دستگاه تبلیغی
ودروعزن فرقه تروریستی رجوی درروز 19 فروردین حمله
سازماندهی شده ای را به نیروهای عراقی طراحی واجرا کرد
که طی آن تعدادی ازاسیران را با دستور خودزنی وخودسوزی
به کام مرگ فرستاده شدندهمچنین بنا بر گزارش منابع
عراقی چندتن از مخالفان فرقه را که تصمیم به فرار از
اشرف را داشتند بوسیله تک تیراندازان فرقه از نزدیک
مورد اصابت گلوله قرارگرفته وبه قتل رسیدند _ این
اقدام جنایتکارانه که باهدف مظلوم نمایی وکشیدن پای
سازمان ملل وامریکا تهیه دیده شده بود البته باشکست
کامل مواجه گردید _ دستگاه دروغزن این فرقه سعی کرد به
مدت یک هفته با مانور دادن برعکس ها وفیلم هایی که خود
ارسال می کرد جامعه ایرانیان را تحت تاثیرعاطفی _
احساسی قرار دهد که دراین مورد هم موفقیتی بدست
نیاورد.
چنین معرکه گردانی سخیفانه که بابازی روی عکس جسد کشته
شدگان ومجروحان توام بادرخواست ولابه و تقاضا از
امریکا وسازمان ملل همراه بود گرچه یک هفته طول کشید
اما هیچ بازخورد قابل توجهی درجامعه ایرانیان به همراه
نداشت وتقریبا با اعتنایی وبی اعتمادی عموم ایرانیان
روبرو گردید.
از میان گروه ها و سازمان ها وهزاران ایرانی مدافع
حقوق بشر و همچنین صدها شخصیت سیاسی _ دانشگاهی و..
این نمایش دروغ را تنها چندین نفر باور گردند وواکنش
احتیاط آمیز از خود نشان دادند.
مهم ترین این واکنش های جمعی نامه ای از طرف گروهی از
فعالان سیاسی وحقوق بشری بود که درکنار محکوم نمودن
هرنوع خشونت درمورد اسیران قرارگاه اشرف وتاکیدبر
حاکمیت دولت عراق براین بخش خودمختاروبی قانون بجا
مانده از دوران صدام _ خواهان راه حلی مناسب جهت خروج
این گروه از عراق گردیدند..
چند نفری البته به این شوی نفرت انگیز وخشوت بار فرقه
رجوی واکنش سریع واحساسی نشان دادند که می توان از
جمله به موضع گیری سیاسی رضاپهلوی و احمد باطبی اشاره
نمود که دراین نوشته به بازخوانی این دونامه خواهم
پرداخت..
یکم...........نگاهی به موضع گیری سیاسی _ ناقص و
شتابناک رضا پهلوی .
http://balatarin.com/permlink/2011/4/8/2447012
بیش از پانزده ماه
است که پدران ومادران ودیگر افراد خانواده های اسیران
رجوی درجلوی اسارتگاه اشرف به تحصن نشسته وخواهان
دیدار عزیزان خود هستند ـ آنها که درباره این بست
نشینی سکوت اختیار کرده ومی کنند از جمله مواجب بگیران
پیدا وپنهان این فرقه محسوب می گردند.....اگر آزاد
ومستقل هستیم طنین افکن صدای این خانواده ها باشیم.
واکنش رضا پهلوی درکنار نازل وغلط بودن ادبیات
بکاررفته درآن دارای نکاتی است که نشان می دهد نامبرده
نه تنها آگاهی چندانی از تاریخچه سیاه این باند
مافیایی ندارد بلکه دانش ایشان درمورد وضعیت اینگروه
از سال 2003 ( سرنگونی صدام ) بدینسو بسیار ناقص واندک
وبه روز نیست وتنها از منابع خاصی نشات گرفته است.
نگاهی به بخش مهم واکنش رضا پهلوی دراین مورد : نقل
قول به مضمون
>>>> بنظر می رسد گروهی از مسئولین عراقی پا پشتیبانی
رژیم جمهوری اسلامی عملیاتی را برعلیه اردوگاه اشرف
انجام داده اند که دراین برخورد تعدادی از ایرانیان
کشته شده وبسیاری زخمی شده اند _ دراین موقعیت ماباید
به مسئولین عراقی یاد آورشویم که هیچ انسانی رانمی
توان بعلت عقاید سیاسی وتعلقات مذهبی اش از حق انسانی
وحقوق قاتونی محروم نمود _ مهم ترازهمه هیچ پناهنده ای
را نمی توان به کشور اصلی اش مسترد کرد اگر استردادش
وی را معرض شکنجه رفتار بی رحمانه ویا مجازات های
غیرقانونی وغیرانسانی قراردهد ویا سرنوشتش را دادگاه
هایی تعین کنند که تابع مقررات بین المللی ناظرحقوق
بشر وآئین دادرسی کیفری پذیرفته شده درجامعه بین
المللی نباشد <<<<<<پایان نقل قول ......
بخشی از آلات
کشنده فدائیان رجوی که دردرگیری با عراقی ها وهمچنین
خانواده ها ـ این گلوله های خطرناک را رجوی ساز
رابوسیله تیروکمان به سوی هدف پرتاب می کنند.
رضا پهلوی جمله خود را با دوواژه " بنظر می رسد " آغاز
می کند واین بدان معناست که نامبرده به آنچه نوشته است
چندان اطمینانی ندارد _ جمله بنظر می رسد خود به
تنهایی نشان دهنده غیرمستند وسست بنیان بودن ادعاهای
مطرح شده در این بیانیه سیاسی است .
درمورد اینکه رضا پهلوی ادعا دارد که "بنظر می رسد
گروهی ازمسئولین عراقی با پشتیبانی رژیم اسلامی
عملیاتی را علیه اردوگاه اشرف انجام داده اند" تا کنون
هیچ منبعی جز تشکیلات دروغزن این گروه تروریستی چنین
اظهارات بی پایه واساسی را تبلیغ وتکرار نکرده است _
ازهمین یک جمله می توان به درستی فهمید که منابع مورد
استناد ایشان تنها همان دستگاه دروغزن تیلیغی فرقه
رجوی است ونامبرده خواسته ویا از سر ناآگاهی درتور
چنین تبلیغ بی پایه اساسی اسیر شده است.
دوعکس از خود زنی
فدائیان رجوی در اردوگاه تروریستی اشرف ـ اگر دقت کنید
هردو زخم این دونفر یکسان ویک شکل هستند و این بهترین
سند جهت خودزنی تشکیلاتی این افراد می تواتد باشد.
درتداوم رضا پهلوی اظهار می کند" دراین اقدام تعدادی
از ایرانیان کشته وبسیاری رخمی شده اند" ایشان با
تکرار وباور دروغ " حمله با اشرف " ازکشته ومجروح شدن
تعدادی از ایرانیان سخن می گوید بی آنکه توجه کند این
یک درگیری بین دو طرف بوده که طبعا می توانسته با کشته
ومجروح شدن تعدادی طرفین به پایان رسیده شده باشد
............همانگونه که بعدها مشخص شد تعدادی از
سربازان عراقی نیر دراین درگیری مجروح شده اند.
درتداوم این موضع گیری سیاسی رضا پهلوی توجه عراقی
هارا به " عقاید سیاسی و تعلقات سیاسی !" افراد مستقر
دراین پایگاه جلب می نموده وبرحقوق قانونی این افراد
تاکید می نماید .
رضا پهلوی دراین جمله مرز بین عقاید سیاسی و باورهای
تروریستی را عامدا ویا ازنهایت ناآگاهی مخدوش می نموده
وچشم خود رابراین واقعیت عریان که امروزه هرکودک
دبستانی می داند برهم می گذارد که اولا _ این گروه
مزدور بجامانده از دوران صدام یک گروه تروریستی با
تشکیلات فرقه ایست ونه یک سازمان سیاسی _ دوما _
تعدادی از افراد مستقر دراین پایگاه فرماندهان ترور
وکسانی هستند که در کشتار هم میهنان ما وعراقی ها وحتی
اعضای ناراضی خود طی بیش از دودهه گذشته دست داشته اند
.
درمورد حقوق قانونی این افراد در عراق آنگونه که تنها
مرجع تفسیر و تعین ورعایت کننده این افراد دولت عراق
است هیچ جای تردیدی نیست ولی رعایت چنین حقوقی تنها
درچهارچوب قوانین عراق و حقوق بشردوستانه بین المللی
معنا پیدا می کند _ مسئولین دولت منتخب مردم عراق
سالهاست اعلام کرده وتاکید می کنند که _ این پایگاه
تروریستی را جمع خواهند کرد _ افراد مستقر دراین
قرارگاه رابه اجبار به دولت ایران تحویل نمی دهند و
ماندن درعراق گزینه ای برای این افراد نیست _کمیساریای
عالی سازمان ملل درامورپناهندگان رسما اعلام نموده این
افراد تنها می توانند بگونه ای انفرادی پس از نفی
خشونت تقاضای پناهندگی نموده تا آن نهاد بتواند پروسه
تقاضای درخواست پناهندگی آنها رادردستور کار قرارداده
وآنها را به کشور سومی اعزام نماید _ بنابراین یادآوری
کردن حقوق این افراد گرچه لازم و ضروری است ولی بابد
توجه داشته باشیم که دوسال است دولت عراق از این گروه
تروریستی خواسته است که دریک پروسه آرام خاک عراق
راترک کنند _ حال اینکه آیا شما دراین موارد یا آگاهی
ندارید ویا به عللی چشم خود رابراین واقعیت ها برهم می
گذارید سخن دیگری است
این تغداد از زنان
اسیر درروز پنج شنبه ۱۸ فروردین نیروهای عراقی درکمپ
را محاصره نموده اند واین پیش زمیته درگیری ۱۹ فروردین
دراین قرارگاه بود.
اقای پهلوی _ همه فعالان مستقل حقوق بشر سالهاست که
ازسران اینگروه خواسته اند که به وجود بی دلیل
وغیرقانونی این افراد درخاک عراق پایان داده وآنها
رااز این سرزمین ناامن واین اردوگاه تروریستی خارج
نمایند _ بنابراین مسئولیت هرآنچه تاکنون متوجه امنیت
جانی این افراد گردیده وهرگونه آسیبی که درآینده متوجه
انها گردد دردرجه نخست بعهده سران اینفرقه ودردرجه
بعدی طبق گزارش تحقیقی موسسه راند درامریکا ( RAND)
وهمچنین گزارش سال 2005 سازمان دیده بان حقوق بشرمتوجه
برداشت ها واقدامات غلط دولت های امریکاست.
جناب پهلوی متاسفانه شما بااین سن وسال هنوز فرق بین
بیانیه سیاسی و موضع گیری حقوق بشری را نمی دانید
وبنابراین این موضع گیری سیاسی شما درمقابل دولت منتخب
مردم عراق کپی همان دروغزنی های فرقه تروریستی است که
شما بگونه ای ناشیانه آنرا با چاشنی حقوق بشری گزینشی
مخلوط کرده واز آن معجونی ساخته اید که نشان دهید شاخک
های انساندوستی شما فعال هستند _ واین البته جای
خرسندی است _ که دراین صورت بنده از شما فقط یک سئوال
می کنم _ آیا شما از تحصن 25 ماهه اعضای خانواده های
این افراد درجلوی پادگان بادرخواست دیدار فرزندانشان
آگاه هستید؟ اگر سئوال بلی است _ چرا کوچکترین واکنشی
به درخواست های انسانی این پدران ومادرن از طرف شما
دیده نشده است؟ ........ آیا درخواست دیدار ازجانب
خانواده ها درچهارچوب حقوق بشر افراد نیست؟ می بینید
آقای پهلوی چگونه فرقه تروریستی رجوی شما رادرتور
تبلیغی خود اسیر کرده است؟ توصیه من به شما اینست یا
زبان درکام بگیرید وسکوت کنید ویا مسئولیت نا آگاهی
وبی تجربگی خودرا قبول کنید که شاعر می گوید : تا مرد
سخن نگفته باشد _ عیب وهنرش نهفته باشد _ چنین واکنش
هایی تنها عیب های شما رابیشتر نمایان میکند.
درضمن یادمان نمی رود حدود یک سال پیش سرکرده فراری
فرقه به شما گفت درصورتیکه تاج وتخت رافراموش کنید
حاظراست شمارا در اردوی خشونت گرایی خود بعنوان یک عضو
بپذیرد ! آیا این بیانیه نامعقول سیاسی شما درجواب آن
شرط وشروط صادرشده است ؟
دوم _ نگاهی به موضع گیری سیاسی احمد باطبی درمورد
دروغی بنام " حمله با اشرف "
آنچه براحمد باطبی طی سال ها پیش درایران گذشت برهیچ
کس پوشیده نیست _ باطبی پس از خروج از ایران و اقامت
درامریکا تلاش کرده ومی کند خود رابعنوان یک فعال حقوق
بشر معرفی کرده ودراین راستا فعالیت نماید _ گرچه تلاش
های دفاع از حقوق بشری آقای باطبی قابل توجه ودرخور
تحسین است ولی متاسفانه ایشان گاهی درنوشته های خود
مرز بین موضع گیری سیاسی و حقوق بشری را پشت سرنهاده و
آگاه ویا نا آگانه موضع سیاسی رابا زبان حقوق بشری
بیان می کند ! چنین اظهار نظرهای مغشوش واحساسی از طرف
ایشان البته صدمه زیادی را متوجه ایشان بعنوان یک فعال
حقوق بشر می نماید _ نگارنده قبلا به ایشان دراین مورد
دوستانه هشدار داده وایشان را از افتادن دردام تیلیغی
ودروغزن فرقه تروریستی رجوی برحذرداشته ام _ دراین
نوشته تلاش می کنم واکنش سیاسی _ شتاب آلود ایشان
درمورد دروغ فرقه تروریستی رجوی تحت عنوان " حمله با
اشرف " رابه نقد بکشم _ باشناختی که از احمدباطبی دارم
می دانم که نامبرده موشکافی ونقد بنده رابعنوان یک یاد
آوری دوستانه تلقی خواهد کرد.
نقد فرازهایی از نوشته احمد باطبی
احمد باطبی : "درقبال کشتار ساکنان اشرف سکوت نمی کنم
"_ این تیترنوشته احمد باطبی درهمان روز این رخداد تلخ
( جمعه 19 فروردین ) است _ باطبی درمتن ضمن اشاره به
دیدن فیلم های منتشر شده از طرف فرقه رجوی دراین باره
اظهار می کند که : بارها تکرار کرده است که عضو
وطرفدار سازمان مجاهدین نبوده ونیست _ ایشان درادامه
درهمین شروع یک گاف بزرگ می دهد که نشان می دهد که
واکنش ایشان تاحد زیادی سیاسی _ وکمی هم عقیدتی
است..........!
باطبی : اما فاجعه انسانی در " شهر اشرف ! " آنقدر
گسترده است که که چشم بستن به روی آن دست کم برای من
امکان پذبرنیست _
باطبی : می دانم بسیاری از دوستان وهم فکران من نیز
بابت این نوشتن خشمگین شده وبه من خرده می گیرند وبا
روابطشان رابا من قطع می کنند _ اما این چیزها
هرچقدرهم برایم مهم وحساس باشند اما مهم تر از جان بیش
از 3000 ساکن درکمپ اشرف نیست .
باطبی :چون مسئولیت عملکرد درست ویاغلط یک سازمان هم
به لحاظ حقوقی وهم قانونی هم به لحاظ عرفی وهم به لحاظ
عقلانی به گردن کادررهبری آن است نه اعضا ورده های
پائین که حالا درمقابل گلوله های مهاجمین قراردارند.
تنها فرزند خانم
ثریا عبداللی توسط فرقه رجوی بیش از دهسال است به
گروگان گرفته شده است........ پایداری این شیرزن
ایرانی برای آزادی فرزندش ستودنی است.
باطبی : زنان ومردان که امروزه در " شهر اشرف " سلاخی
می شوند آدم هایی هستند که بهترین روزگار زندگی وجوانی
وآرزوها ولذت های زندگی شان را به امید ساختن روزگاری
بهتر برای دیگران درصحرای سوزان استان دیالی سپری کرده
اند !
باطبی : ساکنان اشرف درسال 2003 خلع سلاح شده وبه
عنوان نیروهای غیرنظامی ! تحت حمایت کنوانسیون های ژنو
قرارگرفته اند .
باطبی : ساکنین اشرف درحالی برای چندمین باز مورد حمله
قرارمی گیرند که که مدتهاست درتحریم به سربرده و وحتا
بابت مایحتاج دارویی نیز بامشکل مواجه هستند.
باطبی : من یک فعال حقوق بشرهستم
برای نویسنده کنکاشگری چون من که دست کم شش سال است
درمورد فرقه تروریستی رجوی صدها مقاله خوانده وده ها
مقاله نوشته ام گرچه این جملات و ادعاهی آقای باطبی را
دقیق و کاملا منطبق برادعاهای دروغین وبی پایه واساس
این فرقه تلقی می کنم ولی همچنان به اظهارات احمد
اطمینان کرده وایشان را عضو وهوادار این فرقه منفور
تروریستی تا این تاریخ به شمار نمی آورم ودلیلی مدرکی
دراین مورد هم ندارم _ البته معتقدم ایشان با افرادی
از این گروه بسیار نزدیک ومعاشر است و طبعا اینگونه
ارتباط های تنگاتنگ می تواند درهر معاشرتی اثرگذار
باشد ضمن اینکه مبلغات این فرقه بسیار پررو و سمج
هستند وتلاش می کنند افراد مستقل را با روضه خوانی
ودروغ بافی به سوی منافع فرقه ای خود متحرف کنند.
آقای باطبی بنده این نوشته شما را بعنوان دیدگاه یک
تلاشگرحقوق بشر تلقی نمی کنم زیرا
1- شما عنوان " شهراشرف ! " رادوبار تکرار کردید _ حال
به این سئوال های من پاسخ دهید که : این چه شهری است
که درآن از وجود کودک خبری نیست؟ این چه شهری است که
درآن زنها ومردها به دستور تشکیلاتی از هم جدا شده
وهیچ گونه ارتباط عاطفی باهم ندارند ؟ این چه شهری است
که درآن زایشگاه ومهد کودک وجودندارد ؟ این چه شهری
است که درآن تلفن و اینترنت و نشریات ورسانه های آزاد
وجود ندارند؟ این چه شهری است که ساکنان آن از حق
داشتن عکس های خانواده هایشان محروم هستند؟ این چه
شهری است که شهروندان آن حق خروج و مسافرت ندارند؟ این
چه شهری است که ساکنانش فقط به جنگ وخشونت وخونریزی
ودرگیری ومردن باید فکر کنند؟ این چه شهریست که
ساکنانش باید خواب ها وفکرهای روزانه شان را درعملیات
جاری هرروزه گزارش دهند؟ ...... به این لیست خیلی
سئوال های دیگر می توان افزود _ شما به همین سئوال های
من جواب بده تامن هم قبول کنم شهرخواندن یک اسارتگاه
بردگی وفیزیکی برپایه واقعیت است.
2- جناب باطبی شمامتاسفانه علیرغم ده ها وصدها هزار
سند منتشر شده از بیش از دودده جنایت خیانت سرکرده
فراری این گروه هنوز درغلط ویادرست بودن افکار ما
لیخولیایی این فرد شک دارید ؟ واز آن به درست ویا بودن
نام می برید ؟ ....... گوئیا منابع مطالعاتی شما از
وبسایت ها وتلویزیون تبلیغی ودروغگوی این فرقه فراتر
نرفته است وشب وروز چشمتان برسیمای رذالت ودروغگویی بخ
زده وتنها منبع خبری شماهمین است !
3- عجب است که شما اعضای فرقه تروریستی رجوی را کسانی
می خوانید که بهترین روزهای زندگی شان رابه امید ساختن
روزگاری بهتر ! تلقی کرده اید ....... کدام آینده
بهتر؟ این ها افراد درمانده _ مفلوک وکهنسال وبیمار
ومعلول هستنذ که به امید های واهی روزگاز بدفرجامی
وروز مرگی خود را درآن اسارتگاه بی هیچ امیدی به پایان
می برند........ ایا آینده بهتر از نظرشما توهمات
بیمارگونه سرکرده فراری این فرقه است که درسال 67 می
خواست ظرف سه روز درمیدان آزادی سخنرانی کند؟! ویا بیش
از سی سال است به این درماندگان وعده سرنگونی رژیم
اسلامی را می دهد ! آقای باطبی از این تخیلات واهی دست
بردارید .
4- برخلاف ادعای شما که همان تکرار ادعا های دروغ این
فرقه منفور است اولا _ این اسیران تحت هیچ یک ازبندهای
حمایتی کنوانسیون ژنو قرارندارند و ازسال 2006 دیگر
هیچ مشمولیتی شامل این افرا نمی شود چون اشغال عراق
پایان یافته وامریکایی ها دیگر نقش نیروهای اشغالگررا
ندارند _ دوما _ باطبی جان یعنی اطلاعات ودانش حقوقی
شما کامل تر از دولت امریکا وسازمانهای حقوقی بین
المللی است ؟ خوب اگر چنین ادعایی درست بود طبعا
امریکا از سال 2009 چترحمایتی از سراین گروه رابرنمی
داشت _ جناب باطبی واقعا برای شما متاسفم که چنین مو
به مو ادعاهای رذیلاننه این گروه منفور تروریستی را
تکرار می کنید .
5- اینها به هیچ وجه تحت محاصره نیستند و اینها دروغ
های فرقه رجوی است _ جهت اطلاع شما بایستی عرض کنم
هرچند وقت یک بارامکانات بهداشتی _ خوراکی _ درمانی
توسط یونامی با ده ها تریلر وارد این پایگاه می گردند
_ البته آنچه این دجالان دروغگو بعنوان محاصره نام می
برند اینست که ورور وخروج تروریست های القائده و
بقایای صدام واعضای گروه تروریستی " دولت اسلامی عراق
" ازسال2009 به این اردوگاه ممنوع شده واین همان مسئله
ایست که دستگاه دروغگوی رجوی از آن بعنوان محاصره !
نام می برد.
جناب باطبی
بنده تردید ندارم شما یک تلاشگرحقوق بشر هستید و درچند
ارگان حقوق بشری فعالیت دارید _ بنده گزارشات نقض حقوق
بشررا از بخش فارسی صدای امریکا شنیده ام _ حال از شما
بعنوان فعال حقوق بشرسه سئوال دارم
اول _ آیا شما از نقض فاحش حقوق بشردرمناسبات وتشکیلات
دراردوگاه اشرف طی این سالها باخبر هستید ؟ آیا خاطرات
و اعترافات صدها عضو جداشده از نابودی حقوق انسانی این
افراد توسط سران گروه را شنیده ویا خوانده اید؟
دوم _ آیا شما از تحصن بیش از یک ساله صدها پدر ومادر
وفرزند و خواهر وبرادر این افراد درجلوی پادگان اشرف
بادرخواست انسانی حداقلی مبنی بر دیدار از عزیزانشان
خارج از محدودیت های تشکیلاتی باخبرهستید؟
سوم _ آیا شما طی این سال ها تلاش حقوق بشری با صدها
تن افراد سابق این گروه که حقوق انسانی شان درزمان
عضویت به شدید ترین وجه ممکن نقض گردیده به گفتگو
نشسته اید ؟
اگرجواب این سئوال ها منفی است باعث تاسف است _ چنین
چشم پوشی ها وعدم انعکاس اخبار از طرف شما نشان می دهد
که شما درمورد نقض حقوق بشر بگونه ای گزینشی تلاش می
کنید واین امرجهان شمول را شامل گروه ها وسازمانها به
حساب نمی آورید .
جناب باطبی _ نگاه کنید به موضع روشن و کامل وجامع
آقای دکتر عبد الکریم لاهیجی دراین مورد _ از ایشان
یاد بگیرید _ توجه داشته باشید نگاه یک فعال مستقل
حقوق بشر هیج استثنایی را نباید دربربگیرد _ اگر نمی
خواهید وارد موضوع نقض گسترده حقوق بشر دراین فرقه
شوید _ برشمانمی توان خرده گرفت _که دراینصورت موضع
گیری سیاسی وشتاب آلود شما درمورد رخدادهای اردوگاه
تروریستی اشرف بنا برنوشته بر دلایلی که نوشتم
غیرواقعی _ نادرست _ دروغ آلود است که می توان آن را
بعنوان بخشی از تبلیغات غیرواقعی این گروه منفور
تروریستی درمورد دروغ " حمله با اشرف " بحساب آورد .
آقای باطبی _ هشیار ومراقب باشید تا فریب دجال گریهای
این فرقه را نخورید و به دام تبلیغی این فرقه بیش از
این نزدیک نشوید _ اینها جسدی متعفن هستد که درماه های
آتی پیش رو برای همیشه در گورستان تاریخ مدفون خواهند
گردید _ حیف است که نام شما دربخشی از عنوان این
نمایشها _ پرده خوانی ها وشیادیها ودروغ پراکنی های
دستگاه تبلیغی این فرقه ثبت گردد......... هیچ انسان
عاقلی بردیوار ترک داد تکیه نمی کند....موفق باشید
بنده بعنوان یک تلاشگرمستقل حقوق بشررخدادهای تلخ
وخشونت بار 19 فروردین دراردوگاه اشرف را محکوم نموده
واز مراجع حقوق بشری درخواست می کنم تا با تعین یک
گروه مستقل وبیطرف تمامی زمینه هاوجوانب این حادثه را
مورد بررسی وتحقیق دقیق قرارداده وعامل ویا عاملین
ومسببین وزمینه سازان این رخداد را شناسایی کرده
ونتیجه را جهت آگاهی عمومی منتشر نمایند _
امروزه همه
شاهد جنایات رجوی در کمپ اشرف هستیم راستی در اشرف چه
میگذرد ؟
زندان اشرف امروز دارای 3400 زندانی است که تنها
رهبران مجاهدین ادعای مبارزه می کنند وهدف از ماندن در
اشرف را تنها راه سرنگونی جمهوری اسلامی ایران میدانند
آیا این درست است یا نه؟
من طی مدت 10 سالی که در اشرف بودم میتوانم به جرات
بگویم که این حرف مجاهدین تنها یک دروغ از هزاران دروغ
رجوی است وبا کشته شدن افرادش میتواند دروغهای داخل
مناسبات خود را بیشتر به خورد افراد نا آگاه بدهد
وسیستم برده داری مدرن خود را تقویت کند
چرا افراد در اشرف کشته میشوند و هیچ راهی برای خلاصی
از این دام در پیش روی خود نمی بینند ؟
درمناسبات مجاهدین سیستم کثیفی وجود دارد به اسم
تشکیلات ویک عده افراد تشکیلاتی که اساسا کارشان کنترل
افراد موجود در اشرف هست وظیقه این سران فرقه تربیت
افراد به نوع دل خواه یا بهتر است بگویم شستشوی مغز
افراد به نوع دل خواه رجوی ! یعنی به این شکل که این
افراد باید تا اخرین لحظه برای رجوی واهداف کثیفش در
هر شکل وظرف بجنگند ودر غیر این صورت به خدا وخلق
خیانت کرده اند !
در اخبار مجاهدین شاید شنیده اید که مجاهدین وبارها
خود مسعود رجوی گفته که افراد موجود در اشرف همه به
صورت داوطلبانه در اشرف مانده اند وهیچ اجباری برای
ماندن در اشرف وجود ندارد ما این را به طور فرض فعلا
درست به حساب می اوریم ومی گوییم که این حرف را ما با
شرایط موجود می سنجیم تا ببینیم که گفته مجاهدین درست
است یا غیر مجاهدین
از دو سال پیش خانواده های افراد موجود در اشرف جلوی
درب اشرف به انتظار دیدار فرزندانشان نشسته اند
ومجاهدین حق ملاقات به این خانواده هارا نداده وگفته
اند تمام خانواده ها وابسته وفرستاده وزارت اطلاعات
ایران هستند خوب سوال پیش می اید که تعداد زیادی از
این خانواده ها از همین خارج از ایران برای دیدار
فرزندانشان به جلوی درب اشرف رفته اند ایا انها هم
اطلاعاتی هستند ؟
یا در موارد دیگر مثلا یکی از افراد انجا به هر دلیل
جرات کرده وبگوید من میخواهم اشرف را ترک کنم چرا با
نشستهای جمعی سعی دارند این فرد را از رفتن باز دارند
ودر نهایت به صورت فیزیکی فرد را مجبور به ماندن در ان
جهنم می کنند و از طرف رجوی میگویند که تنها حق تو
مردن در اشرف است .
افراد داوطلب چرا کنترل میشوند وان همه دوربین مدار
بسته برای چه چیزی در اشرف است چرا ارتباطات جمعی در
اشرف وجود ندارد چرا ارتباطات با خانواده ممنوع است
وهزاران چرا وچرای دیگر....
بله بارها خود رجوی هم گفته که من بزرگترین ضربه را از
افراد جداشده خواهم خورد! چرا چون فقط افراد جداشده
میدانند که در اشرف چه میگذرد وبس
حالا شما خودتان فکرکنید که اگر فرد به دست ارتش عراق
یا به دست خود مجاهدین کشته شود بهتر است یا فرد به
بیرون امده وجنایات رجوی را فاش کند؟ کدام بهتر است
برای رجوی گزینه اول بهتراست چون هم نان ان خون را
میخورد وهم دستش در تشکیلات بازتر میشود.
ما در طی این مدت شاهد فرار کردن افرادی از اشرف بودیم
که به نسبت میتوان گفت افراد رهاشده از چنگال رجوی
افراد قدیمی واز مسئولین سازمان بودند خوب اگر همه
افراد داوطلب بودند واگر در ماندن در اشرف اجباری در
کار نیست چرا فرار انهم از افراد قدیمی ؟
از این طریق رهائی خانم مریم سنجابی ؛ اقایان عبدالطیف
شاردری و برات کیخانی وبه خانواههای محترمشان تبریک می
گویم
خانم آن
سینگلتون، نماینده ایران اینترلینک و کارشناس امور
فرقه تروریستی رجوی و پادگان اشرف، به دعوت خانم احلام
المالکی، رئیس نهاد فرهنگی البلدی، دیداری از عراق
داشته و در شماری ملاقاتها با دولتمردان عراقی و
سازمان های بین المللی و همچنین تعدادی فعالیتهای
اجتماعی و رسانه ای که از جانب نهاد مربوطه ترتیب داده
شده بود شرکت نمود.
از جمله این فعالیت ها شرکت در جلسه سخنرانی در
دانشگاه المستنصرية، با حضور دانشجویان و اساتید و
شخصیتهای حقوقی و سیاسی عراقی، و شرکت در برنامه
یکساعته زنده تلویزیون المسمار بود.
متن نامه خانم احلام المالکی به بنیاد خانوده سحر در
این رابطه در زیر آمده است. گزارش کامل دو برنامه ذکر
شده متعاقبا منعکس خواهند شد.
عراق / بغداد / كرادة / نهاد فرهنگی "البلدی"
سلام عليكم ورحمه الله وبركاته
با عرض سلام و درود گرم
از جانب موسسه فرهنگی "بلدی"، که همواره خدمت به مردم
عراق و حمایت از آنها در برابر سازمانهای تروریستی به
خصوص سازمان تروریستی مجاهدین خلق را هدف اصلی خود می
دانسته، همایشی درباره روند سیاسی عراق برگزار شد.
در این همایش یک خانم فعال و پژوهشگر سیاسی متخصص
سازمانهای تروریستی از انگلستان شرکت نمود و احساس
همدردی خود با مردم عراق در مقابله با سازمان تروریستی
مجاهدین خلق را ابراز داشت.
ما نیز آمادگی خود را برای هرگونه همکاری با شما اعلام
می کنیم.
مجاهدین خلق (فرقه رجوی) در پروسه پیشرفت دموکراسی در
عراق خرابکاری می کنند
دانشگاه مستنصریه، بغداد
.
...
خانم سینگلتون گفت که مردم عراق از سال 2003 تا کنون
سه نوبت انتخابات آزاد و منصفانه و دموکراتیک را پشت
سر گذاشته اند ولی مجاهدین خلق به پشتوانه حمایت برخی
از عناصر در امریکا و اسرائیل که بدنبال منافع خود در
عراق هستند، سعی در خرابکاری در این پروسه دارد.
سازمان مجاهدین خلق که اکنون تنها پایگاه باقی مانده و
دست نخورده رژیم سابق عراق را در اختیار گرفته، در
تعلیم گروه های تروریستی همچون القاعده دست داشته و از
محیط بسته در کمپ عراق جدید (سابقا اشرف) در استان
دیالی در این زمینه بهره می برد. سازمان مجاهدین خلق
همچنین بشدت بدنبال کمک به بقایای رژیم صدام حسین برای
نفوذ در پروسه دموکراتیک در کشور عراق و احیای رژیم
سابق تحت عناوین جدید می باشد ...
ایران
اینترلینک، بغداد، بیست و یکم آوریل 2011
لینک به متن انگلیسی
خانم آن سینگلتون از ایران
اینترلینک انگلستان بدعوت بنیاد بلدیه (سازمان غیر
دولتی عراقی) در نشستی در دانشگاه مستنصریه بغداد شرکت
و گزارشاتی را ارائه نمود
تمرکز این برنامه روی پروسه
و روند پیشرفت دموکراسی در عراق بعد از سقوط صدام حسین
بود. خانم سینگلتون از متخصصین در رابطه با گروه
تروریستی مجاهدین خلق با ارائه مدارکی روند دخالت گروه
تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) در مسائل داخلی عراق
و کوشش آنها در کند کردن روند دموکراسی در عراق را
افشا نمود.
خانم سینگلتون گفت که مردم
عراق از سال 2003 تا کنون سه نوبت انتخابات آزاد و
منصفانه و دموکراتیک را پشت سر گذاشته اند ولی مجاهدین
خلق به پشتوانه حمایت برخی از عناصر در امریکا و
اسرائیل که بدنبال منافع خود در عراق هستند، سعی در
خرابکاری در این پروسه دارد.
سازمان مجاهدین خلق که اکنون
تنها پایگاه باقی مانده و دست نخورده رژیم سابق عراق
را در اختیار گرفته، در تعلیم گروه های تروریستی همچون
القاعده دست داشته و از محیط بسته در کمپ عراق جدید
(سابقا اشرف) در استان دیالی در این زمینه بهره می
برد.
سازمان مجاهدین خلق همچنین
بشدت بدنبال کمک به بقایای رژیم صدام حسین برای نفوذ
در پروسه دموکراتیک در کشور عراق و احیای رژیم سابق
تحت عناوین جدید می باشد.
در این جلسه شخصیت های مختلف
عراقی از جمله حامیان حقوق بشر، شیوخ و مطبوعات شرکت
کردند.
نگاهی به فرار
شجاعانه سه تن از فرماندهان سابق مجاهدین
24.04.2011
کریم غلامی
با تبریک به خانم مریم سنجابی و آقایان عبدالطیف
شاردری و برات کیخائی برای رهایی از زندان اشرف مطلبم
را آغاز می کنم. میدانم که چه موانع دشواری را پشت سر
گذاشته اید تا بتوانید از آن جهنم ساخت مسعود رجوی
خائن بگریزید بخصوص خانم مریم سنجابی که کار ایشان
بسیار شجاعانه و قابل تقدیر است امیدوارم که زندگی در
دنیای آزاد و رها از هر قید و بندهایی که بر پایتان
بوده تجربه ای زیبا و گوارا برایتان باشد.
از آنجایی که خانم مریم سنجابی و آقایان عبدالطیف
شاردری و برات کیخائی را از نزدیک میشناسم لازم دانستم
که یکبار دیگر پوسیدگی و از هم پاشیده گی تشکیلاتی
مجاهدین را بازگو کنم. تا زمانی که درون مجاهدین زندگی
نکنید عمق ارتجاع و عقب ماندگی آنها بلحاظ سیاسی و
ایدئولوژیکی و اقتصادی نخواهید فهمید این برای هر فردی
که وارد سازمان میشود بعد از مدتی روشن میشود اما
شرایطی که وجود دارد هرگز اجازه خروج به افراد داده
نمیشود اولین مانع جلوی هر فردی بیخبری او از وضعیت و
شرایط بیرون از زندان اشرف است ترس از جمهوری اسلامی و
شکنجه و اعدام و ترس از سایر ممالک که آنها را استرداد
بکند و ترس از سایر مردم که آنها را دشمن نشان داده
اند
.
شما انسانی را تصور کنید که به مدت 25 سال در یک اتاق
بدون هیچ روزنی رو به بیرون و بدون هیچ اطلاعی از
بیرون بخواهد روزی از آن اتاق تنگ و تاریک خارج شود
اولین مانع او ترس خواهد بود رجوی های خائن همین شرایط
را در زندان بزرگ اشرف ایجاد کرده تا مانع گریز افراد
شود از دروغهای بی پایانی که میگفت و بی اطلاع نگه
داشتن افراد باعث شستشوی مغزی افراد میشود اما دیگر
زمان عوض شده و کسی دیگر حرفهای مسعود رجوی را قبول
ندارد. من یک تاریخچه کوتاهی از سال 2001 به بعد در
اختیار شما قرار میدهم چرا که در این تاریخ بود که ذهن
خیلی ها نصب به دروغهای رجوی های خائن باز شد و خیلی
ها همانجا به دروغهای آنها اشاره کردند.
چند سال قبل از 2001 مسعود رجوی استراتژی جدیدی را
ارائه داد به نام راهگشایی که نهایت آن سرنگون
شدن جمهوری اسلامی است ولی نتیجه چه شد یک شکست کاملا
عیان ولی رجوی های خائن چون
نمیخواستند به این شکست مثل شکستهای قبلی اعتراف کنند
و موج اعتراض درون تشکیلاتی رو به کسترش بود دست به
حربه همیشگی اش زد و بند جدیدی را به انقلاب کثیف
ایدئولوژیکی خودش اضافه کرد و مهمترین واقعه آن نشست
کثیف طعمه بود یادم می آید که چگونه در این
نشست های کثیف صدها نفر را بر علیه یکی میشوراندند تا
او را به زانو در بیاورند و در مقابل مسعود رجوی خائن
سر خم کند ولی دیگر برای مسعود رجوی دیر شده بود چون
آن صبو بشکست و آن پیمانه ریخت دیگر کسی به حرفهای
رجوی های خائن اعتماد نداشت از همانجا بود که وعده های
2 ساله مسعود رجوی خائن شروع شد.
حرام زادگی مسعود رجوی تا آنجا بود که در نشستهای سال
دسامبر 2008 بعضا حرفهایش را ساعت به ساعت عوض میکرد
بطور مثال میگفت ما باید روی تغییر آقای مالکی کار
کنیم وقتی خبری از موضع گیری مالکی برای اخراج مجاهدین
از عراق مطرح میشد میگفت این مالکی نفر رژیم است مامور
وزارت اطلاعات است و .... یا وقتی کسی ایرادی از او
میگرفت و یا یک نکته از حرفهای قبلی او را مطرح میکرد
بلکل منکر آن حرف میشد.
واقعیت این است که ریشه مجاهدین از روز اول بر اساس
دروغ و دجالیت و خیانت گذاشته شده برای همین در
ناآگاهی نگه داشتن نیروهای خودش راه کار برای حفظ آنها
در تشکیلات جهنمی او است تنها راه همان آگاهی دادن به
جوانان و مردم ایران است که گول حرفهای این تشکیلات
فاسد و پوسیده
را نخورند. و برای آنهایی که در آن زندان بزرگ اشرف
اسیر هستند تنها راه نجات است میتوان و باید از جهنم
رجوی های خائن رها شد. بله فرار سه تن از فرماندهان
مجاهدین بار دیگر نشان میدهد که تشکیلات مجاهدین در
زندان اشرف تا چه حد پوسیده و از هم پاشیده است.
من
یکبار به خانم مریم سنجابی و آقایان عبدالطیف شاردری و
برات کیخائی برای فرار شجاعانه شان تبریک می گویم .
با کمال تاسف خبر درگیری ارتش
عراق و مجاهدین در اشرف و کشته و مجروح شدن تعداد
زیادی از آنها را در اخبار دیدم. با ابراز همدردی با
خانواده های کشته شد در زندان اشرف و با دعای شفا برای
مجروحین این واقع دردناک.
باید به این واقعیت اشاره بکنم
که تمامی این درگیریها و کشته شدن اسیران اشرف خواسته
و طراحی مسعود رجوی خائن و بزدل بیش نیست، این
استراتژی مسعود رجوی خائن است که با ایجاد بحران و
ریخته شدن خون اسیران اشرف توجهات سیاسی و بین المللی
را به خودش جلب کند تا چند صباحی به این عمر ننگین
خودش ادامه بدهد و اسیران در اشرف را بیشتر و بیشتر در
اسارت و بندگی خودش نگه دارد. مسعود رجوی خائن با اسیر
کردن اسیران اشرف در عراق، این تشکیلات فرسوده و
فروپاشیده را نگه دارد ولی بهای آن خون فرزندان ایرانی
است که در اشرف ریخته مشود.
راستی چرا مژگان پارسایی و
اشخاص دیگری مثل او در درگیریها نیستند و حتی یک نفر
از مسئولین این فرقه در بین مجروحین و کشته شده ها
نیست. کمی به گذشته میروم و ریشه شکل گیری این وقایع
دردناک را یادآوری میکنم ژانویه سال 2009 دولت عراق
استقلال کشور عراق را جشن گرفت و خروج نیروهای
آمریکایی از عراق شروع شد سران خائن مجاهدین که از سال
2003 تا سال 2009 تحت هژمونی آمریکا هر خیانت و جنایتی
که میتوانستند میکردند ولی از سال 2009 دولت عراق
اجازه این خیانت ها را به سران مجاهدین نداد و برای
کسانی که خواستار خروج از زندان اشرف بودند کمک و یاری
میرساند. مسعود رجوی خائن با ایجاد درگیری و تضاد کار
کردن با دولت عراق میخواست این تنگه را بشکند شروع آن
از فبروار سال 2009 از منطقه ای به نام مصلحی
شروع شد و تابستان همان سال اولین درگیری را بوجود
آوردند با سنگ پرانی به سوی نیروهای عراقی و فحاشی و
... ارتش عراق را مجبور به درگیری میکردند.
گزارش نشست درونی مجاهدین با
مسعود رجوی خائن بعد از اولین درگیری در تابستان سال
2009 خوب نشان میدهد که چگونه از یک ماه قبل زمینه
چینی ها برای این درگیری و کشته شدن تعدادی را فراهم
کرده بودن مثل مانور و ساختن بمبهای دستی موانع فلزی
سلاح های سرد و کارگذاری دوربین برای فیلم برداری. در
همین نشست درونی بود که مسعود رجوی خائن از فهیمه
اروانی بخاطر ادیت کردن فیلم ها و پخش آن به شکلی که
فقط ارتش عراق را مقصر بداند تقدیر کرد. و میدانم که
الان مسعود رجوی خائن از کشته شدن اسیران اشرف شادی
میکند چرا که طرح خائنانه خودش را پیش برده است.
از اینجا به همه اسیران در اشرف
میگویم که همه شما خوب میدانید که مسعود رجوی یک خائن
است و حفظ زندان اشرف فقط برای بقای عمر کثیف و
خائنانه خودش است من سالیان کنار شما زندگی کردم و خوب
میدانم که همه شما اینها را خوب میدانید پس نگذارید که
آن خائن کثیف با ریختن خون شما به عمر ننگین خودش
ادامه بدهد از آن زندان خارج شوید و بدانید که دولت
عراق دشمن شما نیست آنها به شما کمک خواهند کرد که از
آن زندان خارج شده و یک زندگی جدیدی را شروع کنید راه
نجات باز است از آن جهنم خارج شوید عمر و خون خود را
بیهوده تباه نکنید. مجاهدین گذشته شان خائنانه و ننگین
بار بوده و آینده شان هم خائنانه تر و ننگین بارتر
خواهد بود خود را نجات دهید زیرا که میتوان و باید
نجات یافت با آرزوی رهایی تک به تک اسیران از زندان
اشرف.
باید این نکته را به بعضی از
ایرانی های که در کشورهای مختلف برای حمایت از مجاهدین
تحصن میکنند بگویم که کار آنها نه تنها کمک به اشرفی
ها نیست بلکه تیز کردن خنجر مسعود رجوی خائن است تا
خون بیشتری از اسیران اشرف بریزد. تحصن کار درستی است
ولی برای نجات جان اسیران اشرف و خارج کردن آنها از آن
جهنم و از همه آنها میخواهم که ناخواسته وارد بازی
خیانت بار مسعود رجوی خائن نشوند.
همزمان با حمله
نیروهای محاهدین به نیروهای عراقی در اشرف که منجر به
کشته شدن تعدادی از اعضای تحریک شده این فرقه گردیده
فرقه بجای مداوای این مجروحان سعی می کند آنها را با
آن حالت زار ونزار و درد و خون ریزی جلو دوربین بیاورد
تا مظلوم نمائی کند و مسبب اصلی کشته شدن این بدبختها
را، نه مجاهدین که دولت عراق نشان دهد.
علی القاعده در
چنین مواقعی باید هم و غم مجاهدین معطوف به حل وفصل و
تدبیری برای حلو گیری از تلف شدن جان انسانها باشد اما
فرقه در این گیرو دار و شلوغی آمده یکی از مراکز اتمی
ایران را به اصطلاح افشاء کرده که مستقیم به امریکا
بگوید حالا که ما جاسوسان و مزدورانی به این خوبی
هستیم بیا و جلو دولت عراق را بگیر که وارد اشرف نشود
و ما را بحال خود بگذارد تا بیشتر مغز بچه را بخوریم و
عمر آنها ها را در بیابانهای اشرف تلف کنیم.
ایا کشته شدن هرچه بیشتر انسانهای بیگناه و تحریک شده
بنفع رجوی نیست؟
ایا رجوی ذره ای دلش بحال این مجروحین و کشته شدگان می
سوزد؟
یا مانند کشته شدگان عملیات دروغ جاویدان که فراموش
شده اند، پس از مدتی فراموش خواهند شد و رجوی نان این
خونها رادر معاملات سیاسی خواهد خورد.
خدایا جهل و نا آگاهی و سوء استفاده از خون مردم را از
این بلاد پاک کن.
کشته شدن شماری از
ساکنان اردوگاه اشرف در
تیراندازی نیروهای عراقی
09.04.2011
رادیو بی بی
سی
در مورد
تلفات حمله
نیروهای
عراقی به
اردوگاه اشرف
گزارشهای
متفاوتی
انتشار یافته
است
تیراندازی نیروهای
امنیتی عراق به اعضای
سازمان مجاهدین خلق
ایران در اردوگاه
اشرف در عراق، شماری
کشته و زخمی بر جای
گذاشته است.
در ساعات اولیه
بامداد جمعه، 19
فروردین (8 آوریل)،
نیروهای امنیتی عراق
به اردوگاه اشرف، محل
اقامت شماری از اعضای
سازمان مجاهدین خلق
ایران، حمله کردند و
براساس گزارش های
رسیده، بین آنان و
ساکنان این اردوگاه
درگیری هایی روی داد.
در مورد تلفات این
درگیری گزارش های
متفاوتی مخابره شده
است.
خبرگزاری
آسوشیتدپرس به نقل از
منابع بیمارستانی در
بعقوبه، مرکز استان
دیاله، گزارش کرده
است که در این
درگیری، سه نفر کشته
و سیزده تن، از جمله
چند نظامی عراقی،
زخمی شده اند در حالی
که سایت سازمان
مجاهدین خلق، با متهم
کردن نیروهای عراقی
به اقدامات خشونت
آمیز و دست زدن به
"کشتار"، تعداد
قربانیان این واقعه
را بیش از سی نفر ذکر
کرده و گفته است که
حال تعدادی از زخمی
های این واقعه وخیم
است.
یکی از فرماندهان
عراقی به خبرگزاری
آسوشیتدپرس گفته است
که دستور حمله به
اردوگاه اشرف پس از
دو روز سنگ پرانی
ساکنان این محل به
سوی سربازان عراقی،
که در نزدیکی این محل
مستقر شده بودند و
اقدام آنان در
انداختن خود در برابر
خودروهای نظامی صادر
شد.
همزمان، علی
الدباغ، سخنگوی دولت
عراق، استفاده
نیروهای دولتی از
اسلحه در عملیات
سحرگاه جمعه و بروز
تلفات در عملیات ورود
نظامیان به اردوگاه
اشرف را تکذیب کرده و
گفته است که پس از
چند ساعت، آرامش در
این محل برقرار شد.
این مقام عراقی
گفته است هدف از این
عملیات، استقرار
نفرات دولتی در داخل
و اطراف اردوگاه اشرف
بوده است. وی علیه هر
اقدامی در "نقض
قوانین عراق در این
محل" هشدار داد.
از این عملیات چند
فیلم ویدیوئی، با
نشان سازمان مجاهدین
خلق، در شبکه یوتیوب
منتشر شده که گروهی
از نظامیان مسلح را
هنگام ورود به
اردوگاه اشرف نشان می
دهد در حالی که
شعارهای ساکنان و
صدای شلیک به گوش می
رسد هر چند مشخص نیست
که آیا این صدا مربوط
به شلیک گاز اشک آور
است یا گلوله.
سایت مجاهدین خلق
نیز فیلم هایی در
باره این حمله منتشر
کرده که در آنها،
انتقال افراد زخمی و
اجساد کسانی به عنوان
کشته شدگان این حمله
نشان داده شده است.
در پی انتشار خبر
درگیری در اردوگاه
اشرف، رابرت گیتس،
وزیر دفاع آمریکا که
از عراق دیدن می کند،
ضمن ابراز نگرانی در
مورد تلفات این
واقعه، از دولت عراق
خواست تا از خود
"خویشتنداری" نشان
دهد.
اردوگاه
اشرف
در جریان جنگ
ایران و عراق در دهه
1980 میلادی، گروهی
از اعضای سازمان
مجاهدین خلق و رهبران
این سازمان به عراق
پناهنده شدند تا به
فعالیت مسلحانه علیه
جمهوری اسلامی مبادرت
کنند اما پس از حمله
نیروهای خارجی و سقوط
حکومت صدام حسین،
رئیس جمهوری عراق در
سال 2003، ساکنان این
اردوگاه به عنوان
خارجیان مسلح غیر
متخاصم، تحت حفاظت
نیروهای آمریکایی
قرار گرفتند و بعدا
خلع سلاح شدند.
برخی از
اعضای سازمان
مجاهدین خلق
سالهاست در
اردوگاه اشرف
سکونت داشته
اند
در سال 2009،
مسئولیت حفاظت از این
اردوگاه به دولت عراق
واگذار و این کشور
متعهد شد با ساکنان
آن طبق قوانین عراق
رفتار کند و از اقدام
به استرداد اجباری
اعضای سازمان مجاهدین
خلق به ایران، که
ممکن است جان آنان را
به مخاطره اندازد،
خودداری ورزد.
اردوگاه اشرف
همچنان محل سکونت بیش
از سه هزار تن از
اعضای سازمان مجاهدین
خلق ایران است. دولت
نوری المالکی، نخست
وزیر عراق، تحت فشار
جمهوری اسلامی قرار
داشته است تا اردوگاه
را تعطیل و ساکنان آن
را اخراج کند یا به
ایران تحویل دهد اما
از آنجا که این افراد
در صورت استرداد به
ایران، احتمالا با
خطر مرگ مواجه می
شوند، فشارهای بین
المللی مانع از آن
شده است که دولت عراق
به چنین اقدامی دست
بزند.
جمهوری اسلامی چند
نفر از کسانی را که
در ارتباط با
اعتراضات به نتیجه
انتخابات دهمین دوره
ریاست جمهوری بازداشت
کرده بود به اتهام
سفر به عراق و تماس
با ساکنان اردوگاه
اشرف به اعدام محکوم
کرده است.
در عین حال، مساله
انتقال امن این
افراد، که بعضی از
آنان در همین اردوگاه
به میانسالی رسیده
اند، به کشورهای دیگر
هنوز حل و فصل نشده
است و پیشنهاد دولت
عراق برای منتقل کردن
ساکنان اردوگاه به
محل دیگری نیز مورد
قبول آنان قرار
نگرفته است.
این نخستین بار
نیست که گزارشی از
برخورد نیروهای دولتی
عراق با ساکنان
اردوگاه اشرف مخابره
می شود.
در ژوئیه سال
2009، گزارش هایی از
حمله نیروهای دولتی
به اردوگاه اشرف و
زخمی شدن و بازداشت
گروهی از اعضای
سازمان مجاهدین خلق
منتشر شد، در ماه
دسامبر سال بعد نیز،
خبرهای مشابهی منتشر
شد و اوایل سال جاری
هم گفته شد که افراد
ناشناس به ساکنان این
اردوگاه هجوم برده و
به ضرب و شتم آنان
پرداخته اند.
گزارش جدیدترین
مورد حمله به اردوگاه
اشرف یک روز پس از آن
انتشار می یابد که
یکی از سخنگویان
مجاهدین خلق در
آمریکا در یک مصاحبه
مطبوعاتی اظهار داشت
که مدارکی در اختیار
این سازمان قرار دارد
که نشان می دهد دولت
ایران یک تاسیسات
مخفی تولید قطعات
سانتریفیوژ را در
نزدیکی تهران به کار
انداخته است.
سانتریفیوژها در
غنی سازی اورانیوم به
کار می روند. قطعنامه
های شورای امنیت
سازمان ملل فعالیت
جمهوری اسلامی در این
زمینه را ممنوع کرده
است.
جلسه مشترک نمایندگان انجمن های پیام رهایی و ایران
قلم برای تدوین فعالیت های سال آینده
29.03.2011
پیام رهایی ـ ایران قلم
روز
یکشنبه 27 ماه مارس سال 2011، نمایندگان انجمن های
پیام رهایی و ایران قلم در کشور هلند دیدار کردند و
فعالیت های سال گذشته و همچنین فعالیت های حقوق بشری
سال آینده را مورد بحث و بررسی قرار دادند. درابتدای
دیدار بمناسبت ایام نوروز شاد باش و تبریک سال نو
تجلیل از آقای هادی شمس حائری برگزار گردید و سپس
نمایندگان انجمن سیاسی ـ فرهنگی رهایی و ایران قلم به
دستور کار و تدوین برنامه های سال آینده دو انجمن در
این جلسه پرداختند.
در این
جلسه دو انجمن یاد شده، پس از بررسی راهی که طی سال
قبل پیموده بودند و تشکر از کلیه عزیزانی که در سال
گذشته یار و یاور فعالین حقوق بشر برای آزادی اسیران
فرقه رجوی بوده اند، به بررسی انتقادی و اشکالات کاری
خود پرداخته تا برای سال جدید شمسی راهکار های تازه ای
بیابند. دوستان حاضر در این جلسه که متشکل از آقایان
هادی شمس حائری، مهدی خوشحال ، مسعود جابانی و محمد
حسین سبحانی بودند، تاکید کردند که هر چند طی یک
سال گذشته بیش
از 30 نفر از اسیران فرقه مجاهدین خلق از اسارتگاه
اشرف رهایی یافته اند و تعداد زیادی از آنها توانسته
اند خود را به کشورهای اروپایی برسانند و زندگی آزاد
و خارج از حصار فیزیکی و ذهنی فرقه رجوی را تجربه
کنند ، اما همچنان باید تلاش بیشتری کرد تا رهایی
اعضای در بند سرعت بیشتری یابد.
نمایندگان
انجمن های پیام رهایی و ایران قلم شفاف سازی فعالیت
های سیاسی ـ فرهنگی و دموکراتیزه کردن مناسبات خود را
مورد توجه و بررسی مجدد قرار داده و در انتها برای
حمایت مؤثر تر از خانواده های متحصن در مقابل پادگان
اشرف و رهایی اسیران در قلعه اشرف برنامه ها و فعالیت
هایی را تدوین کردند تا بهتر و بیشتر بتوان به اعضای
دربند و گرفتار فرقه مجاهدین کمک رساند.
دو انجمن
نامبرده، ضمن شادباش نوروز سال 1390 به مردم ایران،
برای نجات اسیران در بند در قرارگاه اشرف عهد و پیمان
بستند که بیش از گذشته برای رهایی آنان تلاش کنند و از
خداوند بزرگ آزادی شان را خواستار شدند.