. گروه مسلح اسلامی (جی.آی.ای)؛
  4.  اوم شینریكو (ای.یو.ام)
  5. سازمان جدایی طلب باسك، اتا؛
  6. جماعه الاسلامیه (گروه اسلامگرا)
  7. حماس (جنبش مقاومت اسلامی)
  8. حركت المجاهدین
  9. حزب الله
  10. جنبش اسلامی ازبكستان
  11. جهاد اسلامی مصر
  12. كاهانه چای (كاچ)
  13. حزب كارگران كردستان (پ.ك.ك)
  14. ببرهای تامیل
  15. سازمان مجاهدین خلق (ام.ای.ك)
  16. ارتش آزادیبخش ملی، كلمبیا؛
  17. جهاد اسلامی فلسطین
  18. جبهه آزادیبخش فلسطین
  19. جبهه مردمی برای آزادی فلسطین
  20. پی.اف.ال.پی
  21. القاعده
  22. ارتش آزادیبخش ایرلند
  23. نیروهای مسلح انقلابی كلمبیا (فارك)
  24. هسته های انقلابی
  25. سازمان انقلابی 17 نوامبر
  26. جبهه آزادیبخش مردم
  27. 27. راه درخشان
  28. نیروهای متحد دفاع شخصی از كلمبیا

قرار گرفتن در این فهرست عواقب زیر را در پی خواهد داشت:

"حمایت مالی یا مادی از گروه های موجود در لیست ممنوع می باشد. از دادن روادید به اعضا خاص و نماینده های این سازمان ها برای ورود به ایالات متحده جلوگیری می شود، و بایستی از كشور اخراج شوند. از موسسات مالی امریكا خواسته می شود دارایی های این سازمان ها و عواملشان را توقیف و وزارت خزانه داری امریكا را مطلع كنند." (39)

 

اتهامات علیه مجاهدین خلق ایران كدامند؟ باید مجاهدین را تروریست بدانیم یا مبارزان آزادی؟


پیروان آقای رجوی گله می كنند كه:

 

"وزارت خارجه مجاهدین خلق را به استفاده از تروریسم و خشونت در مبارزه شان برای سرنگون كردن رژیم ایران متهم می كند. اما مسئله اصلی چگونه سرنگون كردن رژیم نیست، بلكه درك این مسئله است كه ملاها باید سرنگون شوند. بوروكراتهای وزارت مكررا گفته اند كه در تلاش برای سرنگون كردن رژیم ایران نیستند. این وظیفه ایرانیان است كه به حكومت دیكتاتوری در كشورشان پایان دهند. بنابراین، بحث بایستی بر حق ایرانیان برای مقاومت در برابر دیكتاتوری و استقرار دموكراسی متمركز شود." (40)


با اعلام این مطلب كه "هدف وسیله را توجیه می كند" به راحتی می شود از اصل مسئله دور شد. مجاهدین خلق، در بحث های خود علیه اتهامات وزارت خارجه، سعی میكند استفاده از تروریسم را به استراتژی ساده ای كه برای تغییر رژیم مورد استفاده قرار می گیرد تنزل دهد.


درباره استفاده از تروریسم

 

یك بار دیگر، مجاهدین خلق ایران با معانی بازی می كند. در واقع، آن ها این كار را بواسطه آموزش ماركسیستی – كه اكنون تكذیبش می كنند- خوب تعلیم دیده اند. تروریسم چیست؟ این سئوالی اساسی است و یافتن جواب برای آن آسان نمی باشد. بهترین متخصصان - مانند آن هایی كه در پایگاه وب ترور واچ "Terrorwatch" هستند، و ما از تحلیل هایشان استفاده خواهیم كرد- سعی كرده اند تروریسم را تعریف كنند: یك شیوه مبارزه مبتنی بر استفاده از ترور و بخشی ازچهارچوب استراتژی "ضعیف علیه قوی". از هنگام آغاز جنگ سرد، هیچ تعریف منسجم و جامعی از تروریسم در سطح بین المللی به تصویب نرسیده است، و در نتیجه بسیاری از قطعنامه های سازمان ملل كه علیه تروریسم بین المللی وضع شده اند را بی اثر كرده. فقط در كشورهایی كه به زبان انگلیسی صحبت می كنند، 212 تعریف از تروریسم مورد استفاده قرار گرفته، كه 72 تعریف از آن به صورت رسمی مورد استفاده قرار می گیرند. در داخل هر كشوری، هر موسسه مرتبط با مبارزه ضدتروریستی از تعریف خاص خودش استفاده می كند. هر یك از این تعریف ها متناسب هستند با علایق همان موسسه. وزارت دفاع امریكا تروریسم را این گونه تعریف می كند:

 

"استفاده محاسبه شده از خشونت یا تهدید خشونت به منظور ایجاد ترس، با هدف مرعوب كردن و تحت فشار قراردادن جوامع و دولت ها برای رسیدن به اهداف ایدئولوژیكی،دینی، یا سیاسی."


مشكل اصلی در تعریف تروریسم این است كه خیلی ها هنوز آن را پدیده ای منولیتیك (تك سنگی، یكپارچه) در نظر می گیرند. آن ها بافتارهای بسیار متفاوت كه تروریسم در آن رخ می دهد را جدی نمی گیرند. این نوع دید بیش تر ناشی از حركت كردن علیه تاثیرهای تروریسم (آنتی تروریسم) - و نه علت های آن (ضدتروریسم)- می باشد. از این رو، در حقیقت هیچ چیز بین دو بمبگذاری تفاوت بوجود نمی آورد،‌ حتی اگر در دو قاره مجزا رخ داده باشند و واكنش های مشابهی را ایجاد نمایند. از سوی دیگر، اگر هدف پیشگیری از فعالیت تروریستی است، به استراتژی های مختلفی نیاز خواهد بود." (41)

 

این ها معیارهایی هستند كه مجاهدین به سختی می تواند از آن فرار كند، چرا كه ویژگی ابزارهای عمل آنان می باشند. وقتی كه گروه برای خود حق "مقاومت مسلحانه" قائل می شود و مستقیما ریشه همه مشكلاتی كه ایران دچارش می شود (یعنی امریكا) را هدف قرار می دهد همه این ها مصداق پیدا می كنند. این ها ادعاهایی می باشند كه تردیدی در آن ها وجود ندارد: "سازمان با تحلیل شرایط كلی ایران به این نتیجه رسید كه با در نظر گرفتن خط مشی دولتی شاه و سركوب هر نوع مخالفت، تنها احتمال برای یك جایگزین دموكراتیك سرنگون كردن رژیم می باشد. دستیابی به این هدف، با در نظر گرفتن حكومت پلیسی كه توسط شاه به اجرا در آمده، تلاش سیاسی غیرخشن غیرممكن است. متعاقبا، مجاهدین برای مقاومت مسلحانه آماده شدند. آن ها همچنین از خط مشی امریكایی در ایران ناراحت بوده و خواستار پایان بخشیدن به حمایت امریكا از شاه بودند." (42)

 

واژه "مقاومت مسلحانه" نیك واژه مشتركی است كه توسط جنبش هایی كه خواستار انقلاب دموكراتیكی و پرولتاریایی بر اساس لنینیسم- ماركسیسم هستند مورد استفاده قرار می گیرد. از سال 1917، اتحاد جماهیر شوروی به نوعی امپراطوری وسیع دنیا را هدایت كرد. بعد از سال 1949 این اشتیاق با مانع مواجه شد: چین متعلق به مائو تسه تونگ جای استالین و وارثینش را در قلب ها و اذهان پیشه وران اینترناسیونالیسم فراچپ گرفت. شیوه ها، چه در مسكو یا پكن، تغییری نكردند. همان طور كه "Terrorwatch" خاطر نشان می كند، دشمن منفور همان بود:

 

"در دیالكتیك ماركسیستی، سرمایه داری غربی و امپریالیسم شكلی از تروریسم دولتی هستند. بنابراین، انقلاب یك پاسخ عادی است، پاسخی كه كمك رسانی به جنبش های انقلابی را توجیه می كند."

 

این پشتیبانی كشورهای شرقی از تروریسم غربی نیز كاربردی است از یك استراتژی زیركانه. این پشتیبانی اغلب یكپارچه سازی طبقات مختلف تروریسم در یك فرایند انقلابی ماركسیستی - لنینی جهانی را توجیه كرده است. اما، بالاتر از همه، تروریسم به عنوان ابزاری برای بی ثبات كردن سیستم ها، به كار رفته است، حتی اگر پیام جنبش مورد سئوال با اصول ماركسیستی- لنینی مغایرت داشته باشد." (43)

 

در نتیجه خشونت انقلابی در خدمت به مبارزه علیه واشنگتن و رضا شاه پهلوی، ایران حامی غرب را بی ثبات می كرد. شوروی غرق شادی بود. بخصوص كه مسكو هرگز در حمایت مالی از گروه هایی كه برای برنامه بزرگ هژمونی جهانی "كمونیسم درخشان" مناسب بودند، لحظه ای تامل نكرد. مایكل ووسلنسكی، مترجم در دادگاه های نورنبرگ، كه توسط شوروی به شورای صلح جهانی فرستاده شده بود و یكی از ممتازترین متخصصان درباره سیاست شوروی محسوب می شد، واژه "nomenklatura" را در غرب رواج داد. وی درباره سخاوت كرملین نسبت به جنبش هایی كه در ایران نیز كمكشان می كرد، شهادت می دهد: "پولیت بوروی كمیته مركزی اغلب گشاده دستی خارق العاده ای را نشان می دهد. می توان از كمك 30000 دلاری به گروه مرموز "فدائیان خلق ایران" فقط تعجب كرد." (44)


منابع

39. "
Patterns of Global Terrorism"، وزارت خارجه امریكا

40. نگاه كنید به Democracy Betrayed

41. پایگاه اینترنتی TerrorWatch.ch

42. نگاه كنید به Democracy Betrayed

43. پایگاه اینترنتی TerrorWatch

44. Les nouveaux secrets de la nomenklatura، مایكل ووسلنسكی، پاریس، 1995

 

ــ لینک به  معرفی و اهمیت کتاب " کالبدشکافی یک جریان ایدئولوژیک "

ــ لینک به قسمت اول

ــ لینک به قسمت دوم

ــ لینک به قسمت سوم

ــ لینک به قسمت چهارم

ــ لینک به قسمت پنجم

ــ لینک به قسمت ششم

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد