_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
قدردانی امریکا از عراق بخاطر انتقال پنجمین گروه مجاهدین خلق از کمپ عراق جدید (سابقا اشرف)
رادیو فردا، ششم می 2012
لینک به متن اطلاعیه مطبوعاتی وزارت
خارجه امریکا (انگلیسی)
واشینگتن اسکان برخی از مجاهدین را «مطابق قوانین آمریکا» بررسی میکند
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، اعلام
کرد که پنجمین گروه از اعضای سازمان مجاهدین خلق روز شنبه ۱۶ اردیبهشت از
اردوگاه اشرف به اردوگاه حریه انتقال داده شدند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه آریا ایران به وزارت کشور فرانسه جشن تروریست ها در ویلپن
آریا ایران، پاریس، سوم می 2012
آقال کلود گئان وزیر کشور محترم
فرانسه
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میتینگ سازمان تروریستی مجاهدین خلق در «دهکده ویلپن» فرانسه
آریا ایران، پاریس، بیست و هفتم
آوریل 2012
خبرهای رسیده از منابع وابسته به
شورای رجوی حاکی است که روز ۲۳ ژوئن آینده،میتینگی برای همبستگی با سازمان
جاسوسی موساد و گرامیداشت سالروز “ترورهای باشکوه ایران”،در دهکده ویلپن
فرانسه برگزار خواهد شد.آنها از هم اکنون دست به کار شده و با بسیج اعضای
وابسته به خود در صدد جلب سیاهی لشگر از کمپ های پناهندگی و آژانس های
گردشگری اروپا می باشند. بررسی ریشه ای هزینه های دریافتی ادوارد رندل از سازمان تروریستی مجاهدین خلق
خبرگزاری های بین المللی و فرانسوی
که در میتینگ سال های گذشته مجاهدین حضور یافته بودند،در همان ایام گزارش
دادند که بر روی صندلی سالن جلسات مریم رجوی،مهاجران رومانیایی،آلمانی
شرقی،آفریقایی،و لهستانی هایی نشسته بودند که با هزینه مجاهدین برای گردش
مجانی به پاریس آورده شده بودند.خبرنگار تلویزیون فرانس ۲۴ که با گردشگران
مجانی مصاحبه کرده بود،افشا ساخت آنها نه تنها ایرانی نیستند بلکه هیچگونه
آشنایی قبلی با این گروه تروریستی نداشته اند.بسیاری از آنان مشغول به
گفتگو با هم یا چرت زدن بودند و برایشان عجیب بود که یک گروه تروریستی
هزینه گردش آنان در پاریس را بخاطر یک سخنرانی نامفهوم و بی تاثیر پذیرفته
است.با اینحال دستگاه تبلیغاتی مجاهدین در صدد بود شرکت کنندگان را
ایرانیان مهاجر و تعداد آنان را ۱۲۰٫۰۰۰ نفر ذکر کند که با افشاگری
خبرنگاران رسانه های بین المللی با شکست مواجه گردید.
منابع خبری مجاهدین برآورد تقریبی
هزینه این تجمع را بیش از یک میلیون یورو ذکر کرده اند.اما آنها توضیح
نداده اند که تروریست های پناهنده این پول ها را از کجا می آورند و چگونه
در کشور فرانسه هزینه می کنند؟
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حفظ تاریکخانه تشکیلاتی به هر قیمت
جمشید طهماسبی، بیست و دوم آوریل
2012
برای آقای رجوی که رسیدن به قدرت
بهرقیمت برایش اصل وبه اسارت گرفتن انسانها برای هزینه کردن در راه کسب
قدرت امری طبیعی است اما بدون حصارهای فیزیکی وتشکیلاتی قرارگاه اشرف غیر
ممکن می باشد. درهمین راستا دربسیج تمام عیاری که با بالاترین هزینه ممکن به راه انداختند می بینیم تنها چیزی که به دنبال آ ن نیستند تلاش و تمرکز روی مقوله پذیرش افراد و پیدا کردن مکانی برای ترک عراق است . و این با توجه به نگاه و رویاهای رهبری مجاهدین که معتقد است: «اگر روزی ارتش آمریکا ما را خلع سلاح کرد، روزی هم خودشان دو دستی سلاح هایمان را تقدیمان خواهند کرد» خیلی تعجب بر انگیز نیست. و بنابرهمین تصورات تمامی فعالیت ها وظرفیت های خود را درراستای حفظ وجا انداختن اتوریته تشکیلاتی خود در وضعیت تحمیل شده فعلی در لیبرتی دارند و اصل دعوا بعد ازترک اجباری اشرف با دولت عراق وسازمان مملل هم برسرهمین است. ظاهر ا فراموش کردند وقتی که اعضای مجاهدین به عنوان فرد و نه سازمان درخواست پناهندگی کردند و ملل متحد هم آنها را بعنوان " متقاضیان پناهندگی " به رسمیت شناخت دیگر چیزی بنام تشکیلات مجاهدین وجود خارجی ندارد. تا جای که هنری ووستر، مدير دفتر امور ايران در وزارت خارجه آمريکا، می گويد: « با توجه به کنترل غيردموکراتيکی که رهبران اين گروه بر اعضا دارند گروه نميتواند پيشقراول دموکراسی که آمريکا برای ايران در نظر دارد، قلمداد شوند اما چرا کشورها حاضر نيستند مجاهدين را بپذيرند؟ سکونت ٣۰ ساله آنها در اردوگاه اشرف آنها را از دنيا منزوی کرده است و اطلاعات واقعی و معتبر در مورد گذشته آنها و اينکه آيا واقعاً واجد شرايط پناهندگی ميشوند يا نه، در دست نيست. از طرف ديگر همين خبرهای جديد که ادعا می شود اعضای مجاهدين در داخل ايران از طرف اسراييل دست به حملات ميزنند، خود عاملی بازدارنده است » جدای از اینکه بیانات آقای هنری ووستربخشی از واقعیت را بیان میکند ولی میتواند غیر مصتقیم خبر از زمینه سازی بدهد که مطلوب مجاهدین است جرا که همین اظهارات را با بیانی دیگر از زبان آقای راندل یکی دیگر از کسانی که برای پروژه نگهداشتن مجاهدین درعراق سخت تلاش میکند اینطور میشنویم:
« خب، پروسه کمیساریای پناهندگی ملل
متحد با سرعت یک مصاحبه کامل در روز پیش میرود. اگر اینرا حساب کنی هشت تا
نه سال برای همه ۳۴۰۰ ساکن طول میکشد تا به کشورهای دیگر جابجا شوند» و لیبرتی کمپ ترانزیت نیست در نتیحه همان کسانی که حاظر نیستند خودشان آنها را بپذرند فرمان صادر می کنند: «اعضای ارشد پارلمان اروپا و پارلمان وسنای بلژیک، از دبیرکل ملل متحد خواستند، ضمن محکوم کردن هرگونه اعمال خشونت ازسوی دولت عراق، از خواستهای مشروع ساکنان ازجمله احترام به حق مالکیت بر اموالشان، حق سازندگی و تکمیل ساختارها، و برآورده کردن استاندارهای انساندوستانه وحقوق بشری دفاع کندو دولت عراق را وادار سازد که کمپ لیبرتی را به عنوان یک کمپ پناهندگی، براساس قوانین شناخته شده پناهندگی، به رسمیت بشناسد» رویکردی که به نوعی خاستگاه سازمان و رهبری آن هست و تنها گزینه ایده آل برای حفظ وادامه حیات تشکیلاتی که از زبان همپیمانان او بیان و دنبال میشود.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رجوی: یا درعراق می مانیم و یا پرونده ما در عراق بسته می شود
جمشيد طهماسبی، نهم آوریل 2012
رهبری مجاهدین با درگیرکردن نهادهای بین المللی به ویژه نماینده سازمان ملل، با هدف به چالش کشیدن تصمیم دولت عراق،با این تصورکه درگام بعد بتواند درشکاف بین این دوامکان مانور بیشتری داشته باشد. ودرگام نخست هم ظاهرا خیل ذوق زده وسراز پا نمی شناخت،اما درعمل دیدیم که کشیده شدن پای نماینده سازمان ملل به این موضوع مثل آواری شد که بر سر مجاهدین خراب شده باشد، تا جای که باند گرداننده آنها ديوانه وارخود را بر در ودیوار می زند. و این را از واکنشهای امثال آقای کریم قصیم که این روزها دایه مهربان تراز مادر شده تا جای که نقش سخنگوی مجاهدین را هم بازی میکند بخوبی می توان دید.
