میلاد آریایی

 برای شنیدن متن پیام بر روی عکس کلیک کنید

با درود و سلام های گرم وصمیمانه

 به پدران و مادران عزیزی که در صحرای عراق در مقابل درب قلعه اشرف بیش از 9 ماه است که در گرما و سرما چشم انتظار عزیزان و جگرگوشگان خود هستند. من به نوبه خودم قدر دانی میکنم از رنج وتلاش و محنتی که کشیده اید و برایتان آرزوی صبر و بردباری بیشتری دارم.

محترما

میلاد آریایی هستم که در تشکیلات مجاهدین مرا با نام مستعار مسعود طیبی میشناختند . واقعیت انکار ناپذیر این است که دجالکی که امروز با نام رجوی نقش ضحاک دوران را بازی میکند و فرزندان مردم ایران را بند کشیده و رها نمی سازد بیش از هر کس خود واقف است که کشتی استراتژی اش درخاک عراق به گل نشسته و دیگرحرفی برای گفتن ندارد و چون کارنامه پرباری از خیانت و جنایت پشت سر دارد پاسخگوی مردم ایران نیز نیست .

خانواده های محترم خوب است که بدانید انقلاب دروغین رجوی که استثمار کننده اسیران وفرزندان شما در اشرف بوده و هست ابتدا با طلاق های اجباری و متلاشی کردن خانواده ها شروع شد و درس تاریخ را بنگرید که امروزبا حضور شما خانواده های محترم در مقابل درب ورودی قلعه اشرف، پاسخ تاریخی است به انقلاب دروغینی که میرود بدست شما خانواده های محترم از میان برداشته شود و بی تردید برای رجوی جز خسران و زیان دم افزون چیزی باقی نخواهد گذاشت.

دوست عزیزم "علی باقر زاده" سلام،  مسعود طیبی هستم مسئول تو و بسیاری همچون تو که میدانم چه رنج هایی برای خروج از این تشکیلات جهنمی کشیده اید . یادت می آید که در محاکمات تابستان سال 1380 بدستور رجوی چگونه سعی کردند تورا در وجود خودت خرد کنند در این محاکمات رجوی هم قاضی بود ، هم دادستان و هم هیئت منصفه !! که ناراضیان تشکیلات خود را محاکمه میکرد . من پس از این محاکمات فرعونی بود که به قطعیت تصمیم گرفتم که از این جهنم خودم را رها سازم .

درست در چنین روزهایی حدود 8 سال قبل در شهریور- مهر و آبان 1380  نقشه فرار خودم را می ریختم و درست مصادف با شب های ماه مبارک رمضان سال 1380 از همین زندان امروز شما به سلامت گریختم و" قدر" زندگی خودم را رقم زدم. من تنها امیدم به خدا بود و هر روز برای خود تکرار میکردم که من روزی از این تشکیلات جهنمی خواهم گریخت و تکرار و تلقین روزانه انرژی  زیادی را در من ذخیره کرد  و من همین را به تو و دوستان ات توصیه میکنم . برای خودتان تکرار و تکرار و تکرار کنید که روزی از این تشکیلات آزاد و رها خواهید شد. 

به لحاظ  روانشناسی علمی آنچه که شما امروز به آن فکر میکنید و تکرار ، در آینده نزدیک به آن دست پیدا خواهید کرد و به این ترتیب است  که درچنین کشاکشی است که  شما زمان و لحظه مناسب را تشخیص خواهید داد و تصمیم درست برای فرار موفقیت آمیز خود خواهید گرفت.

آری علی جان زندگی خارج از آن جهنم ادامه دارد و بسیار بسیار زیباست  من نزدیک به8 سال پیش از آن جهنم با پذیرش اینکه در این راه کشته شوم به سلامت فرار کردم و اکنون در اروپای آزاد  زندگی مستقل ، آزادی انسانی و خانواده ای خوشبخت دارم و مبارزه هم میکنم  مگر تمامی احزاب دنیا مبارزه نمیکنند و برای آن باید از زندگی خود دست بشویند اینها اراجیف و فریب کاری های  رجوی است که برای زندگی سلطنت گونه اش ما را فریب داده است .

علی جان برای فرار هیچوقت دیر نیست - هیچوقت دیر نیست و مطمئن باش آینده مال شماست آینده مال کسانی است که شجاعت و جسارت می ورزند و بر سختی ها شورش میکنند. نگذارید بیش از این رجوی این دجالک سرخورده و شکست خورده باز هم برایتان دروغ ببافد  هر چه او میگوید فریب است و فریب او بیش از هرکس میداند که پایش به تهران نخواهد رسید و تنها شما را برای حفظ جان خودش به گروگان نگه داشته است.

 مردم ایران رجوی را به هیچ میشمارند چون که وابسته است  و تنها از خون و رنج شما برای خودش بهره میبرد او شرمگین خلق و تاریخ خواهد بود چرا که فرزندان ایران زمین را به زیر قبای دیکتاتورترین مرد عرب صدام حسین کشاند. آری او با نسل ما چنین کرد ما که برای آزادی خالصانه قدم گذاشته بودیم و از هستی ما قبایی برای خودش دوخت که اکنون با گذر ایام و سالیان بر تنش دریده شده است و پاسخ اش را از خلق و تاریخ به درستی دریافت کرده است  و اگر چه در این راه بسیاری را به کشتن داد و تمامی مخالفان خود در تشکیلات اش  را به شکل مرموزی  سربه نیست کرد.

آری علی جان نگذار بیش از این از شیره جان شما رجوی ارتزاق کند مطمئن باش امید تنها راه و یگانه کمکی است که خداوند در مسیر شما قرار داده است و تکرار و تلقین شرایطی را برای تو فراهم خواهد کرد که تشخیص درست در لحظه مناسب را بدهی .        

سخن کوتاه میکنم و در پایان یکبار دیگر از خانواده های محترم  بخاطر رنج و محنتی  که نثار آزادی فرزندان تان میکنید قدردانی وسپاسگزاری میکنم  و  امیدوارم تلاش های خالصانه شما هر چه سریعتر ببار و ثمر نهایی بنشیند.

علی جان "علی باقرزاده " یا علی بگو برخیز من در بیرون منتظر تو هستم و برای تو و برای همه کسانی چون تو که در راه آزادی خودش تلاش بکند مطمئن باش هر کمکی که از دست ام بربیاید،  دریغ نخواهم کرد . به امید آن روز .

میلاد آریایی

آلمان - اکتبرسال 2010  برابر با آبان ماه 1389 

مطالب در ارتباط:

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )