دومین
پیام صوتی میلاد آریایی ـ حرف های خودمانی با
قربانیان در اشرف و دوست از دست رفته مهدی فتحی
05.01.2011
میلاد
آریایی
برای
شنیدن پیام بر روی عکس کلیک کنید
برای
شنیدن پیام بر روی عکس کلیک کنید
داشتم به تو فکر میکردم و خواسته خروج تواز تشکیلات
جهنمی مجاهدین که هیچگاه برایت عملی نشد که به یاد این
شعر افتادم گویی برای تو سروده شده است . در دورانی که
فریب و دروغ رسم زمانه ماست - در دورانی که رجوی ها به
اسم "آزادی!" افراد را اسیر میکنند و به اسم "انقلاب!"
خانواده ها را متلاشی و بر ویرانه آن جشن ازدواج خود
را برپا میکنند
آری گوش کن این شعر برای تو سروده شده است:
خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمی بینی توی
خواب گل های حسرت نمی چینی
دیگه خورشید چهره ات رو نمی سوزونه جای سیلی
های باد روش نمی مونه
دیگه بیدار نمی شی با نگرونی یا
با تردید که بری یا که بمونی
و تو میخواستی که بروی ولی نشد ، یعنی نگذاشتند ولی
میدانی شاید بشه گفت اینطوری تو یک جورایی آزاد شدی
!؟...
راستی چرا؟ توکه پاسپورت پناهندگی فرانسه را داشتی
وبسادگی امکان آمدن به این کشور برای درمان سرطان کلیه
برایت فراهم بود پس چرا رجوی نگذاشت که تو زنده بمانی؟
چرا نگذاشت که از قلعه خرافات و هذیان گویی های اوآزاد
شوی؟ این جیره خوار و مزدوری برای همه فصول چرا انتقام
به قدرت نرسیدن در تهران را از اعضایش می ستاند؟ این
بیمار روانی دوران که آرزوها و عقده های بازمانده از
سالیان را در قالب تحلیل و سخنرانی به خورد گروگانهایش
میدهد، از این نسل چه میخواهد؟
مگر او ادعا نمی کرد که مبارزه یک انتخاب آزادانه است
پس این حق وجود دارد که آدمی آزادانه آنطور که میخواهد
مبارزه کند. آری راستی چرا او با نسل ما چنین کرد؟ چرا
ما را به زیر قبای دیکتاتورترین مرد عرب صدام حسین و
دولت اش کشاند؟ ما که به سودای آزادی و عدالت گام
برداشته بودیم چرا ما را طعمه خواسته ها و اعمال ضد
انسانی اش کرد چرا؟ چرا؟ و هزاران چرای دیگر... آخر
این قدرت چیست که عقده آن سراپای وجود او را چون
سرطانی درنوردیده و همه چیز و همه کس وسیله وپلی هستند
برای رسیدن او به هدف.
****
راستی بچه ها روز و شب چطوربر شما میگذرد؟ آیا همه اش
به فکر فاکت درست کردن و چیزی برای گزارش شبانه داشتن
و نشست های پوچ و فرو برنده هستید؟ آیا راستی اینهااسم
اش مبارزه هست ؟ مبارزه با چی و برای کی؟
زندگی شما به پوچی و بطالت بسرعت میگذرد جوانی و
سرزندگی شما قربانی فردی شده است که به اسم ایدئولوژی
وانقلاب بر عصمت زنان خاک میپاشد و به اسم "رهایی!" با
آنان
هم بستر میشود. بچه ها راهی باید جست زندگی و هوای
تازه در بیرون از آن جهنم در جریان است . خودتان خوب
میدانید که گذر ایام را فقط عید به عید می توانستیم به
یاد آوریم و بفهمیم که زمان بسرعت میگذرد و سال به سال
دریغ از پارسال و شمایان طعمه و گروگان جریان و افرادی
شده اید که خودشان خوب میدانند پایشان به تهران نخواهد
رسید ودر همان خاک عراق دفن خواهند شد.
اگر چه من اعتقاد دارم رجوی بهتراز این نمیشد در زمان
زنده بودن اش مجازات شود هیچ چیز برای او دردآور تر از
این نیست که این چنین خوار و ذلیل "خلق قهرمان ایران"
گردد
هیچ چیز برای او دردآور تر از این نیست که در زمان
زنده بودن اش به چشم ببیند که کشتی استراتژی اش در
عراق به گل نشسته است و حرفی برای گفتن ندارد.
فعلا باید موهایش را رنگ کند و کلی پول خرج کند تا عکس
اش را روی قوطی شامپو بزنند وبرای آمریکاییان دامن
بپوشد و بگوید که اینطوری دارم مبارزه میکنم فعلا
برای او این مانده است ولی بچه ها برای شما چی؟
برای شما زندگی ادامه دارد و باید راهی جست آزادی در
یک قدمی شماست و شرایط هیچگاه ساده تر از این برای
فرار از دستگاه فریب و دروغ و شانتاژ وی فراهم نبوده
است.آزادی پشت سیاج و سیم خاردارهای اشرف به انتظار
شما نشسته است و خانواده ها آغوش خود را برای نجات شما
باز کرده اند.
تحلیل های آبکی ، دروغ های بیشمار، توهین های آشکار،
بی حرمتی های بی پایان، بی احترامی های دم افزون ،
نشست های تفتیش عقاید و روزمرگی های بیهوده ... شما
خوب میفهمید من چه میگویم، همه و همه را باید به کنار
زد و آن را توی صورت رجوی پرت کرد. رجوی شما را گروگان
گرفته است تا دیر نشده و وقت هست این حقیقت را
دریابید.
سرنوشت دوستمان "مهدی فتحی" نمونه خوبی است که بدانید
رجوی حتی به اسیران بیمار واجساد بی رمق آنان نیز رحم
نخواهد کرد او نیک میداند که در گذشته چه کرده
وازافشای این حقایق پیوسته بر خود میلرزد و شما افشاگر
این حقایق هستید هریک از شما بمبی است که روزی منفجر
خواهد شد و کوس رسوایی رجوی را بر بام دنیا به صدا
درخواهد آورد.
پس به یاد مهدی فتحی و مهدی های دیگر ادامه این شعر را
گوش کنیم و برایش آرزوی آمرزش ورحمت کنیم وشما بدانید
اینها واقعیت دنیای امروز ماست و تا دیر نشده ووقت هست
تصمیم خود را عملی کنید ، به امید آن روز.
مطالب دیگر:
ــ
این فرقه خطرناک شمارا به یاد کدام گروه می اندازد؟
( کانون وبلاگ نویسان )
ــ
کانون ایران
قلم عملیات خونین تروریست های اعزامی در چابهار را
محکوم می کند
( ایران قلم )
ــ
نامه سرگشاده خانم بتول ملکی به
آقای نوری المالکی نخست وزیر محترم عراق
( بتول ملکی )
ــ
ششمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی
خطاب به خانواده های قربانیان و خانم افسانه طاهریان
( بتول سلطانی )