(آقای کوبلر. طوری عمل می کند که
انگار وامدارسپاه قدس و سفارت جمهوری اسلامیست, نه نماینده ملل متحد در آن
جا. درواقع اصل فایده اینست که گوشه ای از سیاست مماشات و رویه اجرایی آن
آشکارشده. بوی گند فاضلابهای لیبرتی , همان بوی گند سیاست مماشات آمریکا و
توطئه های مربوطه درعراق علیه مقاومت ایرانست. این جا باید به دلاوری و
ایثار مجاهدین رفته به لیبرتی ادای احترام کنم که با خطرپذیری و روحیه
مقاوم خود واقعیتها را به طورانکارناپذیری افشاء کردند اما در گیرشدن نهادهای بی طرف برای نیروهای به گروگان گرفته شده حداقل این مزیت را داشت و دارد چرا که امکان رودرروی با نیروهای عراقی با حضور نمایندگان ناظر سازمان ملل تا حد زیادی عملا از بین رفت واگرنه تا به حال با بحرانهای که در پی هرجابجای بوجود آمده امکان درگیری و به زمین ریخته شدن خون شمار دیگری بود . چیزی که رهبری مجاهدین به غایت از آن نه تنها استقبال میکنند بلکه در چنین شرایطی همچنان که در موارد مشابه شاهد آن بودیم، تا جای که به آنها برمیگردد این شاه کلید ومشکل گشای هر مسئله ای بوده و هست آری نیروهای محسور درچنگال آقای رجوی ارزشی بیش از مرغ عزا و عروسی نداشته و در شرایط حاظر که بنا به گقته خودش ترجیه میدهند پرونده مجاهدین درعراق بسته شود میتواند به مراتب از بهترین گزینه ها باشد.. رمز و راز معمای به ظاهرا حل نشده ای که رهبری سازمان مسراست افرادی را که مدعی وفاداری آنها به خود وحتی انتخاب خودشان؟!! برای ماندن درعراق است،آنهم درشرایطی که بسیاری از صاحب نظران عراق فعلی را باتلاقی برای مجاهدین می بینند می خواهد در این باتلاق غرق کند درهمین است. واقعیت تلخی که تصورآن مشکل،اما چیزی که خواسته گرداندگان مجاهدین است وهر راه حل دیگری غیرازاین چون که بلقوه میتواند موانع ارتباط با دنيای آزاد را بردارد ازنظرآنان فاجعه ای است غیر قابل تحمل، به همین دلیل آقای رجوی بارها گفته که« یا درعراق می مانیم و یا پرونده ما در عراق بسته می شود » یعنی همه درعراق کشته می شوند. حال پرونده چه کسانی در عراق بسته می شود روشن است کادرهای اصلی سازمان و رهبری خاص الخاص که یا عراق را ترک کرده و یا در مکان امن دیگری بسر می برند پس تنها کسانی که از نظر سازمان باید مانند مرغ عزا وعروسی درهرجا ذبح شوند کادرهای بی پناهی هستند که تنها کاربردشان برای چنین شرایطی است . ازآنجا که پیش بینی شرایط فعلی با در نظر گرفتن وضعیت عراق و بازیگران صخنه بعد از صدام آن چندان مشکل و دوراز ذهن نبود،از همان ابتدای بحران عراق هشدار دادیم وبه کمک سایر دوستانی که این خطر را احساس می کردند هر آنچه در توان داشتیم بکار گرفتیم تا زمینه خروج اين افراد را با استمداد طلبیدن ازهمین سازمانهای حقوق بشری فراهم کنیم ولی متاسفانه با سنگ اندازیهایی دست اندرکاران باند گردانده کارچندانی نتوانستيم از پیش ببريم ومحصولش وضعیت فاجعه بار کنونی است .
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیا فرانسه با تروریست های ایرانی برخورد خواهد کرد؟
جواد فیروزمند، آریا ایران، ششم
آوریل 2012
نگاه به این مسئله در فرانسه چندان
دشوار نیست. بعنوان مثال سازمان مجاهدین خلق که از حمایت مالی و تدارکاتی
عربستان سعودی نیز برخوردار است، به کارنامه انفجارها،ترورها و حمله از
عراق به شهرهای ایران افتخار می نماید. آنها در ۲۵ سال گذشته ۳ بار از
فرانسه اخراج شده اند.اما هر بار بدلایل نامعلومی به فرانسه بازگشته و
فعالیت های سازمان یافته خود را از سر گرفته اند.آنها با ارائه رشوه های
کلان به برخی شخصیت های فرانسوی وآمریکایی در صدد فریب افکار عمومی
هستند.اما آیا می توان واقعه ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ را فراموش نمود؟آنها همچون “محمد
مراح” برای فرار از پاسخگویی و با ایجاد هراس اجتماعی خود را به آتش کشیدند
تا مانع از اعمال قانون گردند.جایی که هم اکنون از لیست تروریستی خارج شده
اند اما همچنان به تروریسم و اعمال خشونت معتقد می باشند.
فعالیت های گروه های سلفی بقول “ژیل
کپل”، بر خلاف القاعده که از سازماندهی تشکیلاتی و منضبط برخوردار بود، بر
فعالیت های غیر سازمانی استوار است که در آن افراد، با کسب نظریات افراطی،
سعی می کنند دست به عملیات تروریستی بزنند.اما آقای گیدیسل از موسسه
تحقیقاتی مسایل اطلاعاتی معتقد است؛نحوه انعکاس رسانه ای و مدیریت ابعاد
سیاسی پرونده محمد مراح،به افزایش احساس خطر دامن زد.برای اینکه این جوان
اکنون به الگو و یا قهرمان مسلمان بدل شده و مدت ۴۸ ساعت موضوع اخبار بین
المللی بود.در حقیقت این مسئله به نوعی باعث تشدید عملیات ضد تروریستی شد.”
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |